گپ خونه کنکوری ها
-
zahra1303
خانم رز-خانم فااطمه - خودم..طاها..سعید -
منم هسما!
-
zahra.sh در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
@Surgeon.Amir در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
منم هسما!
تو دگ چرا دکی؟
گفم که!نشدش پاسال بخونم!انشالله امسال!
-
zahra.sh در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
@Surgeon.Amir در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
منم هسما!
تو دگ چرا دکی؟
گفم که!نشدش پاسال بخونم!انشالله امسال!
@Surgeon.Amir در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
zahra.sh در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
@Surgeon.Amir در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
منم هسما!
تو دگ چرا دکی؟
گفم که!نشدش پاسال بخونم!انشالله امسال!
ایییییشالله
-
خوب جمع بندی کردم.
زهراخانم ... بهار خانم .. هلن خانم .. نازنین خانم ..ساراخانم ...زهرا خانم
خانم رز-خانم فااطمه - محمد رضا ..طاها..سعید....امیر محمد -
خوب جمع بندی کردم.
زهراخانم ... بهار خانم .. هلن خانم .. نازنین خانم ..ساراخانم ...زهرا خانم
خانم رز-خانم فااطمه - محمد رضا ..طاها..سعید....امیر محمد -
خوب جمع بندی کردم.
زهراخانم ... بهار خانم .. هلن خانم .. نازنین خانم ..ساراخانم ...زهرا خانم
خانم رز-خانم فااطمه - محمد رضا ..طاها..سعید....امیر محمد -
دوستان!من به اون رتب های که میخوام برسم،خودم با هزینه خودم میرم آلا تدریس زیست!اگه اچازه بدن
-
دوستان!من به اون رتب های که میخوام برسم،خودم با هزینه خودم میرم آلا تدریس زیست!اگه اچازه بدن
@Surgeon.Amir در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
دوستان!من به اون رتب های که میخوام برسم،خودم با هزینه خودم میرم آلا تدریس زیست!اگه اچازه بدن
ماهم تبلیغتو میکنییییم ک بذارن
-
دهان!!!!!
-
نگا کنین!وال دندن نداره!درست!اما زبونش با کمک کامش غذا رو له میکنن!میترکونن خلاصه
-
ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد...
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.
در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموران فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش به سر می برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!
من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟!!!!!!
چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!
پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری برنمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد...!
در مورد آزمایشگاه و بازسازی یا نوسازی آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!!
توماس ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود، او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد. -
تو کتاب نوشته وال ذرات رو میبلعه و وارد معده میکنه .. دندان هم ک نداره فقط ی سری اندام شانه مانند داره ک فقط کاراییش اینه ک نذاره ذرات خارج شن فقط آب خارج شه بعدش ذرات رو وارد معده میکنه و اونجا هر دو گوارش با هم شروع میشه
zahra1303 در گپ خونه کنکوری ها گفته است:
تو کتاب نوشته وال ذرات رو میبلعه و وارد معده میکنه .. دندان هم ک نداره فقط ی سری اندام شانه مانند داره ک فقط کاراییش اینه ک نذاره ذرات خارج شن فقط آب خارج شه بعدش ذرات رو وارد معده میکنه و اونجا هر دو گوارش با هم شروع میشه
نمیشه ک اینطوری.تو فکر کن ی ماهی سالم بره تو معدش بعد تازه از اونجا گوارش فیزیکیش شروع شه.میشه ینی؟
-
من تو مستند دیدم!خیلی فکش قویه!بوم بوم!قرچ قوروچ!اینچوری صدا میدادش
-
من تو مستند دیدم!خیلی فکش قویه!بوم بوم!قرچ قوروچ!اینچوری صدا میدادش