جملکس خوشگل
قفل شده است
بحث آزاد
-
نوشتهشده در ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۹:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۲۲:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۰:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۵:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۷:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۷:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۶:۳۶ آخرین ویرایش توسط masoud انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۷:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نه استعاره لازم داشت نه قلم
نه تصویر می خواست نه رنگ...
شب را بهانه کرد بود که می خواهم تنها باشم
سکوت کرد
چند ثانیه
تو بگو چند دقیقه...
و کنجی به فکر افتاد، فکر
مثلِ ما
http://ahrargroup.com/posts/view/1248 -
در آن ظلمات و تاریکی، مردمک چشمانش نوری چشمنواز دیده بود،
خنکای نسیم بهشت صورتش را نوازش کرده بود
انگار تمام کائنات یکصدا او را میخواندند: برگرد!
خودش را دست نسیم سپرد
راه گرداند...
http://ahrargroup.com/posts/view/1250 -
او نبود
یک مشت ریگ بیابان بود
یک کوه سربه زیری
پابرهنه...
دو قدم برنداشته بود
موج دریا بغلش کرد...
آغوش و اشک
آغوش...
حتی برای او که راه بست
حتی برای ما...
http://ahrargroup.com/posts/view/1251 -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۹:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۷:۳۹ آخرین ویرایش توسط masoud انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده