خــــــــــودنویس

[آسِمان آبی]

revival در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی
دقیقا
چقدر سر چوز!!بازی کردن معلم زمین گرفتم

چوز چیه؟

[romisa]

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فقط من نیمکت اولی بودم پس

نه منم بودم
گاهی اوقات میرفتم آخر
معلما اخم میکردن
یه بار یکیشون گفت خبریه ؟ نه بگو درستو ادامه بده ها حیفه
حالا بیا و ثابت کن هیچی نیست

[athenaa]

SenatOr نیمکت دوم سمت دیوار یا وسط
همیشه ام دوست داشتم بغل دستی نداشته باشم کلاسامون خلوتم بودن معمولا میز اضافی زیاد داشتیم

sistan در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

سلام

[SenatOr]

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فقط من نیمکت اولی بودم پس

نه منم بودم
گاهی اوقات میرفتم آخر
معلما اخم میکردن
یه بار یکیشون گفت خبریه ؟ نه بگو درستو ادامه بده ها حیفه
حالا بیا و ثابت کن هیچی نیست

دقیقا واسه منم پیش اومد :|

[revival]

آسمان ِ آبی
ی بازیه روی نیمکت ها میکشدیم بازی میکردیمبزنید توی نت
چوزان

[romisa]

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

athenaa تخته گوشت؟؟
من که اگه از گشنگی بمیرم فک نکنم بلند شم چیزی واسه خودم درست کنم

بچه ها درس میکنن من ظرفاشو میشورم

نه دیگه بچه ها درس کنن من فقط نوش جان کنم

میخوای بری خوابگاه ؟!!

اگه بیفتم یه شهر دیگه اره نکنه انتظار داری تو کوچه فرش پهن کنم بخوابم

خونه بگیری بهتر نیست !!؟؟

خونه خطرات خودشو داره :|

اره بابا گفتنش اسونه

من تو فکر اینم اگه شد خانواده رو راضی کنم باهام بیان

توو این وضیت الان ؟

تنها برم که بدتره
گرسنه
تشنه
خسته

اونوقت یه خانواده
گرسنه -تشنه - خسته
تغییر محل زندگی

همه با هم
چکار کنم‌؟؟؟؟
تو‌خوابگاه میری!؟؟

اگه مجبور شم صدرصد

[sistan]

athenaa

[SenatOr]

این پست پاک شده!

[romisa]

خاطرات دوران مدرسه
دلم تنگ شد

[revival]

این پست پاک شده!

[SenatOr]

نه همون درسته

[athenaa]

sistan ؟!

[3فاطمه2]

سلام ب همه

[Brilliant]

romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

فقط من نیمکت اولی بودم پس

نه منم بودم
گاهی اوقات میرفتم آخر
معلما اخم میکردن
یه بار یکیشون گفت خبریه ؟ نه بگو درستو ادامه بده ها حیفه
حالا بیا و ثابت کن هیچی نیست

من کلاس تاریخ با کتاب زیست میرفتم اخر
معلمون همیشه مچم ومیگرفت
میگفت صندلی بیار بشین وسط کلاس
یا میز های اخر چندتا اضافه داشتیم
تکیه میدادم به دبوار پام دراز میکردم رو نمیکت
این جمله رو بارها شنیدم

من سرم پایین بود زیست می خوندم دبیر تاریخ وبهداشت و...
میگفتن چی شده تو خودتی
الان وقت درسه هاااا

[sistan]

هرچند ساعت به بار سایت سنجش رو چک میکنم
یه لحظه چشمم میوفته به نوشته نتاییج نهایی
یه سکته میزنم و بعد میبینم نه همون اطلاعیه است
یکی از رفقام میگفت هرچی انتظار بکشی بدتره تو این زمینه

[آسِمان آبی]

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr همیشه حسرت نیمکت اول به دلم موند

خط قرمز من و دوستم بودبیچاره های پشت سری تخته کلاسو نمیدیدن

خب همین دیگه همیشه اینقد غر میزدن که مجبور میشدم برم یه ردیف عقب تر میگفتم بابا من چشمامم ضعیفههه نمیبینم عقب:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: کل دبیرستان فک کنم ردیف دوم بودم فقط هر زنگی که حوصله درسو نداشتیم میرفتیم همهههههه عقب یهوو معلم میومد میدید دو ردیف جلو کلاااااا خالی

[Brilliant]

یادمه دبیرمون گفت چتونه
شما سال سوم سه برابر یه کنکوری می خوندید
همه تون باهم که عاشق نشدید

[revival]

اینم اره

[SenatOr]

آسمان ِ آبی
آره دیگ من تفنگ دارم میز اول واسه منه

[romisa]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

SenatOr همیشه حسرت نیمکت اول به دلم موند

خط قرمز من و دوستم بودبیچاره های پشت سری تخته کلاسو نمیدیدن

خب همین دیگه همیشه اینقد غر میزدن که مجبور میشدم برم یه ردیف عقب تر میگفتم بابا من چشمامم ضعیفههه نمیبینم عقب:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye: کل دبیرستان فک کنم ردیف دوم بودم

من حرف میزدم جلو بودم معلما حواسشون نبود
بیچاره ته ایا
فقط کافی بود جیک بزنن یا دبیرو نگا نکنن