هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
حتما از این قابلیت برای فامیل استفاده میکردم
-
-
سلام عزیزان
روزای سختیه... چراغ امید سو سو میکنه... از اوضاع خاکمون راضی نیستیم و...
اما ازتون میخوام تا دیر نشده خودتون رو برای سال جدید آماده کنید
یه روزی همه ما از این کره آبی میریم ... پس تا کنار عزیزانتون هستین استفاده کنین و باهم لحظات خوب بسازین
امیدوارم سال دیگه این روزا ته دلتون خنک خنک باشه...
فراموش نکنین هرچقدر هم اوضاع بد باشه، شرافت از آن کسانیست که تا آخر می جنگند
به امید رفتن سایه سیاهی از ایرانمون و خوب شدن حال مردم
نوروزتون مبارک باشه داییا -
Hhh Hh سلاامم
.
ممنوننن خوبم خداروشکر،شما چطوریدد🥰؟ -
سلام عزیزان
روزای سختیه... چراغ امید سو سو میکنه... از اوضاع خاکمون راضی نیستیم و...
اما ازتون میخوام تا دیر نشده خودتون رو برای سال جدید آماده کنید
یه روزی همه ما از این کره آبی میریم ... پس تا کنار عزیزانتون هستین استفاده کنین و باهم لحظات خوب بسازین
امیدوارم سال دیگه این روزا ته دلتون خنک خنک باشه...
فراموش نکنین هرچقدر هم اوضاع بد باشه، شرافت از آن کسانیست که تا آخر می جنگند
به امید رفتن سایه سیاهی از ایرانمون و خوب شدن حال مردم
نوروزتون مبارک باشه داییاamir ahmadi
سلام
نوروز شما هم پیشاپیش مبارک باشه️
ان شاءالله که تو سال جدید ؛ همیشه شاد و سلامت باشید -
Hhh Hh سلاامم
.
ممنوننن خوبم خداروشکر،شما چطوریدد🥰؟ -
Hhh Hh ممنوونن انشاءالله، همچنینن🥰
.
خداروشکرر.
-
Hhh Hh ممنوونن انشاءالله، همچنینن🥰
.
خداروشکرر.
-
اصلا حالم خوب نیست...
این حجم از غمی که یهو از همه طرف بهم هجوم اورده برام قابل پذیرش نیست...
خونوادگی که همیشه بوده...
مامانم که هرلحظه با اخلاق بابام داره عذاب میکشه...
و من خودمو گول میزنم که نه خیلیم خوبن( :
داداشم که آدم بشو نیست...
اما اون...
نمیتونم کنار کسی دیگه ببینمش...( :
و صرفا میتونم با همین حالم براش آرزوی خوشبختی کنم اما اگرم خوشبخت شد یا نشد لطفا دیگه نبینمش..( :
قطعا خوشبخت میشه...چون لیاقتشو داشت...لیاقت بهترین ها رو داشت...
دیگه نمیتونم حسمو انکار کنم...
جوری که انگار همه میفهمن اما به روی خودشون نمیارن...
مامانم میگه میخوای بگم زهرا مشکلی نداره برگرده؟
من: نه...( :
همچنان عقلم رو زنده نگه داشتم و به تموم حرفایی که بهم گفتن توجهی نشون ندادم اما از درون ذره ذره شکستم...( :
یه جور خاصیه برام...
خالم داشته به مامان بزرگم میگفته ماجرا رو
دختر داییم همونجا بوده
گفته ماشینش چیه و فلان
خالم گفته فلان
دخترداییم مسخره کرده و گفته هه
خواستگار من فلان ماشین رو داره
نبودم اونجا
اگرم بودم به خاطر طلاقی که گرفته و حال روحیش جوابشو نمیدادم...سکوت میکردم...مثل همیشه...
اما اگر این مسئله به سرانجام رسیده بود و این حرف رو میزد قطعا جوری حرف میزدم که حساب کار دستشون بیاد! ( :
که بدونن به خاطر آدم بودنش انتخابش کردم نه ماشینش نه حقوقش نه هیچیش...از هیچ کدومم اون شب نپرسیدم...خودش در جواب سوالم که گفتم از خودتون بگید یه سری از این چیزا گفت( : (و اینجا چقد برام غم داره که به خاطر شرایط اقتصادی پسرا اکثرا پیشفرضشون مادیاته و اول از همونا میگن...( : در حالی که من حتی یادم نموند گفت شیفتام چه طوریه و بعدا دوباره گفت...از شرایط سخت کارش گفت و گفتم مشکلی ندارم...خیلی از صحبتاشو که میکرد و من مشکلی نداشتم یه لبخند میزد و الان دارم به این فک میکنم که نکنه آدمی مثل من گیرش نیاد که همینقد هواشو داشته باشه؟...)
اما...( :
اون از هیچ کدوم از این احوالم خبر نداره...( :
جوری وانمود کردم که انگار ذره ای برام مهم نیست...( :
مامانم اون اوایل میگفت پرسیده اصلا زهرا خانم منو دوست داره؟...
( :
این اواخرم که خودم حالشو فهمیدم و دوست نداشتم بیشتر از این اذیت شه...برا همین دیدار حضوری رو آخرش نرفتم که وقتی جوابم نه عه اصلا نبینتم...( :
و چون خیلی اذیتش کرده بودم(ناخواسته بود ولی انگار خیلی ازم دلگیر بود...) و یه جورایی قول داده بودم که دوباره حضوری ببینیم همدیگه رو...و گفتم کنسله...دیگه تلفنی باهاش حرف زدم که شاید کمی جبران شه...اما حرف خاصیم نمیتونستم بزنم که از دلش در بیارم...
هممه چی رو منطقی پیش میبردم...
که بازم انگار حرفام براش قانع کننده نبوده و دلگیر ترین بوده...( :
میدونم اگه خدا میخواست میشد...
و اگر بخواد الانم میشه...براش کاری نداره...( :
و میدونم حداقل الان قسمت هم نبودیم.....
اما فعلا برام خیلی سخته بخوام به کسی دیگه فکر کنم...
حتی ذره ای...
اگه بهش هیچ کدوم از این حرفا رو نزدم فقط واسه این بود که نخواد بیشتر از این اذیت شه اما انگار اونقدری جدی بودم که همه بخوان بهم بگن ظالم و سنگدل و خودشم فک کنه فقط اون بوده که دوست داشته این اتفاق بیفته و ماجرا رو یک طرفه ببینه...( :
مهم نیست زیاد...
یعنی مهم هست...خیلیم مهمه...
اما مهم تر اینه که خدا بود و همه چی رو دید( :
و نیتمم فقط خودشه که میدونست...
حتی نخواستم ذره ای از اینا رو به خودش بگم...که نکنه یه روز بیشتر وابستهی من بمونه و دیر تر بره سمت آدم جدید...که نکنه چند ماه معطل من بمونه و سنش بیشتر شه...
و خدا دید...خوبه که دید...خوبه که مثل بنده هاش نیست که یه طرفه قلبمو چنگ بزنن( :
و قطعا از اینجا به بعدش برای اون راحت تره( :
اونم هیچ حرف نامربوطی نزد و حواسش بود...اما همین شناخت همدیگه است که کار دستمون داده...که فقط به خاطر یه مسئله نشه...
قطعا خدا نمیخواست این اتفاق بیفته...
همه چی رو که میذارم کنار هم
بیشتر از اینکه به نشدنش برسم،به نخواستنِ خدا میرسم...( :
میدونی کِی خیلی دلم میگیره؟
اونوقتی که از مسیرش برگشته باشه اما دیگه رسیدنمون به هم محال باشه........و اون وقته که به همسرش غبطه میخورم...( :
خدایا اگه قرار نیست هیچ وقت به هم برسیم که کمکمون کن این قضیه برای دلامونم تموم شه...و اگر قرار بر وصاله که لطفا زودتر درستش کن قربونت برم...
#تودلی.... -
کاش امام رضا دعوتم میکرد که سخت دلتنگشم...
راهیان نور که نشد برم...
کربلا هم که کسی ما رو نمیبره( :
یه امام رضا رو داریم فقط...( : -
amir ahmadi
سلام
نوروز شما هم پیشاپیش مبارک باشه️
ان شاءالله که تو سال جدید ؛ همیشه شاد و سلامت باشیدHhh Hh در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
amir ahmadi
سلام
نوروز شما هم پیشاپیش مبارک باشه️
ان شاءالله که تو سال جدید ؛ همیشه شاد و سلامت باشیدممنون دایی
-
0-0ftm در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
lO_Ol در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
0-0ftm
ناح تونمیدانی من میدانم قربانت شوم️
لطف داری🥲
بارون تموم شده وقت چیه؟ رنگین کمان
-
0-0ftm در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
lO_Ol در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
0-0ftm
ناح تونمیدانی من میدانم قربانت شوم️
لطف داری🥲
بارون تموم شده وقت چیه؟ رنگین کمان
amir ahmadi خفه ش بی آبرو
-
amir ahmadi خفه ش بی آبرو
0-0ftm در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
amir ahmadi خفه ش بی آبرو
حقایق باید بر ملا شه
پرده ها باید بدن کنار...