ردپا

[3فاطمه2]

اقا این تایپیک عالیه لطفا هرروز خاطراتتونو بزارید واس ادم انگیزه میشه

[Acola]

@آذر
استاد فرار
#فرار از زندان در ایران از کلاس توسط دانشجویان
خسته نباشند .بهشون بگو اگه کلاس برای اموزش جیم شدن گذاشتن حتما شرکت میکنم

[Acola]

@فاطمه23 در از روزای اول دانشگاهت بگو گفته است:

f r فازی مگه دانشگاه مری

عاره عزیزجان

[3فاطمه2]

f r پ من چپرا فکم کردم پشت کنکوری

[Acola]

@فاطمه23 هردوش هستم
دانشگاه میرم ولی کنکورم میخونم

[3فاطمه2]

f r اهاا واس98؟؟ مگه میشه کگنکور بدی؟؟ ی سال محروم نمیشی؟

[Acola]

@فاطمه23 ن کی گفته محروم میشم؟
میشه کنکور داد

[3فاطمه2]

f r چ خوب

[Acola]

@فاطمه23 عاره

[بنده ی خدا]

f r
این بچه از وقتی یادمه خسته بود
جالبه استاداعم دوسش داشتن نمره میدادن بهش
حکایت منو داداشم مشترکه
هر بلایی دلمون میخواد سر استاد درمیاریم
باز هوامونو دارن
دبیرای من که طفلیا اینطوری بودن
یه روز خوب میاد
ینی میشه آدم شم؟
راستی یبار رفتم با یکی از دانشجوعا دوچرخه سواری
نمیدونم تو بقیه دانشگاهاعم همچین محوطه ای هس یا نه

[fateme_mllh]

@آذر
هععیی :|||داغ دلم تازه شد...

پ ن : البته اینکه من دوچرخه سواری بلد نیستم نمیدونم.تاثیری داره تو این مسعله که دانشگاهمون پیست دوچرخه سواری نداره یا نه :-\

[R.Maryam]

بچه ها هیچ کدومتون اتاق عمل قبول نشدید ؟؟؟چون من اتاق عمل قبول شدم ترم بهمنی هستم. کسی نیست از این رشته چیزی بدونه ؟؟؟

[3فاطمه2]

@R-Maryam چ رشته خوبی مبارکت باشه خوشبحالت کلی دلو روده میبینی

[R.Maryam]

@فاطمه23 ممنون .آره خودمم دوستش دارم چون می خواستم دکتر جراح بشم که نشد ولی این رشته رو انتخاب کردم چون خیلی به آرزوم نزدیکه

[3فاطمه2]

@R-Maryam موفق باشی

[nsrin79]

@R-Maryam یه سوال فرقِ اتاق عمل با هوشبری چیه؟:/نخندی ها

[R.Maryam]

اتاق عمل سر عمل جراحی ان و کمک دست جراح حتی بعضی اوقات اگه خیلی با تجربه و ماهر باشی دکتر بعضی از کار های عمل رو میگه تو انجام بدی ولی هوشبری فقط مریض رو بیهوش می کنند ولی مسئولیت زیادی دارن اگه بیمار بهوش نیاد اونا مسئولن

[nsrin79]

@R-Maryam یا خدا

[Mahbube]

@nasrin79
کار هوشبری واسه یه خانوم خیلی راحت تره
البته اگه تو منطقه محروم زندگی میکنید و مریض بخوان به یه شهردیگه انتقال بدن هوشبر هم باید حتما همراه مریض باشه

[بهاره]

: بچه های کمکی
:بله؟!
و این بود سوتی من که دهان به دهان چرخید و سینه به سینه منتقل شد
تو ادمیت بودیم اونجا کلا فقط دو گروه پرسنل حضور داره ، ماما های بخش و کمکی ها ( که کارای زیادی میکنن مثل تعویض ملحفه و تمیزکاری و انتقال مددجوها به بخش های مختلف و‌ خلاصه کارایی که ماماها ازشون بخوان...) حالا یه دوتا اینترن و یکی دوتا دانشجوی کارورز پرستاری هم میان صرفا واسه اینکه آموزش ببینن(اونم فقط تو بیمارستانای آموزشی)
عاغا از ایستگاه مامایی صدا زدن : بچه های کمکی یکیتون بیاد... من با صدای بلند گفتم : بله ؟؟
یعنی پرسنل و دوستان کمکی همه خندیدن من آخه نمیدونستم خدمه رو کمکی صدا میکنن فک کردم ما دانشجوهارو میگن کمکی که اونجا در کنار آموزش به ماماها کمک میکنیم
چقد خندیدیم و آبروم رف اصلا ..
یعنی اگه اسم شخص خودمو صدا میزدن چنان با غلظت بله رو نمیگفتم
هرکی منو میبینه میگه بچه های کمکی