هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریههاي هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم است
من بمیرم
سر به زانوی غم است
“شیعیان”
مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
“شیعیان”
بس نیست غفلتهایمان؟
غربت و تنهایی مولایمان؟
ما عبید و عبد دنیا گشتهایم
غافل از مهدی زهرا گشتهایم
من که دارم ادعای شیعه گی
چه بگویم من بجز شرمندگی…؟میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403
@دوازدهم @یازدهم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا -
Narges_ دقیقا ماهم هیچکاری نکردیم برا امتحان رفتیم..
-
-آقا جانم .....
میگن رفیقات ره صد ساله رو ی شبه رفتن
میشه ما رو هم جمع رفیقات قبول کنی ....️#چشم به راهم تا تو آیی .....
-
این پست پاک شده!
-
Sharllot در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ABR_DJ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ABR_DJ
سلام پسر
خوبم ممنون خودت چطوری؟!
درگیر درس و زندگی و ارتباط گرفتن با آدما و تلاش برای پیدا کردن دوست درست و حسابی ️
تو چه میکنی؟ممنون منم خوبم
رشتهت چیه؟
یکی از چالش های زندگی هر کسی همین ارتباط گرفتن با آدمای مختلف و پیدا کردن پوسته
منم هیچی درگیرم. درس و کنکور و...آمار میخونم
آره دقیقا
آه کنکور ️ موفق بشیییبسلامتی
ممنون ایشالا که تو هم موفق باشی -
پرستو بابایی
سلام
ممنون
ولادت امام زمان(ع) مبارک️
اللهم عجل لولیک الفرج️ -
پرستو بابایی
مبارک هممون️ -
مهشید حسن زاده 0
تمام طول روز ذهنم درگیر بود که ناراحت شده و چطور باید این سوتفاهم رو حل کرد
هرچند بااینکه دیگه برام محترم بود هنوزم یه بخشی ازم دلش نمیخواست جلوش کم بیارم و بااین منطق که خب من باهاش صادق بودم!قبول کنه یا نکنه️ سعی کردم ذهنمو جمع کنم و برم پی امتحان بعدی یعنی بیوشیمی️🧪
استاد بزرگوار بیوشیمیمون هم بعنوان اسطوره شانه خالی کردن از هرآنچه اسمش مسئولیته بهمون همه چی گفته بود بجززز بیوشیمی🤌️
نمیدونم شایدم زیادی قبولمون داشت باید تو اون سن به مقام وحی و نبوت میرسیدیم و کم کاری ازخودمون بوده️
علی ای حال؛تدریس نکردن بیوشیمی یعنی تلاش های ناکام دانشجو برای یادگیری...وطبیعتا قسمت هایی وجود داشتن که اساسی میلنگیدیم!
خلاصه که حسابی مشغول سرگرم جزوه تجویزی استاد بودم کع حتی همونم از خودش نبود واصلا اساسا بعید میدونم جز در ورزشش که اسناد حقیقی و بین المللی وجود داشت درمورد رشتش همونقدر بوده باشه که ادعا میکرد...
تو همین بین سروکله ش بازم پیدا شد!
لحنش که خوب و همیشگی بنظرمیرسید؛
وهمین مکالمه ای تو سرم شکل گرفت که:
_اخیششش پس لابد سوتفاهمش حل ش...
+کوفتبشه یا نشه!مگه مهمه!؟به کارت برس!!
جواب دادم و همزمان که میخوندیم ریز ریز صحبت های محدودی هم درمورد مباحث میکردیم.
نمونه سوال حل میکردیم و رفع اشکال میکردیم
تااینکه رسید به یه مبحث که اساسی میلنگیدم
و قطعا هم ازش مسئله میومد
نتیجتا به اون بخش که رسیدیم گفتم که نمیتونم و لنگم این قسمتو
وبطرز عجیبی کلا ول کرد پیشروی رو(البته توفازمرور شب امتحان بودیم) وخیلی باحوصله و گویا شروع کرد برام بحث رو باز کردن و درس دادن!واینقدر تمرین کردیم که مطمئن شد خیلی خوووب یادش گرفتم!!
حسابی ازش تشکر کردم و بازم قرار تقلب رو باهم بستیم️(چراادم نمیشدیم نمیدونم...خیلیم توان و مهارتشو داشتیم!قرارم میزاشتیم️)
بازم زودتراز حدانتظارمون صبح امتحان رسید و تابه خودمون بیایم سر جلسه نشسته بودیم
قبل جلسه رفته بودم یه روان نویس پررنگ هم خریده بودم که دیگه مشکل امتحان قبلی پیش نیاد
اینبار اما تو یه کلاس بزرگ و من جلوی ایشون افتاده بود جام
وچون به برگم مسلط بود قرارشد اول ایشون بزنه و چک کنه بعد اگه منم مونده بودم یا غلطی بود بم برسونه
مراقب برگه هارو داد و مشغول شدیم
اول طبق قرار صبر کردیم که هرچی بلدیم بزنیم و برگمو باز گذاشتم که ببینه
وبعد هم برگشتم که جواب سوالمو ببینم که خیلی شیک و مجلسی پاشد برگه شو داد رفت!!!🤌 -
باید یه تصمیم اساسی واسه آیندهام بگیرم
اینجوری نمیشه!
باید بزنم تو دهن تلقینات و به واقعیت رجوع کنم! -
زهرا بنده خدا 2 عع ی آشنا
هلوووو -
حس غربت بم دست داد
-
آدمک در برآیندگیری نیروها گفته است:
فردا من نیستم با دوستان میریم ویلا مسئولیت سوالا با خودته
ایول
خوب میگردیا -
Saudade 19 0 درس خوندیم چی شد تهش
-
Saudade 19 0 اوه حماسی عمل کردم معکوسش رو نوشتم