درست یا نادرست
-
سلام.
به نظرم شاید بشه اینجوری گفت که
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور کرد. که «کرد» اینجا به معنای گردانیدن باشه و فعل اسنادی باشه شاید
که درست میشه...@z-e مسئله همینجاست دیگه توی این جمله کرد فعل اسنادی نیستش
اصلا باشه هم باز گزاره نادرسته چون اگه جمله ای دارای فعل ربطی(اسنادی) باشه اون جمله میشه جمله سه جزئی ( نهاد + مسند + فعل)
درکل الف غلطه و توی جمله مسند ( در نبود فعل اسنادی به نوعی میشه گفت مسند نوع دو) نداریم
چون مسند ها اینشکلین که انگار شبیه صفتن برا نهاد
علی باهوش است =》 علیِ باهوش
سه جزئی یا همون جمله اسنادی
مردم علی را باهوش میدانستن =》 علی باهوش است
چهار جزئی مفعول مسندی( نهاد + مفعول + مسند + فعل )
حالا اینجام خواب و خور : نهاد ، َت: مفعول ، مرتبه خویش: متمم ، دور کرد: فعل
دور رو گمون نکنم بشه مسند گرفتمورد ب هم غلطه رسی فعل ماضی استمراری نیستش
برسی، مضارع اس اصلا -
@Znbs
فک میکنم چون متمم اینجا جوری هست که میشه از جمله حذفش کرد، جزء الگوی جمله در نظرش نمی‌گیریم.@z-e خیر متمم رو هم در الگوی جمله در نظر میگیریم
چیزی که شما اشاره میفرمایین میشه از جمله حذفش کرد بدون اینکه آسیبی به ساختار جمله برسه، متمم قیدی هستش. ( کلا قید رو میشه از جمله حذف کرد)
مثلا: احمد از مدرسه آمد
احمد : نهاد
آمد : فعل
مدرسه : متمم قیدی
یعنی اگه " از مدرسه " رو حذف کنیم جمله مون دچار فروپاشی نمیشه. => احمد آمد.
ولی اینجا متمم رو حذف کنیم همچین میشه
خواب و خورت دور کرد
خواب و خور تو را دور کرد
که خب دور کرد یعنی چی دور کرد از چی دور کرد؟ فکر نکنم بشه متمم رو حذف کرد چون متمم قیدی نیست
(بحث انحرافی)
تا جایی که یادمه سه نوع قید داشتیم (حداقل تو زبان انگلیسی)
قید حالت
قید زمان
قید مکانمرتبه خویش توی اینا جایی نمی گیره برا همون قید هم نیست.
بهرحال دوستان نظری داشتن بگن
-
از اونجایی که بحثتون داره جالب میشه کلا ترجیح میدم چیزی نگم ببینم خودتون به کجا می‌رسین درنهایت =))
-
@z-e مسئله همینجاست دیگه توی این جمله کرد فعل اسنادی نیستش
اصلا باشه هم باز گزاره نادرسته چون اگه جمله ای دارای فعل ربطی(اسنادی) باشه اون جمله میشه جمله سه جزئی ( نهاد + مسند + فعل)
درکل الف غلطه و توی جمله مسند ( در نبود فعل اسنادی به نوعی میشه گفت مسند نوع دو) نداریم
چون مسند ها اینشکلین که انگار شبیه صفتن برا نهاد
علی باهوش است =》 علیِ باهوش
سه جزئی یا همون جمله اسنادی
مردم علی را باهوش میدانستن =》 علی باهوش است
چهار جزئی مفعول مسندی( نهاد + مفعول + مسند + فعل )
حالا اینجام خواب و خور : نهاد ، َت: مفعول ، مرتبه خویش: متمم ، دور کرد: فعل
دور رو گمون نکنم بشه مسند گرفتمورد ب هم غلطه رسی فعل ماضی استمراری نیستش
برسی، مضارع اس اصلاHesar مسند صفت یا حالت یا اسمی هست که به نهاد نسبت داده شده.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور کرد.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور گرداند.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش چطور گرداند؟
یا این بهتره : خواب و خور، تو را چطور گرداند؟
دور گرداند.
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده. -
@z-e خیر متمم رو هم در الگوی جمله در نظر میگیریم
چیزی که شما اشاره میفرمایین میشه از جمله حذفش کرد بدون اینکه آسیبی به ساختار جمله برسه، متمم قیدی هستش. ( کلا قید رو میشه از جمله حذف کرد)
مثلا: احمد از مدرسه آمد
احمد : نهاد
آمد : فعل
مدرسه : متمم قیدی
یعنی اگه " از مدرسه " رو حذف کنیم جمله مون دچار فروپاشی نمیشه. => احمد آمد.
ولی اینجا متمم رو حذف کنیم همچین میشه
خواب و خورت دور کرد
خواب و خور تو را دور کرد
که خب دور کرد یعنی چی دور کرد از چی دور کرد؟ فکر نکنم بشه متمم رو حذف کرد چون متمم قیدی نیست
(بحث انحرافی)
تا جایی که یادمه سه نوع قید داشتیم (حداقل تو زبان انگلیسی)
قید حالت
قید زمان
قید مکانمرتبه خویش توی اینا جایی نمی گیره برا همون قید هم نیست.
بهرحال دوستان نظری داشتن بگن
Hesar سه نوع متمم داریم: اسمی، فعلی، قیدی.
متمم اسمی که اسم نیاز به حرف اضافه داره، مثلا نفرت از یا بهتر از یا برتر از یا علاقه به و ....
متمم فعلی که این فعل هست که نیاز به متمم داره. این شکل از فعل‌ها که نیاز به متمم دارن همون جمله‌هایی را می‌سازن که گذرا به متمم هستن. این فعل‌ها را هم فقط میدونم یه لیستی توی کتاب های کمک درسی هست که اونا را بلد باشیم میتونیم تشخیصشون بدیم. راه تشخیص دیگه‌ای نمیدونم براش. ولی فعل گرداند از اون دسته افعال نبود.
و متمم قیدی وقتی دیدیم اسمی متمم هست ولی نه متمم اسمیه و نه متمم فعلی میشه متمم قیدی:)
حالا در این جمله متمم بنظر من قیدی هستش و حذفش آسیبی نمی‌رسونه و بی معنا هم نمیشه.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور کرد.
خواب و خور، تو را دور کرد.یه چیزی شبیه
من مداد را به کتاب نزدیک کردم.
من مداد را نزدیک کردم.وقتی متمم حذف میشه معنای جمله دچار کمبود نمیشه.
اون مورد آخر هم اول باید دنبال نوع متمم بود، متمم اسمی و فعلی وقتی نباشه، متمم قیدی همراه حرف اضافه‌ش قید محسوب میشه. حس میکنم او آخر سعی کردی از قید به متمم برسی.
پ.ن: اینا چون اصلا مطمئن نیستم اینجا میگم: من فکر میکنم فعل‌هایی که گذرا به متمم اند فقط اون دسته از فعل هایی هستند که حرف اضافه اختصاصی دارند ولی کرد هیچ حرف اضافه اختصاصی ای نداره
-
Hesar مسند صفت یا حالت یا اسمی هست که به نهاد نسبت داده شده.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور کرد.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش دور گرداند.
خواب و خور، تو را از مرتبه خویش چطور گرداند؟
یا این بهتره : خواب و خور، تو را چطور گرداند؟
دور گرداند.
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده.نقطه در درست یا نادرست گفته است:
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده.I know
ولی آخه اگه کرد رو اینجا فعل اسنادی بگیریم مگه اصلا چهار جزئی میشه؟
اصولا سه جزئی نباید بشه؟؟This may Hurt a little but it's something you'll get used to
-
@Znbs
..با جزئیات -
Hesar چرا غلط باشه ؟...نگفته که متمم نداره گفته آقا اینا رو داره ...من اگ بگم هوا سرد است مسند داره یعنی دیگ نهاد نداریم ...کلا تو الگوهای جمله نهاد و مفعول و مسند بیشتر مورد توجه اند
-
از اونجایی که بحثتون داره جالب میشه کلا ترجیح میدم چیزی نگم ببینم خودتون به کجا می‌رسین درنهایت =))
-
نقطه در درست یا نادرست گفته است:
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده.I know
ولی آخه اگه کرد رو اینجا فعل اسنادی بگیریم مگه اصلا چهار جزئی میشه؟
اصولا سه جزئی نباید بشه؟؟Hesar در درست یا نادرست گفته است:
نقطه در درست یا نادرست گفته است:
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده.I know
ولی آخه اگه کرد رو اینجا فعل اسنادی بگیریم مگه اصلا چهار جزئی میشه؟
اصولا سه جزئی نباید بشه؟؟بله میشه
با سرچ ساده گوگل به این نکته پی بردم -
Hesar چرا غلط باشه ؟...نگفته که متمم نداره گفته آقا اینا رو داره ...من اگ بگم هوا سرد است مسند داره یعنی دیگ نهاد نداریم ...کلا تو الگوهای جمله نهاد و مفعول و مسند بیشتر مورد توجه اند
-
نقطه در درست یا نادرست گفته است:
گرداندن و هم‌معناهاش مثل کرد، نمود و ساخت... میشن افعال اسنادی.
جمله چهار جزئی گذرا به مفعول و مسنده.I know
ولی آخه اگه کرد رو اینجا فعل اسنادی بگیریم مگه اصلا چهار جزئی میشه؟
اصولا سه جزئی نباید بشه؟؟Hesar چرا چهار جزئی نشه؟
چهار جزئی گذرا به مسند و مفعول داریم.
چهار جزئی گذرا به متمم و مفعول داریم.
چهار جزئی گذرا به متمم و مسند هم داریم.Hesar در درست یا نادرست گفته است:
مردم علی را باهوش میدانستن =》 علی باهوش است
چهار جزئی مفعول مسندی( نهاد + مفعول + مسند + فعل )
حالا اینجام خواب و خور : نهاد ، َت: مفعول ، مرتبه خویش: متمم ، دور کرد: فعلشما خودتونم توی اولین پیام یه چهارجزئی مثال اوردید.
-
Hesar نه لزوما نداره ..معطوف و متمم جز نقش هایی هستن که نشانه خاصی دارن مثلا متمم بعد حرف اضافه میاد یا معطوف بعد واو چون خیلی مشخصن تو الگو نمیارن ...فک نکنم اینقد گیر داشته باشه این موضوع
-
Hesar چرا چهار جزئی نشه؟
چهار جزئی گذرا به مسند و مفعول داریم.
چهار جزئی گذرا به متمم و مفعول داریم.
چهار جزئی گذرا به متمم و مسند هم داریم.Hesar در درست یا نادرست گفته است:
مردم علی را باهوش میدانستن =》 علی باهوش است
چهار جزئی مفعول مسندی( نهاد + مفعول + مسند + فعل )
حالا اینجام خواب و خور : نهاد ، َت: مفعول ، مرتبه خویش: متمم ، دور کرد: فعلشما خودتونم توی اولین پیام یه چهارجزئی مثال اوردید.
