Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. هرچی تو دلته بریز بیرون 3
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

هرچی تو دلته بریز بیرون 3

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
گفتگو
282.1k دیدگاه‌ها 639 کاربران 634.4k بازدیدها 486 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • N negaarin

    f r اون لباسشوعیه رو میشه بفرستی؟ :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:

    A آفلاین
    A آفلاین
    Acola
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #14025

    negaarin 0_1535703784010_(s2480).gif =خانوم شما بامن چیکاری داری؟ هان 😕 همش میگی اون لباس شوییه 😕
    عاشقم شدی عایا؟0_1535703819872_nw (9).gif
    واهیییییی0_1535703830245_1534090604883-fav30.gif
    من نیز:0_1535703842755_1534068032225-41.gif
    😂 😂 😂

    Never let your loneliness
    !drive you back to toxic people

    N 1 پاسخ آخرین پاسخ
    3
    • ZrexZ Zrex

      0_1535703690853_Screenshot (14).png
      تبعیض تا کجا😂 😂 به متن من 2 تا لایک دادان به ریپلای مهدی برای متن من 4 تا😂 😂

      romisaR آفلاین
      romisaR آفلاین
      romisa
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #14026

      @i-sorna
      سه صفحه هرچی تو دلته بریز بیرون ؟😂 😂

      ZrexZ 2 پاسخ آخرین پاسخ
      3
      • romisaR romisa

        @i-sorna
        سه صفحه هرچی تو دلته بریز بیرون ؟😂 😂

        ZrexZ آفلاین
        ZrexZ آفلاین
        Zrex
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #14027

        romisa داشتم این متنه رو پیدا میکردم😂

        بدونفاصلهسختاستفهمیدن

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        1
        • romisaR romisa

          @i-sorna
          سه صفحه هرچی تو دلته بریز بیرون ؟😂 😂

          ZrexZ آفلاین
          ZrexZ آفلاین
          Zrex
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #14028

          romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

          @i-sorna
          سه صفحه هرچی تو دلته بریز بیرون ؟😂 😂

          باز نگا به اسکرین شات متن من دو تا دادن به ریپلای شما به متن من 3 تا😂

          بدونفاصلهسختاستفهمیدن

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          1
          • romisaR آفلاین
            romisaR آفلاین
            romisa
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #14029

            https://forum.alaatv.com/assets/uploads/files/1535703784033-s2480.gif
            روز خوش😂

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            0
            • A Acola

              negaarin 0_1535703784010_(s2480).gif =خانوم شما بامن چیکاری داری؟ هان 😕 همش میگی اون لباس شوییه 😕
              عاشقم شدی عایا؟0_1535703819872_nw (9).gif
              واهیییییی0_1535703830245_1534090604883-fav30.gif
              من نیز:0_1535703842755_1534068032225-41.gif
              😂 😂 😂

              N آفلاین
              N آفلاین
              negaarin
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط negaarin انجام شده
              #14030

              f r خب من عاشق قیافه شم 😂
              عاشق اون حالتِ هنگ و عصبانی چشماش 😂

              A 1 پاسخ آخرین پاسخ
              1
              • N negaarin

                f r خب من عاشق قیافه شم 😂
                عاشق اون حالتِ هنگ و عصبانی چشماش 😂

                A آفلاین
                A آفلاین
                Acola
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #14031

                negaarin نگار پس بگو عاشق منی 😕
                این کپ منه 😕
                وضعیت من اینشکلیه خیلی اوقات 😂😂😂😂😂

                Never let your loneliness
                !drive you back to toxic people

                N 1 پاسخ آخرین پاسخ
                1
                • A Acola

                  negaarin نگار پس بگو عاشق منی 😕
                  این کپ منه 😕
                  وضعیت من اینشکلیه خیلی اوقات 😂😂😂😂😂

                  N آفلاین
                  N آفلاین
                  negaarin
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #14032

                  f r جدی میگی؟ 😄
                  خب باشه 😄

                  A 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  2
                  • N negaarin

                    f r جدی میگی؟ 😄
                    خب باشه 😄

                    A آفلاین
                    A آفلاین
                    Acola
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #14033

                    negaarin اره ب جان خودم😐😂😂

                    Never let your loneliness
                    !drive you back to toxic people

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • N آفلاین
                      N آفلاین
                      negaarin
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #14034

                      من برم got ببینم 😬 😬 😬 فعلا🙃 🙂

                      A 1 پاسخ آخرین پاسخ
                      3
                      • Dr-aculaD آفلاین
                        Dr-aculaD آفلاین
                        Dr-acula
                        اخراج شده
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #14035

                        مشت میشم روی کلاویه
                        این پیانو که دیگه ناکوکه
                        خشک میشم ولی نمیمیرم
                        مثل دریاچه ی ارومیه
                        مثل حرفی که صد دفعه خط خورد
                        مثل برگی که سبز موند و مُرد
                        دل خنک میکنم تو میدون
                        با فحش دادن به عکس رو بیلبورد
                        روی فرش سرنگ میرقصم
                        با جوونای مُرده زیرِ پُل
                        حال و روزم مثِ سگِ هاره
                        که فقط پارس هاشو میشماره
                        زخم دستاشو گاز میگیره
                        جیغ ترمز رو آرزو داره
                        من یه مَردم تو گوشه ی تابلو
                        با دوتا چشم باز مونده به تو
                        که داری ضجه میزنی دائم
                        نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
                        حال و روزم مثِ همون مَرده
                        که زمین خورده روی اون پرده
                        با یه شمشیرِ مُرده تو دستش
                        میگه از راه برنمیگرده
                        #سگ_هار 😕

                        فااطمهف ZrexZ 2 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • N negaarin

                          من برم got ببینم 😬 😬 😬 فعلا🙃 🙂

                          A آفلاین
                          A آفلاین
                          Acola
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #14036

                          negaarin 😐😐😂باش ..got هم میبینی پس!😐😂😂فعلا

                          Never let your loneliness
                          !drive you back to toxic people

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          • Dr-aculaD Dr-acula

                            مشت میشم روی کلاویه
                            این پیانو که دیگه ناکوکه
                            خشک میشم ولی نمیمیرم
                            مثل دریاچه ی ارومیه
                            مثل حرفی که صد دفعه خط خورد
                            مثل برگی که سبز موند و مُرد
                            دل خنک میکنم تو میدون
                            با فحش دادن به عکس رو بیلبورد
                            روی فرش سرنگ میرقصم
                            با جوونای مُرده زیرِ پُل
                            حال و روزم مثِ سگِ هاره
                            که فقط پارس هاشو میشماره
                            زخم دستاشو گاز میگیره
                            جیغ ترمز رو آرزو داره
                            من یه مَردم تو گوشه ی تابلو
                            با دوتا چشم باز مونده به تو
                            که داری ضجه میزنی دائم
                            نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
                            حال و روزم مثِ همون مَرده
                            که زمین خورده روی اون پرده
                            با یه شمشیرِ مُرده تو دستش
                            میگه از راه برنمیگرده
                            #سگ_هار 😕

                            فااطمهف آفلاین
                            فااطمهف آفلاین
                            فااطمه
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #14037

                            @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                            جیغ ترمز رو آرزو داره
                            من یه مَردم تو گوشه ی تابلو
                            با دوتا چشم باز مونده به تو
                            که داری ضجه میزنی دائم
                            نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
                            حال و روزم مثِ همون مَرده
                            که زمین خورده روی اون پرده
                            با یه شمشیرِ مُرده تو دستش
                            میگه از راه برنمیگرده
                            #سگ_هار 😕

                            عجب تخلصی 😐😐😐
                            سگ هار 😂😶

                            می باید به فضیلتهایت عشق ورزی زیرا که بر سر آنها فناخواهی شد

                            Dr-aculaD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                            4
                            • فااطمهف فااطمه

                              @نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

                              جیغ ترمز رو آرزو داره
                              من یه مَردم تو گوشه ی تابلو
                              با دوتا چشم باز مونده به تو
                              که داری ضجه میزنی دائم
                              نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
                              حال و روزم مثِ همون مَرده
                              که زمین خورده روی اون پرده
                              با یه شمشیرِ مُرده تو دستش
                              میگه از راه برنمیگرده
                              #سگ_هار 😕

                              عجب تخلصی 😐😐😐
                              سگ هار 😂😶

                              Dr-aculaD آفلاین
                              Dr-aculaD آفلاین
                              Dr-acula
                              اخراج شده
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #14038

                              فااطمه
                              (: اسم شعره

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              3
                              • ZrexZ آفلاین
                                ZrexZ آفلاین
                                Zrex
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #14039

                                2014-16 ژوئن:جیم استوارت
                                جیم روی صندلی نشسته بود و داشت به بیرون از حیاط نگاه میکرد به نظر روز خوبی می آمد .لیوان قهوه را برداشت .یادش نمی آمد برای خودش قهوه گذاشته باشد ولی اهمیتی نداد و تمام یک فنجان قهوه را با یک نفس تمام کرد
                                -{جیممم،چطوری اون همه قهوه داغ رو یه دفعه خوردی؟}
                                جیم از ترس تمام بدنش یخ زد و موهایش سیخ شد وحشت عجیبی تمام بدنش را فرا گرفت صدای یک زن بود به عقب برگشت تا ببیند او کیست ولی به محض برگشتن گلوله ای به مغز زن خورد و او را در دم کشت وحشت جیم چند برابر شده بود
                                -{بابا .....} به پشت سرش نگاهی انداخت ولی باز هم به محض نگاه کردن به سمت صدا دختر بچه ای که این کلمه را گفته بود گلوله ای به سرش اصابت کرد و مرد جیم احساس عجیبی داشت احساس منزوج از وحشت و تعجب و سر در گمی.هوا ابری شد و باد داشت پنجره ها را به هم میکوبید .چه کسی آن زن و بچه را کشت؟آنها که بودند؟چرا بچه مرا بابا صدا کرد؟ذهنش داشت از سوال بمباران میشد که یک دفعه دستی بر روی شانه هاش زد ترس و وحشت جیم غیر قابل تصور بود زن مرده با همان مغز متلاشی شده زنده شده بود _{جیم تو ما رو کشتی؟تو مارو کشتی!!}جیم ناگهان به دستش نگاهی کرد و کلتی را توی دستش دید.در همین حال دختر بچه نیز بیدار شد و جیغ زنان گفت:{بابا چرا ما رو کشتی }جیم داشت از ترس میلرزید و چشمانش را بست و ناگهان از خواب پاشد.
                                -بخشی از داستان کینه-خودم
                                (نمیدونم چرا وقتی شب داشتم این بخشو باز نویسی میکردم از شدت ترس نتونستم ادامه بدم شاید عجیب باشه ولی وقتی تو بحر قصه رفتم اونم ساعت 1 شب خیلی ترسناک بود)

                                بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                                revivalR 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                2
                                • Dr-aculaD Dr-acula

                                  مشت میشم روی کلاویه
                                  این پیانو که دیگه ناکوکه
                                  خشک میشم ولی نمیمیرم
                                  مثل دریاچه ی ارومیه
                                  مثل حرفی که صد دفعه خط خورد
                                  مثل برگی که سبز موند و مُرد
                                  دل خنک میکنم تو میدون
                                  با فحش دادن به عکس رو بیلبورد
                                  روی فرش سرنگ میرقصم
                                  با جوونای مُرده زیرِ پُل
                                  حال و روزم مثِ سگِ هاره
                                  که فقط پارس هاشو میشماره
                                  زخم دستاشو گاز میگیره
                                  جیغ ترمز رو آرزو داره
                                  من یه مَردم تو گوشه ی تابلو
                                  با دوتا چشم باز مونده به تو
                                  که داری ضجه میزنی دائم
                                  نعشٍ معصومِ آرزوهاتو
                                  حال و روزم مثِ همون مَرده
                                  که زمین خورده روی اون پرده
                                  با یه شمشیرِ مُرده تو دستش
                                  میگه از راه برنمیگرده
                                  #سگ_هار 😕

                                  ZrexZ آفلاین
                                  ZrexZ آفلاین
                                  Zrex
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Zrex انجام شده
                                  #14040

                                  @نوشابه شاهین گوش میدی کلک😂 😂

                                  بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • zariiiiZ آفلاین
                                    zariiiiZ آفلاین
                                    zariiii
                                    دانش آموزان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #14041

                                    سلام علیک

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    3
                                    • ZrexZ Zrex

                                      2014-16 ژوئن:جیم استوارت
                                      جیم روی صندلی نشسته بود و داشت به بیرون از حیاط نگاه میکرد به نظر روز خوبی می آمد .لیوان قهوه را برداشت .یادش نمی آمد برای خودش قهوه گذاشته باشد ولی اهمیتی نداد و تمام یک فنجان قهوه را با یک نفس تمام کرد
                                      -{جیممم،چطوری اون همه قهوه داغ رو یه دفعه خوردی؟}
                                      جیم از ترس تمام بدنش یخ زد و موهایش سیخ شد وحشت عجیبی تمام بدنش را فرا گرفت صدای یک زن بود به عقب برگشت تا ببیند او کیست ولی به محض برگشتن گلوله ای به مغز زن خورد و او را در دم کشت وحشت جیم چند برابر شده بود
                                      -{بابا .....} به پشت سرش نگاهی انداخت ولی باز هم به محض نگاه کردن به سمت صدا دختر بچه ای که این کلمه را گفته بود گلوله ای به سرش اصابت کرد و مرد جیم احساس عجیبی داشت احساس منزوج از وحشت و تعجب و سر در گمی.هوا ابری شد و باد داشت پنجره ها را به هم میکوبید .چه کسی آن زن و بچه را کشت؟آنها که بودند؟چرا بچه مرا بابا صدا کرد؟ذهنش داشت از سوال بمباران میشد که یک دفعه دستی بر روی شانه هاش زد ترس و وحشت جیم غیر قابل تصور بود زن مرده با همان مغز متلاشی شده زنده شده بود _{جیم تو ما رو کشتی؟تو مارو کشتی!!}جیم ناگهان به دستش نگاهی کرد و کلتی را توی دستش دید.در همین حال دختر بچه نیز بیدار شد و جیغ زنان گفت:{بابا چرا ما رو کشتی }جیم داشت از ترس میلرزید و چشمانش را بست و ناگهان از خواب پاشد.
                                      -بخشی از داستان کینه-خودم
                                      (نمیدونم چرا وقتی شب داشتم این بخشو باز نویسی میکردم از شدت ترس نتونستم ادامه بدم شاید عجیب باشه ولی وقتی تو بحر قصه رفتم اونم ساعت 1 شب خیلی ترسناک بود)

                                      revivalR آفلاین
                                      revivalR آفلاین
                                      revival
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #14042

                                      @i-sorna
                                      میدونی از چی ترسیدی؟😂
                                      از خوابِ ی شخصیته تخیلی ک خودت ساختیش😑😂

                                      ZrexZ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      3
                                      • A آفلاین
                                        A آفلاین
                                        Acola
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #14043

                                        من عاشقت شدم ینی چی؟ ! 😕
                                        این جمله ارو درک نمیکنم !
                                        هیچوقت ...! 😕

                                        Never let your loneliness
                                        !drive you back to toxic people

                                        ZrexZ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • revivalR revival

                                          @i-sorna
                                          میدونی از چی ترسیدی؟😂
                                          از خوابِ ی شخصیته تخیلی ک خودت ساختیش😑😂

                                          ZrexZ آفلاین
                                          ZrexZ آفلاین
                                          Zrex
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #14044

                                          revival اره ولی شخصیت عجیبیه خیلی هم کینه ای

                                          بدونفاصلهسختاستفهمیدن

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          2
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 700
                                          • 701
                                          • 702
                                          • 703
                                          • 704
                                          • 14102
                                          • 14103
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع