خــــــــــودنویس
-
چند هفته پیش بود....شاید سه هفته پیش..!
با تور تهران شمال همراه بودیم
یه تور یک روزه با قطار که خیییلی خاطره انگیز بود
جاهای تاریخی زیادی رو دیدیم و با تاریخچه راه آهن ایران آشنا شدیم
مثل: پل وِرسِک..
قطار روی پل هم قطار ما بود که داشت میرفت پایین برای برگشت -
یک عدد گربه ی خیره ی رویت شده در حیاط مامان بزرگ که هر کار میکردی از رو نمیرفتدریغ از یک میلیمتر تکون خوردن
انچنان زل زده بود تو لنز دوربین که جا داره بگم ،گربه هم گربه های قدیمبگوووو سیییییب
-
کتاب خواندن در پاریس حسابی حرص آدم را در می آورد. هر کس را می بینی، یک کتاب در دست دارد و تند تند مشغول مطالعه است. سن و سال هم نمی شناسد، سیاه و سفید و مرد و زن و بچه هم نمی شناسد . انگار همه در یک ماراتن عجیب گرفتار شده اند و زمان در حال گذر است . واگن های مترو گاهی واقعا آدم را یاد قرائت خانه می اندازند، مخصوصا اینکه ناگهان در یک مقطع خاص کتابی گل میکند و همه مشغول خواندن آن می شوند... فضای پاریس هیچ بهانه ای برای مطالعه نکردن باقی نمی گذارد. شاید برای همین است که پاریسی ها معنای انتظار را چندان نمی فهمند، آنها لحظه های انتظار را با کلمه ها پر می کنند.
مارک و پلو | منصور ضابطیان |
-
اینو فردا جلسه ازمون قلمچی حدودا 5 ماه پیش،نوشتم
تویتودلی قدیم و اکانت قبل دیدمش گفتم بیارمش اینجا جالب بود
سر ازمونی،درب و داغونی،با خودت گوی؛
اری از فردا شروعی دارم
همچو طوفانیصبح فردایش یکساعت خوانی،ده ساعت خوابی...
لب خندانی به پدر گویی همه چیز عالی : )
درِ تنهایی چشمِ گریانی...
روی سمت فالی از حافظ؛
صاحب فال شماره اندی تو خوش اقبالی(هه!)حافظا تو نیز اگر داشتی کمی کنکوری،
نمیکردی این همه بازی،با خال هندویِ آن ترک شیرازی -
به نظرم آدمایی که عکسای خوب میگیرن ، در درجه اول مرتب و زبر وزرنگن
الان همتون عکسای نگارینو یادتون بیاد
من از اونایی ام که نه حوصله عکاسی و عکس گرفتن دارم نه توان مرتب کردنبچه مردم بد که میگن منم
با این اوصاف باورتون نمیشه اگه بگم اینارو خودم درست کردم
بازم بود که نکشیدم بیرون من فقط جعبه رو وارونه کردم اجازه دادم خودشون بیان جلو دوربین
این دوتا گردنبندو بیشتر از همه دوس دارم مشخص تر گذاشتم که ببینین.... دستبند ست خودشونو هم دارن
بسیار قدیمی:)