یاعلی ای جان علی
️
-
حکم اسلام حیدر حیدر
ابا الایتام حیدر حیدر
🩵
نام ما را بنویسید مسلمان نجف
ارتش منتظر زاده سلطان نجف
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
میزند بانگ انا الحق سر ایوان نجف
🩵 -
خواستم از من بماند یک بنای یادگار
خشتِ اول را چو کج بگذاشتم اما نشدخواستم پندِ پدر استادِ خود گیرم بکار
چون درونم بود غوغای دگر اما نشدخواستم در کودکی ملا شوم اما نشد
نردبان علم را بالا روم اما نشدخواستم عالِم شوم دانا شوم اما نشد
کور بودم خواستم بینا شوم اما نشدخواستم در کارها عادل شوم اما نشد
درمیان دوستان قابل شوم اما نشدخواستم در زندگی قانع شوم اما نشد
نفس،این اماره را مانع شوم اما نشدخواستم درخلوت خود با خدا حرفی زنم
خلوتم پر بود از غیر خدا اما نشدخواستم دستم رسد روزی به سوی آسمان
رازهای سینه را افشاکنم اما نشدخواستم دوری کنم از مردمان بی خرد
تانشینم در کنار عالمان اما نشدخواستم با ریسمانی تا خدا بالا روم
آرزوهایم بَرم به کائنات اما نشدخواستم پیمانه ای شاید کنم تقسیم عدل
تا دهم هرکس به سهمش آنچه هست اما نشدخواستم باشم میان اهل خود نیکو خصال
تا بماند نام نیکویم بجا اما نشدخواستم ملا شوم ملا شدن آسان ولی
آرزویم بود تا آدم شوم اما نشدخواستم در کشتزار خود بپاشم دانه ای
تا از آن کشته بر آرم خرمنی اما نشدخواستم دستم رسانم سوی دستِ بی نیاز
چون که دستم بود سوی این و آن اما نشدخواستم با معرفت یک لحظه تکبیرش کنم
داشت قاسم جامه ی ریب و ریا امانشدخواستم این جامه ی ریب و ریا را بر کنَم
چون بُدَم خالی ز تقوای درون اما نشدخواستم گویم نی ام نومید از لطف خدای
گفت نومید است شیطان هرچه گفت اما نشدخواستم شعری بگویم تا بماند یادگار
چون ندانم معنی و افعال شعر اما نشد ... -
خواستم از من بماند یک بنای یادگار
خشتِ اول را چو کج بگذاشتم اما نشدخواستم پندِ پدر استادِ خود گیرم بکار
چون درونم بود غوغای دگر اما نشدخواستم در کودکی ملا شوم اما نشد
نردبان علم را بالا روم اما نشدخواستم عالِم شوم دانا شوم اما نشد
کور بودم خواستم بینا شوم اما نشدخواستم در کارها عادل شوم اما نشد
درمیان دوستان قابل شوم اما نشدخواستم در زندگی قانع شوم اما نشد
نفس،این اماره را مانع شوم اما نشدخواستم درخلوت خود با خدا حرفی زنم
خلوتم پر بود از غیر خدا اما نشدخواستم دستم رسد روزی به سوی آسمان
رازهای سینه را افشاکنم اما نشدخواستم دوری کنم از مردمان بی خرد
تانشینم در کنار عالمان اما نشدخواستم با ریسمانی تا خدا بالا روم
آرزوهایم بَرم به کائنات اما نشدخواستم پیمانه ای شاید کنم تقسیم عدل
تا دهم هرکس به سهمش آنچه هست اما نشدخواستم باشم میان اهل خود نیکو خصال
تا بماند نام نیکویم بجا اما نشدخواستم ملا شوم ملا شدن آسان ولی
آرزویم بود تا آدم شوم اما نشدخواستم در کشتزار خود بپاشم دانه ای
تا از آن کشته بر آرم خرمنی اما نشدخواستم دستم رسانم سوی دستِ بی نیاز
چون که دستم بود سوی این و آن اما نشدخواستم با معرفت یک لحظه تکبیرش کنم
داشت قاسم جامه ی ریب و ریا امانشدخواستم این جامه ی ریب و ریا را بر کنَم
چون بُدَم خالی ز تقوای درون اما نشدخواستم گویم نی ام نومید از لطف خدای
گفت نومید است شیطان هرچه گفت اما نشدخواستم شعری بگویم تا بماند یادگار
چون ندانم معنی و افعال شعر اما نشد ...یا علی جان مرا ببخش ...
خواستم اما نشد ... -
علی ای محرم اسرار مكتوم علی ای حق از حق گشته محروم
علی ای آفتاب برج تنریل علی ای گوهر دریای تاویل
علی ام الكتاب آفرینش علی چشم و چراغ اهل بینش
علی اسم رضیِ بی مثال است علی وجه مضیی ذوالجلال است
علی جنب القوی حق مطلق علی راهست سوی حضرت حق
علی در غیب مطلق سر الاسرار علی در مشهد حق نور الانور
آیت الله وحید خراسانی
-
وحیدم من اگر در جرم و تقصیر سگی بودم شدم در كوی تو پیر
بر آن خوانی كه یك عالَم نشسته سگی هم در كنارش پا شكسته
تو كه قاتل به خوان خود بخوانی نپندارم كه این سگ را برانی ...
آیت الله وحید خراسانی
-
علی باشد ولی الله
علی وصفش در این قرآن
خورد نان جویی اندک
ولیکن باشد او سلطان
غدیرش شاهدان دارد
که هم عمار و هم سلمان
علی داماد پیغمبر
که کار او بود احسان
علی صادق علی عادل
علی باب همه طفلان
علی باب حسن باشد
علی شاهِ شهِ شاهان
علی باب الهدی باشد
دهد یاری به مسکینان
علی عالم علی عارف
علی جان و علی جانان
که باشد آیه ی اکمال
برای شیعیان برهان -
سینۀ تنگم مجال آه ندارد
جان بهوای لب است و راه ندارد
گوشۀ چشمی به سوی گوشه نشین کن
زانکه جز این گوشه کس پناه ندارد
گرچه سیه رو شدم غلام تو هستم
خواجه مگر بندۀ سیاه ندارد
هر که گدائی ز آستان تو آموخت
دولتی اندوختی که شاه ندارد
گنج تجلی ز کنج خلوت دل جو
نیک نظر کن که اشتباه ندارد
پیر خرد گر بخلوت تو برد پی
جز در آن خانه خانقاه ندارد
مهر تو در هر دلی که کرد تجلی
داد فروغی که مهر و ماه ندارد
مهر گیاه است حاصل دل عاشق
آب و گل ما جز این گیاه ندارد
مفتقر از سر عشق دم نتوان زد
سر برود زانکه سرّ نگاه ندارد
شعر آیت الله کمپانی برای حضرت علی (ع)
-
به قول آیت الله بهاء الدینی
به همی ی ائمه ی علاقه مندم ، لکن بیچاره ی علی ام ... بیچاره ی علی...
-
امیر المومنین علی علیه السلام :
قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ ...
ارزش هر انساني به اندازه چيزي است که دوست ميدارد ... -
امیر المومنین علی علیه السلام :
قِيمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ ...
ارزش هر انساني به اندازه چيزي است که دوست ميدارد ...یا علی جان ... من که تو را دوست می دارم ...
-
یا علی
-
یاعلی
️
مولانا امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب️
-
-
-
عالمی حسرت یک لقمه نانش دارد
آسمان تکیه بدست پسرانش دارد️
یا مولا امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب 🩵
-
-
«تیغ علی با اهل خیبر کار دارد»
آن داستان گویا سر تکرار داردپشت «علی» امروز «مالک» بیشمار است
تا چشم یاری میکند «عمّار» دارد«خیبر» درش امروز اگر پولاد باشد
در تیردان «خیبر شکن» بسیار داردسیل «ابابیل» آسمان را می شکافد
میتازد و «سجّیل» در منقار دارددر سازمان بی ملل مردی اگر نیست
هر قدر خواهی در عوض کفتار داردجز شوکران در کام هر مردم چه کردند
چشمی به آن نامردمان هر بار دارد؟بر هیچکس غیر از خدا امّیدمان نیست
چون عزّت ما ریشه در اعصار دارددست خدا در آستین داریم و بیشک
دشمن سرانجامی عجب دشوار داردیاعلی
️
-
مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام :
هرکس به وقت یاری رهبرش درخواب باشد، با لگد دشمنانش از خواب بیدار می شود. -