دوستان تازگیا شنیدم تو کنکور به بعضی میگن بسیاری و ما باید بعضی هارو بسياري و بسیاری ها رو بعضی در نظر بگیریم و طراح کنکور معتقده بعضی و برخی همون بسیاریه ....
اینا درسته ؟
یعنی اگه تو سوال بگه بعضی یاخته های دیواره نای مژک دارن درسته چون بعضی همون بسیاریه! ؟؟
تجربی
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانشجویان-درس-خون
@دانش-آموزان-آلاء
7359f0b618fd81d985f6ecbf4b44bc26.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
سلام
حتما باید سکته ی قلبی رخ بده تا خون به بخشی از ماهیچه نرسه و یاخته ها بمیرن؟
زیستاز در این مورد گفته
بسته شدن سرخرگ های کرونری توسط لخته یا سخت شدن دیواره، ممکن است باعث سکته ی قلبی شود که یکی از اثرات سکته ی قلبی نرسیدن خون به ماهیچه ی قلب و مرگ یاخته های آنها است.
چون من تو ذهن خودم این بود که اول باید یاخته ها بمیرن بعد بگیم سکته ی قلبی رخ داده و کتابم به نظرم بیانش همینطوریه.
@دوازدهم @دهم @یازدهم @تجربیا
مثال نقصای کنکور
-
این تاپیکو میخواستم نزدیک کنکور بزنم ولی خب دیگه
فک میکنم خیلی خیلی بدردتون بخوره توی کنکور هم زیاد شده از این سوالا! تا جایی که میتونم سعی میکنم کامل باشه ولی اگه کم بود به بزرگی خودتون ببخشینیه چنتا تست از کنکور میذارم که با مثال نقص راحت حل میشدش! بعدش دیگه فک کنم روال کار دستتون بیاد
خب قبلا بررسی کردم این تستو ولی یه مثال خوبیه برای مثال نقصا!
میدونیم که گلبول قرمز :
1)هسته و اندامک و بیشتر اجزای سلولی رو نداره
2)تقسیم سلولی هم نداره
خب با همین دوتا حل میشه تست!
تحلیل تست
1)تقسیم نداره!
2)نمیدونم!
3)چون تقسیم نداره سانتریول بدردش نمیخوره و اینم نداره!
4)هسته نداره!
پاسخ میشه گزینه 2!یکی دیگه!
کدام عبارت، درباره ی همه ی جانورانی درست است که بین خون و مایع میان بافتی آن ها، جدایی وجود دارد؟
1)شباهت اساسی در ساختار استخوان های آن ها دیده میشود.
2)فراوان ترین سلول های خونی در مغز استخوان آن ها ساخته میشود.
3)در درون بدن آن ها، بخش های ویژه ای برای تنفس تمایز یافته است.
4)در سلول های غیرماهیچه ای آ« ها نیز حرکت به صورت های مختلف دیده میشود.خب صورت سوال داره میگه که جونورایی که گردش خون بسته دارن!
مثال نقصش کرم خاکیه!1)کرم خاکی استخوون نداره
2)کرم خاکی استخوون نداره!
3)کرم خاکی تنفسش پوستیه :|
4)درستهیه تست دیگه!
سلول هایی که در تجزیه ی کربوهیدرات های موجود در غذای انسان شرکت دارند، چه ویژگی هایی دارند؟
1)اندازه ای بین 10 تا 100 میکرومتر دارند.
2)در مکان اصلی گوارش شیمیایی و جذب غذا قرار دارند.
3)در صورت لزوم، 5 مرحله ی چرخه ی سلولی رو به انجام می رسانند.
4)می توانند بدون دخالت اکسیژن، ترکیبات 3کربنی فسفات دار بسازند.خب مثال نقص این قسمت باکتریای توی روده ی بزرگ هستن! که سلولاز رو تجزیه میکنن!
1)این فقط درمورد باکتریا میتونه درست باشه! مثلا سلولای غدد بناگوشی بزرگترن!
2)درمورد باکتریا درست نیس!
3)باکتری :|
4)درستهفک کنم مثال نقص رو فهمیده باشین چیه! خیلی زیاده خیلی بیشتر از خیلی ولی سعی میکنم چیزایی رو که اومدنشون احتمال داره : دی
در ضمن این تستای همشون کنکور 96 بودنا!
-
مثال نقصای مولکول زیستی :
مولکولایی که توی سلول کربن ندارن : آمونیاک،اکسیژن،آب،اسیدمعده، پراکسید هیدروژن
مولکولی که کربن داره ولی آلی نیست: CO2
هیدروکربنی که زنجیره ی کربنی نداره : متان
پلی مری که مونومراش یکسانه : سلولز،نشاسته،گلیکوژن
واکنشی که توش آب مصرف میشه و هیدرولیز نیست: واکنش انیدراز کربنیک،تولید موکوز
هیدرولیزی که مونومر نمیده : %(#ff0000)[واکنش آمیلاز]،آنزیمای کیسه ی گوارش هیدر،%(#ff0000)[واکنش پپسین]
واکنشی که توش آب تولید میشه و سنتز نیست : تجزیه ی پراکسید هیدروژن
واکنشی که نه هیدرولیزه نه سینز : تجزیه ی پراکسید هیدروژن
سوخت های یه سلول : گلوکز،%(#ff0000)[پروتئین ها،لیپید ها]
جانورانی که آمیلاز دارن: همه چیزخواران و گیاه خواران
جانورانی که آمبلاز ندارن : گوشت خواران
استروئیدی که شبیه کلسترول نیست : خود کلسترول! شبیش نیست! خود خودشه! هندسه
جانداران ترشح کننده ی موم: گیاهان،بسیاری از حشرات(زنبور عسل)،%(#ff0000)[انسان]
پروتئین های منقبض شونده : %(#ff0000)[%(#ff0000)[پروتئینی دخیل توی سیتوکینز سلولای بی دیواره]]،اکتین و میوزین
آنزیمی که پیش مادش سمه : کاتالاز
آنزیم های درون سلولی که توسط شبکه اندوپلاسمی سنتز میشن : آنزیمای واکوئل،لیزوزوم، انزیما و پروتئینای شبکه اندوپلاسمی
آنزیم های درون سلولی ای که توی تنظیم کار انزیمای دیگه نقش دارن : انزیمای دخیل توی رونویسی و همانندسازی
آنزیمی که پروتئینی نیست: rRNA
انزیمی که چند واکنش رو انجام میده : روبیسکو
انزیمایی که توی محیط اسیدی کار میکنن : پپسین،رنین،
انزیمایی که توی محیط قلیایی کار میکنن : انزیمای پانکراس، انزیمای خود روده
پروتئینی که در مقابل اسید مقاومه : %(#ff0000)[فاکتور داخلی معده] و انزیمای خود معده
انزیمی که شکل 3بعدی نداره : rRNA
واکنشی که توسط انزیما انجام نمیشه : جفت شدن بازهای مکمل
-
مثال نقصای سلول :
*بعضی گیاهان لیزوزوم ، سانتریول و تاژک دارن
سلول گیاهی ای که سانتریول و تاژک داره : سلول جنسی نر سرخس و خزه
سلول جانوری ای که چند وجهیه: سلولای چربی
سلول گیاهی ای که چند وجهی نیست : سلولای جنسی نر سرخس و خزه
*هر لانی سوراخ نیست و پلاسمودسم نداره
لایه هایی که لان داره : تیغه و دیواره ی نخستین
مولکولایی که با انتشار ساده از غشا رد میشن: آب و لیپیدها
مولکولی که از همه پروتئینای غشایی منفذ دار رد میشه : اب
ماده ی ژنتیک سلول یوکاریوتی توی : هسته و میتوکندری و کلروپلاسته
مولکولایی که توی شبکه اندوپلاسمی فعال میشن : پادتن و انزیمای لیزوزوم
همه ی پروتئینا :ی ترشحی کربوهیدرات دارن
-
مثال نقصای بافت :
بافت پوششی سنگفرشی چندلایه ای که تو سطح خودش موکوز داره : مری و نداره : پوست
بافتی که فضای میان بافتیش تغییر میکنه : چربی
-
مثال نقصای گوارش :
جونوری که لوله گوارش و دهان نداره : کرم کدو
جونوری که گوارش درون سلولی داره : اسفنج
آغازی که گوارش درون سلولی داره : آمیب
*هیدر فقط دافنی نمیخوره!
جانورایی که لوله ی گوارش ندارن : %(#ff0000)[هیدر،عروس دریایی]، کرم کدو
محل های گوارش شیمیایی توی جانوران : دهان،معده،روده
جانوری که معده نداره : کرم خاکی
جانوری که رودش محل اصلی گوارش شیمیایی و جذب نیست : ملخ
جانورایی که حلق دارن : انسان و کرم خاکی
موادی که بدون گوارش جذب میشن : اب ،بعضی داروها
قسمتی که صفاق نداره : بخشی از مری
ماهیچه های مخطط لوله ی گوارش : دهان،ابتدای حلق،%(#ff0000)[اسفنگتری خارجی مخرج]
غدد بزاقی : بناگوشی،زیر ارواره ای و زیر زبانی،%(#ff0000)[موسین]
سلول های درون ریز لوله ی گوارش : سلولای ترشح کننده ی گاسترین و سکرتین
سلول های درون ریز دستگاه گوارش : سلولای ترشح کننده ی گاسترین و سکرتین، %(#ff0000)[سلولای ترشح کننده ی اریتروپویتین(کبد)،سلولای ترشح کنننده ی انسولین و گلوکاگون(پانکراس)]
*سیاهرگ کبد!(حواستون بهش باشه کلا :|)
پرز : لنف داره،%(#ff0000)[مویرگای] خونی هم داره
*صفرا پروتئین و انزیم نداره
رنگ اصلی صفرا : بیلی روبینه
عواملی که باعث میشه رنگای صفرا بیان تو خون : سنگ صفرا**%(#ff0000)[،بیماریای کبد،بیماریایی خون]**
موادی که از روده ترشح میشه : سکرتین،موسین،%(#ff0000)[مایع نمکی]
سلولای جذب کننده ی لوله ی گوارش : روده،%(#ff0000)[دهان،معده]
باکتریای روده ی بزرگ : سلولز و مثل اونو تاثیر میذارن روش
ویتامین محلول در چربی ای که وارد خون میشه : K
موادی که روده ی بزرگ ترشح میکنه : موسین،%(#ff0000)[پتاسیم]
تجزیه ی سلولز توی نشخوار کننده ها توی : دهان،مری،سیرابی و نگاری و هزارلا
سلولایی که روی تجزیه ی لیپیدا اثر میذارن : کبد،پانکراس
سلولایی که روی تجزیه ی پروتئینا اثر میذارن : سلولای ترشح کننده ی گاسترین،سلولای حاشیه ای و پپتیک،پانکراس
سلولایی که روی تجزیه ی کربوهیدراتا اثر میذارن : سلولای بناگوشی،پانکراس،%(#ff0000)[باکتریای روده ی بزرگ]
سلولایی که روی تجزیه ی اسیدنوکلئیکا اثر میذارن : سلولای پانکراس
سلولای ماهیچه ای که تو حالت عادی منفبض هستن : سلولای ماهیچه ای حلقوی کاردیا،سلولای ماهیچه ای نزدیک پیلور، سلولای ماهیچه ای اسفنگتر داخلی مخرج
سلولایی که توی خنثی کردن کیموس دخیلن : کبد و پانکراس
سلولایی که صفرا توشون غلیظ میشه : %(#ff0000)[کبد] و صفرا
سلولایی که توی روند هضم مواد توی روده نقش دارن : پانکراس،کبد،سلولای خود روده(مرده ها)
استفراغ بر اثر تحریک : گلو،گیرنده های معده و روده و بیمارای مختلف ایجاد میشه
*رنین پروتئین شیر رو رسوب میده!
-
مرررسی
-
مثال نقصای تنفس :
*هموگلوبین خون پرنده هایی که تو ارتفاع پرواز میکنن از بقیه بیشتره!
کرم خاکی : اندام تمایز یافته ای برا تنفس نداره
دستگاه تنفس حشرات : با دستگاه گردش مواد همکاری نداره برای تبادل گازها!
قورباغه : مهره داریه که هم %(#ff0000)[شش و آبشش] داره!
*پستانداران دیافراگم دارن.
*برخی سلولای سطح تنفسی، سورفاکتانت ترشح میکنن.
عطسه : بر اثر تحریک مجاری بینی
-
مثال نقصای گردش مواد :
*هر جانداری تبادل مواد با محیط رو داره.
*اسفنجا دستگاه گردش مواد ندارن!
*کیسه تنان گردش مواد دارن ولی %(#ff0000)[دستگاه گردش خون] ندارن!
*همه ی سلولای کیسه تنان به طور مستقل میتونه با محیط تبادل مواد داشته باشه!
*ساده ترین دستگاه گردش مواد : عروس دریایی
*عنکبوتیان، سخت پوستان و حشرات : گردش خون باز
*کرم خاکی بی مهره ایه که گردش خونش بستس!(خیلی مهمه)
قلب لوله ای : ملخ
قلب %(#ff0000)[های] لوله ای : کرم خاکی
4 جفت کمان ابششی : %(#ff0000)[معمولا] توی ماهیای %(#ff0000)[استخوانی] دیده میشه!
قلب حاووی خون تیره : کرم خاکی،ماهی**%(#ff0000)[،پستانداران و پرندگان و خزندگان]**
قلب حاوی خون روشن : خرچنگ دراز، %(#ff0000)[پستانداران و پرندگان و خزندگان]
تولید تحریک قلب : گره ی پیش اهنگ
بافت پیوندی عایق بین سلولای دهلیز و بطن : نمیذاره تحریک به سلولای بطنی منتقل بشه!
هدایت تحریک به بطن : فقط توسط بافت گرهی!
اعصاب قلب : تند یا کند کردن ضربان(توقف و شروع نه :|)
سیاهرگای قلب : زبرین،زیرین و کرونر(یدونس)،4سیاهرگ ششی(دوتا شش چپ دوتا شش راست)
سرخرگای قلب : سرخرگ آئورت،سرخرگ ششی
رگای حاوی خون تیره :زبرین،زیرین،کرونر،سرخرگ ششی
رگای حاوی خون روشن : آئورت،4سیاهرگ ششی
حفره های حاوی خون تیره : بطن و دهلیز راست
حفره های حاوی خون روشن : بطن و دهلیز چپ
دریچه های مرتبط با خون تیره : 3لختی و سینی ششی
دریچه های مرتبط با خون روشن : میترال و سینی آئورت
جنس دریچه ها : کتاب گفته فقط %(#ff0000)[ماهیچه نیستن!]
بافت داخلی قلب : پوششی+ماهیچه ای(برجستگی های داخل بطنا)
انقباض ذاتی همه ی تارای ماهیچه ای : فقط تو زمان جنینی
دریچه های قلبی : میترال و 3لختی
دریچه های سرخرگی : سینی های آئورت و ششی
*انقباض همه ی حفره ها باهم : امکان نداره(به دلیل وجود بافت عایق)
انقباض بطنا باهم : درسته
انقباض دهلیزا با هم : درسته
باز شدن دریچه های سرخرگی : هنگام خروج خون از قلب
بازشدن دریچه های قلبی : هنگام ورود خون به قلب
صدای اول : بم و طولانی
صدای دوم : کوتاه تر و زیر از از صدای اول
صداهای قلب : زیاده ولی صدای اول و دوم شنیده میشن
دیاستول دهلیز=باز بودن دریچه های قلبی=ورود خون به بطن=بسته بودن دریچه های سرخرگی=0.3
دیاستول بطن=دیاستول دهلیز=باز بودن دریچه های قلبی=بسته بودن دریچه های سرخرگی=ورود خون به بطن=0.1
سیستول دهلیز=باز بودن دریچه های قلبی=ورود خون به بطن=بسته بودن دریچه های سرخرگی=دیاستول بطن=0.1
سیستول بطن=دیاستول دهلیز=باز بودن دریچه های سرخرگی=بسته بودن دریچه های قلبی=ورودخون به قلب(دهلیز)=خروج خون از قلب=0.3
استراحت عمومی=دیاستول بطن و دهلیز=باز بودن دریچه های قلبی=بسته بودن دریچه های سرخرگی=ورود خون به بطن و دهلیز=0.4
قبت الکتروکاردیوگرام : از جلوی قفسه ی سینه،دستا و پاها
شروع P تا R : تحریک گره پیش اهنگ و هدایت تحریک به گره ی دوم=ورود خون به دهلیز و بطن=باز بودن دریچه های قلبی=بسته بودن دریچه های سرخرگی=سیستول دهلیز=دیاستول بطن
R= شروع سیستول بطن=شروع دیاستول دهلیز=تحریک هدایت به دیواره ی بطنا
R تا S =صدای اول قلب=بسته شدن دریچه های قلبی=دیاستول دهلیز=ورود خون به دهلیز=باز بودن دریچه های سرخرگی=سیستول بطن=باز بودن دریچه های سرخرگی
Sتا T = بیشترین انقباض بطنا(اوایل T)=دیاستول دهلیز=ورود خون به دهلیز=سیستول بطن=خروج خون از قلب=بسته بودن دریچه های قلبی=باز بودن دریچه های سرخرگی
اواخر T=بسته شدن دریچه های سرخرگی=صدای دوم قلب=دیاستول دهلیز(:|)=اواخر سیستول بطن=ورود خون به دهلیز=بسته بودن دریچه های قلبی
T تا اوایل P= استراحت عمومی=ورود خون به دهلیز و بطن=باز بودن دریچه های قلبی=بسته بودن دریچه های سرخرگی
بیشترین مقدار خون: تو سیاهرگاس
بیشترین سرعت خون : توی آئورت
بیشترین سرعت خون تو طول رگ : وسطاش
سرعت خون توی سرخرگا: 35 %(#ff0000)[سانتی متر] در ثانیه
سرعت خون توی مویرگا : نیم %(#ff0000)[میلی متر] در ثانیه
ذخیره ی سیستول قلب : توسط سرخرگا
عوامل کند کردن سرعت خون : پروتئینا،RBCها، کم بودن قطر رگا
خون رسانی به بافتا : اثر بروی قطر رگا و ضربان قلب
مهمترین نقش توی تغییر خون بافتا : سرخرگای کوچیک
ماهیچه های صافی که با سرعت منقبض میشن : ماهیچه های صاف سرخرگای کوچیک،ماهیچه های صاف اطراف میزراه(هنگام خروج اسپرما)(بازم هست یادم نمیاد ولی همین دوتارو بدونین کافیه)
عوامل گشاد کردن رگا : گرما، افزایش CO2،کاهش O2،هیستامین
رگایی که بر اثر عوامل بالا به جای گشاد شدن تنگ میشن : رگای کیسه های هوایی
لایه های مویرگای خونی : خودشون که از یه بافت پوششی ساده درس شدن ولی یه لایه ی پلی ساکارید هم دارن(همشون!)
سرخرگای کوچیک : %(#ff0000)[ماهیچه های صاف حلقوی فراوان] توی دیوارشون
مویرگا : ی**%(#ff0000)[ه دونه ماهیچه ی صاف]** تو ابتدای مویرگ(تو اغلب بافتا، بیشترشون بستن)
فشار تراوشی : بر اثر فشار خونه( میگه مواد از مویرگ بزنین به چاک!)
فشار اسمزی : بر اثر مواده داخل مویرگه(میگه مواد بیاین تو مویرگ)
فشار تراوشی : ابتدای مویرگ بیشتر(چون فشار خون بیشتره)
فشار اسمزی: انتهای رگ بیشتر
فشار اسمزی : طی مویرگ ثابت
فشار تراوشی : اول زیاد و اخر مویرگ کم میشه
ادم : هرچیزی که باعث جمع شدن مایع میان بافتی بشه
1)افزایش سدیم بدن(سدیم فشار خونو میبره بالا و در نتیجه مواد بیشتر از قبل میان بیرون از مویرگ)
2)افزایش پروتئینای خون(فشار اسمزی خون میره بالا و در نتیجه میرن بیرون از مویرگ)
3)اسیب دیواره مویرگا(مواد میان بین سلولا)
4)بسته شدن رگای لنفی(اون 3 لیتری که میخواستن برن به لنف دیگه نمیرن و میمون بین سلولا)
5)افزایش فشار درون سیاهرگا(چون سیاهرگا فشارشون زیاده، مواد از شبکه ی مویرگی وارد سیاهرگ نمیشن در نتیجه میرن بین سلولا)مواد عبوری از مویرگای مغزی : O2،گلوکز،CO2، %(#ff0000)[نیکوتین، بعضی از میکروبا]
عوامل دخیل توی فشار سیاهرگی : فشار قفسه سینه به رگای ناحیش،فشار دیافراگم(این دو عمل توی دم انجام میشه)، دریچه های لانه کبوتری،تلمبه ی ماهیچه ای اسکلتی
تراوش روزانه از مویرگا : 20 لیتر
جذب روزانه از مویرگا : 17 لیتر
ورود روزانه ی مواد به لنف : 3 لیر
تراوش روزانه ی مویرگای کلیه : 180 لیتر
تراوش روزانه ی کل مویرگا: 180+20
شبکه ی مویرگی کامل : توی حشرات نیست!
ارتباط خون با سلولا: توی همه ی جانوران دارای خون!(توی گردش بازا که مشخصه توی گردش خون بسته ها هم با سلولای داخلی قلبی و رگا)
همولنف : وظیفه ی خون،مایع میان بافتی و لنف
RBC : هسته،تقسیم، DNA و .... نداره
RBC : غشا،هموگلوبین و اسکلت سلولی داره!!
RBC : تولید توی ....(خدایی زیاده حسابی و مفصل درمورد گلبول قرمز حرف زدم اینو دان کنین گوش کنین :|)
http://s9.picofile.com/file/8326085176/RBC.mp3.html
گرانولوسیتا : گرونن و ناب-> ن(نوتروفیل) ا(ائوزینوفیل) ب (بازوفیل)
آگرانولوسیتا : گرون نیستن لمم بدی بهت میدن -> ل(لنفوسیت)م (مونوسیت)
پ.ن : گفتاری از استاد رحیمی
عمر ماکروفاژ : بیش از یه سال
عمر بقیه ی گلبولای سفید: از چند ساعت تا چند هفته
عمر سلولای خاطره : زیاده!!
اعمال WBC ها :
بازوفیل= ترشح هیستامین و هپارین
ائوزینوفیل : ترشح موادی نوی عفونتای انگی که بسیاریشونو ناکوت میکنه!
نوتروفیل : فاگوسیت چقر!
لنفوسیت: دفاع اختصاصی
مونوسیت : فاگوسیت*این بالاییا مهمترین اعمالشون بودن و اعمال دیگه ای هم دارن!
-Rh : انتی ژنی رزوس نداره
+Rh : انتی ژن رزوس دارهآگلوتینه شدن : تزریق خون +Rh به -Rh(چندبار نه یه بار)
انعقاد خون : توی رگا و مویرگاس(مویرگا انقباض ماهیچه رو ندارن)
تولید ترومبوپلاستین : از سلولای اسیب دیده و پلاکتا
رگای لنفی : همه جای بدن هستن!
گره های لنفی(غدد نه) : شامل ماکروفاژاس!
تموم شد بالاخره!
-
مثال نقصای دفع مواد :
هومئوستازی : توی پرسلولیاس!
مواد دفعی جانداران : بیشتر به خاطر سوختن آمینواسیداس
اونایی که مواد دفعیشون آمونیاکه : بیشتر جانوران آبزی(به جز وال، دلفین،برخی از ماهیای استخونی)،پلاناریا،%(#ff0000)[برخی از وزغا]
اونایی که مواد دفعیشون اوره هس : پستانداران،بعضی ماهیای استخونی دوزیستان و کوسه ها،%(#ff0000)[برخی از وزغا]
اونایی که اوریک اسید دفع میکنن : پرندگان(هرجونوری که پرندس نه :| مثل خفاش و سنجاقک)،حشرات و بسیاری از خزندگان و حلزونای خشکی زی!
*شکل و ساختار سلولای پوششی لوله های نفرون متفاوته!
اجزای لوله ی نفرون : لوله ی پیچ خورده ی دور و نزدیک،لوله ی هنله و گلومرول و کپسول بومن
شبکه ی مویرگی اول : همون گلومروله
شبکه ی مویرگی دوم : تو اطراف لوله ی پیچ خورده ی دور و نزدیک و هنلس
بخش عایی که توی قسمت قشری کلین : لوله های پیچ خورده ی دور و نزدیک، گلومرول و کپسول بومن، بخش قطور پایین رو و بالاروی هنله، بخشی از لوله ی جمع کننده ی ادرار
بخشایی که توی بخش مرکزی کلین : بخش نازک پایین رو و بالاروی هنله و لوله ی جمع کننده ی ادرار
*ترکیب نهایی ادرار پس از ترشح مواد مشخص میشه!
گلومرول : تراوش مواد به جز پروتئینای درشت و RBC ها،تحت تاثیر فشار خون و بدون انرژی
لوله ی پیچ خورده ی نزدیک : بازجذب گلوکز و امینو اسید(توسط پمپپا)بازجذب HCO3(بدون مصرف انرژی)،بازجذب نمک(توسط پمپ)،ترشح سم ها(با مصرف انرژی)،بازجذب اب(بدون مصرف انرژی)
قسمت نازک پایین روی هنله : بازجذب اب(بدون مصرف انرژی)
فسمت نازک بالاروی هنله : بازجذب نمک(بدون مصرف انرژی)
قسمت ضخیم بالاروی هنله : بازجذب نمک(با مصرف انرژی)
لوله ی پیچ خورده ی دوره : بازجذب HCO3(با مصرف انرژی)،بازجذب نمک(با مصرف انرژی)، ترشح دارو ها وسم ها(با مصرف انرژی)
لوله ی جمع کننده ی ادرار : %(#ff0000)[بازجذب اوره به همراه اب]،%(#ff0000)[بازجذب آب] ،بازجذب نمک(با مصرف انرژی)
اسیدی شدن خون : افزایش ترشح +H، افزایش بازجذب HCO3
قلیایی شدن خون : کاهش ترشح +H، کاهش بازجذب HCO3
*انعکاس تخلیه ی ادرار نداریم! انعکاس تخلیه ی مثانه داریم!
ماهیچه های صاف میزنای : حرکات دودی شکل
ماهیچه های دارای حرکات دودی شکل : ماهیچه های صاف لوله گوارش،ماهیچه های میزنای
اسفنگتری داخلی میزراه : چند ماهیچه ی صافه
اسفنگتر خارجی میزراه : یه ماهیچه ی ارادی
-
اقا حرکتم بگم تمومه دوم!!!!! میرم چنتا تست جور کنم که قشنگ بفهمین چی به چیه!
-
مثال نقصای حرکت :
پاهای مورچه : متشکل از چند بند،هر بندم مفصل گوی و کاسه داره
هر پا : شامل یه جفت ماهیچس! در کل میشه %(#ff0000)[12 تا ماهیچه]!
حشرات : اسکلت خارجی کیتین دارن که توی پروتئینه!
کرم خاکی : دونوع ماهیچه زیر پوستش داره که با اونا حرکت میکنه!
ماهیچه های طولی : درون تر از حلقوین، وقتی که منقبض بشن بدن کرم خاکی طویل و کوتاه میشه،تارها میچسبن به زمین
ماهیچه های حلقوی : بیرون تر از طولین، وقتی منقبض میشن بدن کرم خاکی بلند و نازک میشه،تارها میرن بالا
حرکت ماهی : با باله هاش انجام میشه !
باله ی دمی : به چپ و راست میزنه توی اب و ماهیو به جلو هل میده!
باله های سینه ای : توی تغییر جهت حرکت و کندو تند کردن سرعت
باله های پشتی و لگنی: برای تغییر جهت حرکت
مثانه ی شنا : حرکت بالا و پایین
بازوی پرنده : پر %(#ff0000)[پروازی] نداره
ساعد پرنده : شامل زند زیرین و زبرین و پر پروازی داره
پنجه ی پرنده : شامل بالک و یه سری استخونه که پر پروازی داره(%(#ff0000)[بالکم داره])
*%(#ff0000)[حرکت توی همه ی سلولای زنده دیده میشه به طور مختلف!]
انواع حرکت :
حرکت با پا-> انسان و اسب و مورچه و %(#ff0000)[پرنده]
خزیدن->مار
سریدن->پنگوئن،فک
شنا->ماهیا،%(#ff0000)[وال، دلفین]
پرواز->پرنده ها،%(#ff0000)[خفاش،برخی حشرات]واحد %(#ff0000)[ساخارتی] ماهیچه : میون=تار
واحد %(#ff0000)[انفباضی] ماهیچه : سارکومر
ماهیچه های حاوی سارکومر: قلبی و مخطط
سارکولم:غشای تار ماهیچه ای
سارکوپلاسم : سیتوپلاسم تار ماهیچه ای
شبکه ی سارکوپلاسمی : شبکه اندوپلاسمی تار ماهیچه ای
بخش های تیره ی یه سارکومر : خط Z،بخش تیره
بخش های روشن : نوار روشن،%(#ff0000)[صفحه ی روشن](صفحه ی هنسن)
*کلسیم میریزه بیرون از ش.س.پ و میاد رو سارکومرا اثر میکنه!
پروتئینای ضخیم : میوزین
پروتئینای نازک : اکتین
بخش های حاوی میوزین : بخش تیره،صفحه ی روشن
بخش های حاوی اکتین : نوار روشن،خط Z،بخش تیره
ایزومتریک : کشش ثابت نیس! ماهیچه نمیتونه جمع بشه! حالت انقباض رو نداریم!مثلا یه وزنه رو نگه میداریم
ایزوتونیک : کشش ثابته! برای حرکات بدن
تونوس ماهیچه ای : حفظ حالت سرو گردن وتنه! انقباض دونه به دونه ی تارهای ماهیچه ای!
*ماهیای غضروفی مهره دارن و اسکلت داخلی دارن ولی استخوون ندارن!مثل کوسه
بخش های اسفنجی : سر استخوونای دراز،درون استخوونای پهن و کوتاه
بخشای متراکم : تنه ی استخونای دراز،بخشای بیرونی استخوونای پهن و کوتاه
تیغه : هم تو بافت متراکم و هم اسفنجی هس
مجرای هاورس : توی متراکمه
مغز قرمز استخوون : تو بخشای اسفنجی
محتویات مفصل : غضروف سر استخوونا،مایع مفصلی،کپسول مفصلی
اتصال دهنده ی دو استخوون : رباطا(بافت پیوندی رشته ای)
اتصال دهنده ی استخون و ماهیچه : زرد پی (بافت پیوندی رشته ای)
-
مرسی عالی