هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
چطوری شیخ مسعود خودم
ارادت خالصانه دارم محضر عالم بزرگ و ربانی تالار
مخلصیم
پیدات نیستا
پیام چتی هم که محدود کردی
اینه رسم بچه محل ما؟هعی شیخ من ک دیگه حرف نمیزنم با کسی از وقتی رفتی حرف زدنم یادم رفته .. نبودی محله مون سوخت ... نبودی ببینی ک چی شدم
[فالو میکند]دلت نسوزه داداش بخند برا خودت
من فالوت کرده بودم قبلا که -
یگان؟!
یعنی ضربه ای ک اینا ب این اسم زدن ماکروفاژ ب باکتری نزد
(گفتم ی چی بگم تازه باشه بجز ایمنی چیزی پیدا نکردم
)
-
پی ام زده یه ساعت دیگه بیا فلان جا
حداقل نمپرسه سلام خوبی زنده ای مرده ای میتونی بیای نمیتونی
#اینم دوسته؟ -
-
یگان؟!
یعنی ضربه ای ک اینا ب این اسم زدن ماکروفاژ ب باکتری نزد
(گفتم ی چی بگم تازه باشه بجز ایمنی چیزی پیدا نکردم
)
revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یگان؟!
یعنی ضربه ای ک اینا ب این اسم زدن ماکروفاژ ب باکتری نزد
(گفتم ی چی بگم تازه باشه بجز ایمنی چیزی پیدا نکردم
)
تازه بقیشو نشنیدین
-
کل وجودم را حس مرگ گرفت
هرچ داشتم و حتی روحم را گرفت
ومرگ در این نزدکی هاایستاده و منتظر
من آماده ترو عزرائیل ووسواس تر و منتظر
عاری اینجا جاییست ک جان دادوکسی ندانست :))f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
کل وجودم را حس مرگ گرفت
هرچ داشتم و حتی روحم را گرفت
ومرگ در این نزدکی هاایستاده و منتظر
من آماده ترو عزرائیل ووسواس تر و منتظر
عاری اینجا جاییست ک جان دادوکسی ندانست :))[ سوزن سِرُم دوم را فرو میکند و قهقهه میزند
]
-
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
کل وجودم را حس مرگ گرفت
هرچ داشتم و حتی روحم را گرفت
ومرگ در این نزدکی هاایستاده و منتظر
من آماده ترو عزرائیل ووسواس تر و منتظر
عاری اینجا جاییست ک جان دادوکسی ندانست :))[ سوزن سِرُم دوم را فرو میکند و قهقهه میزند
]
-
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud
اره حال من خنده دارهمثل باغ وحشیه که قفس هاش شکستن ..
ن من فالوت کردمبگو چنتا از اون متن ادبیا که حال همه خوب شه
بریم چنتاشو
اول شیخ بعد مرید -
-
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه
اهمیت ندید ...حالم بده :))سن ایچ بنوچ
خرابتم داداچ
-
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud خب شیخ شروع کن
بعد از گذر از زمانی قر به کمر شیخ محکم شده و درحال قروسکوپی ام
masoud در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@نوشابه در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud خب شیخ شروع کن
بعد از گذر از زمانی قر به کمر شیخ محکم شده و درحال قروسکوپی ام
چنین شیخی میانه آرزویم است ... آمده است که وقتی شیخی قرید مریدان را تاب و توانی نماند هر کس جامه ها جراند کمی آب گندم ! به خود نوشاند و گرداگرد شیخ به حالت باله و گه گهی هم تانگو به ارتعاش در آمدندولیکن برق رفت و بساطشان به عزایی عظیم و المی شدید مبدل گشت که تا آخر عمر مدیر های اداره ی برق را سنگسار مینومدندی تا ک مدیرتمام شد و خاوری پیدا شد
همه به او اعتماد کردندی و او با لبخندی ژکوند به کاندا خزیدندی و مردم زان ب بعد خود را فحش میدادندی و میخندیدی