خــــــــــودنویس
-
-
http://uupload.ir/files/ix0_img_۲۰۱۸۰۹۲۵_۰۹۳۹۳۸.jpg
فک کنم کلاس پنجم یا راهنمایی بودم واسه یه مسابقه اینو تمرین میکردم بکشم -
%(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]
سلام به
خـودتــــــــــــــ(:
همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نهکپیکار های بقیه
حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:همه به اینجا دعوت هستن @دانش-آموزان-آلاء
بخصوص (:
@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن
@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب
negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر !
@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن
@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین
@zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان
....................................
ازتون خواهش میکنمبه پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
%(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگریندارد
%(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم -
این پست پاک شده!
-
در کنارش مینشینم. به نشانه ی ارادت دست راستم را بر روی قلبم میگذارم و سلام میدهم. از ته دل لبخند بر روی لبانم نشسته است.
چشمانم را میبندم و هرچه که در دل دارم را میگویم. سکوتش با لبخند بر روی لبانش معنایی دارد که هزاران کلمه نمیتواند این حالتش را وصف کند.
سفارش اطرافیانم را به او میکنم. همچنان چیزی نمیگوید و به من لبخند میزند.
اشک در چشمانم جمع میشود و آرام آرام راه خود را بر روی صورتم باز میکنند و تا لبانم می آیند.
آرام آرام آماده ی رفتن میشوم. بر روی مزارش بوسه میزنم و از او خداحافظی میکنم.
پای مصنوعی ام را جا میزنم و با کمک نرده های مزار بر روی پایم می ایستم و قدم زنان به سوی ماشینم حرکت میکنم. -
به افق مینگرم
به خیال خوشِ فردای دگر
کاش این خاطره ها،
همگی یکدفعه از سر بپَرد
کاش آزاد و رها گردم من
مثل یک قاصدکِ بی مقصد
به طوافِ همه گلها بروم
کاش بیدار شوم
از سیاهیِ شبِ بی پایان
یا که با مرهمِ شیرینِ دعا
کاش تیمار شوم
حضرت عشق دلم طوفانیست
پای من لغزیده ست
دلم اندر نگهِ یک رویا
اندکی لرزیده ست
کاش بازم بِبَری پیش خودت
کاش پرواز کنم رقص کنان
بال بگشایم و سویت آیم
کاش آن دخترِ سابق گردم!
از همه بارِ گُنَه یکدفعه فارغ گردم
کاش نزدیک شوم
بِوَزی بر قلبم
حال حیرانِ مرا چاره کنی
کاش اعمال بدم را به نظر پاره کنی
کاش در مأمنِ تو سجده کنم
گرهِ زندگیم با نفسی پاره کنی
دلم امروز خدا میخواهد
در زمین چاره ی دردم مخفیست
یک نفر روی زمین حال دلم میداند
او امامَم مهدیست(ع)
که خودش از نسَب خورشید است
مالِ این دنیا نیست
حال من صاحبِ حالم داند
و فقط غیر خدا
حجتش باز مرا میخواند
جز امامَم چه کسی میخواهم
همگی راهِ مجزا شده شان پیمایند
حالِ من بسته به حال دلِ مولایم هست
کاش وقتی به منِ بی سر و پا مینگرند
دلشان شاد شود
و برایم سبدی از گلِ لبخند عنایت بکنند
کاش عاشق بشوم
مست شوم
بروم مجلسِ شیدا زدگان
بکِشَم رخت از این مهلکه بیرون و خدایی گردم
کاش دلتنگی امروز مرا صاحبِ غم ها ببرد
کاش اندوه دلم را گلِ زهرا ببرد
کاهش میلاد تجلی یابد
دلم از نو به جهان زاده شود
کاشکی بد نشو آخر این قصه بد(تضمین!) -
به افق مینگرم
به خیال خوشِ فردای دگر
کاش این خاطره ها،
همگی یکدفعه از سر بپَرد
کاش آزاد و رها گردم من
مثل یک قاصدکِ بی مقصد
به طوافِ همه گلها بروم
کاش بیدار شوم
از سیاهیِ شبِ بی پایان
یا که با مرهمِ شیرینِ دعا
کاش تیمار شوم
حضرت عشق دلم طوفانیست
پای من لغزیده ست
دلم اندر نگهِ یک رویا
اندکی لرزیده ست
کاش بازم بِبَری پیش خودت
کاش پرواز کنم رقص کنان
بال بگشایم و سویت آیم
کاش آن دخترِ سابق گردم!
از همه بارِ گُنَه یکدفعه فارغ گردم
کاش نزدیک شوم
بِوَزی بر قلبم
حال حیرانِ مرا چاره کنی
کاش اعمال بدم را به نظر پاره کنی
کاش در مأمنِ تو سجده کنم
گرهِ زندگیم با نفسی پاره کنی
دلم امروز خدا میخواهد
در زمین چاره ی دردم مخفیست
یک نفر روی زمین حال دلم میداند
او امامَم مهدیست(ع)
که خودش از نسَب خورشید است
مالِ این دنیا نیست
حال من صاحبِ حالم داند
و فقط غیر خدا
حجتش باز مرا میخواند
جز امامَم چه کسی میخواهم
همگی راهِ مجزا شده شان پیمایند
حالِ من بسته به حال دلِ مولایم هست
کاش وقتی به منِ بی سر و پا مینگرند
دلشان شاد شود
و برایم سبدی از گلِ لبخند عنایت بکنند
کاش عاشق بشوم
مست شوم
بروم مجلسِ شیدا زدگان
بکِشَم رخت از این مهلکه بیرون و خدایی گردم
کاش دلتنگی امروز مرا صاحبِ غم ها ببرد
کاش اندوه دلم را گلِ زهرا ببرد
کاهش میلاد تجلی یابد
دلم از نو به جهان زاده شود
کاشکی بد نشو آخر این قصه بد(تضمین!)کاش میلاد تجلی یابد(غلط تایپی!)
دلم از نو به جهان زاده شود
کاشکی بد نشو آخر این قصه بد(تضمین!) -
بُردم باخت رو تو باختن...روز از نو ساختن...چشم ب فردا دوختن...حال رو با سال سوختن....
زخمم با نمک خوردن!!!نفت رُ احساسم ریختن!!!دودش تو چشمم کردن!!!ب سیاهیش خندیدن
آنلاینم ولی رو اون لاینم یعنی ؛دل مریضِ عادت،عقل پایمالِ احساس،ایمان مُهرِ ریا،عقل خامِ قلبکله هست مغز نی،مغز هست سفیدی نی،سفیدی هست معنیش نی....
عاقا!هوش هست،حوصله نی
-
من خوشبخت ترین دخترِ روی زمینم
صبح زود از خواب بیدارشی
انگار نه انگار که چند روزه خواب نداری
آقای پدربزرگ که بابام باشه، هوس کنه نوه ی دلبرشو که برادرزاده م باشه، برسونه مدرسه
بعد رو کنه به دخترش که من باشم، بگه توعم بپر حاضر شو حال و هوات عوض میشه
بری دختر خوابالوی پف کرده رو برسونی و براش آرزوی موفقیت کنی
به بابات بگی گازشو بگیره که دلت داره ضعف میره
بگه بشین بریم کله پزیِ محبوبت:face_savouring_delicious_food: :
روکنی به بابات بگی بریم مامان عم ببریم
بابات بگه نخیر امروز پدر دختریه
حالیت باشه منظورش اینه که واسه مامانت سمه
ولی قند تو دلت آب شه
بری پیش رفیق قدیمی بابات کلپچ بزنی:face_savouring_delicious_food:
عموعباست هی قربون صدقه ت بره بگه چه خانومی شدی (فک کنم پسرش هنو ازدواج نکرده)
باباتو رفیقش کلی خاطره بازی کنن
بعد با آقای بابا بری بیست دقیقه ای تو پارک قدم بزنی که هضم بشه
با بابات از برنامه هات حرف بزنیو بابات محل نده
وسط حرفات تو صد متری ماشین، یهو بگه هرکی زودتر رسید
بگی هرکی زودتر رسید میشینه پشت فرمون
منتظر اوکی بابات باشی که نامرد شروع کنه به دویدن
بابات با اون شکمش ازت جلو بزنه
یه الاغ وقت نشناسی گوشی باباتو بگیره وسط خنده هات بابات بگه ساکت
بگه زود باید بره دفتر
بابام بگه خونواده بیرونن برسونمشون میام(غیرتی نمیگه دخترم)
بعد دلت گرم شه که بابات با همه ی اخلاقای خاصش مث کوه پشتته
من خوشبخت ترین دخترِ روی زمینم
پ.ن 1: خدا گر ز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید درِ دیگری
پ.ن 2:بابا شما که بلدی همیشه همینجوری باش خو
پ.ن 3: فاطمه ـ بوشهر شب مودمو میدم دست بابام اصن