ردپا
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@Syner در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival باز هم...
یکم تغییر کن خودتو از بند بعضی چیزا ازاد کن
اون چی‌نوشتی اول پاک کردی
-
@Syner در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
revival یه کلمه عربیه که تو ترکی معنی خوبی نداره امروز تو کلاس افتاد به من داشتم میترکیدم
اها اون بود
فک کردم ی متن دیگ بود،تا برم تو نت ببینم چیه معنیش -
گفتم نزدیک کنکور میشه بیخیال تودلیا میشید
نشد!
گفتم میایید دانشگاه درسا بیشتر میشه بیخیال تودلیا میشید
بدتر هم شد!
...
ایشالله ترم سه معروف میایید نمیتونید نفس بکشید دیه اونموقع میبینمتون
-
آسمان ِ آبی یه بار دوچرخه سوار شدم کلاس پنجم
خوردم تو دیوار کلللل صورتم خونی شده بود کارم ب بیمارستان کشید :|
ازونموقع میبینم دوچرخه رو حس بدی بم دس میدهSenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
آسمان ِ آبی یه بار دوچرخه سوار شدم کلاس پنجم
خوردم تو دیوار کلللل صورتم خونی شده بود کارم ب بیمارستان کشید :|
ازونموقع میبینم دوچرخه رو حس بدی بم دس میدهمن بچه که بودم همه ی زندگیممم دوچرخه نارنجیم بود
معروف بودم اصن:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: یه بار کلاس سوم بودم جوری زمین خوردم که تمام سر و صورتم خوون بود
ولی همون فرداش رفتم باز دوچرخه سواری -
SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
آسمان ِ آبی یه بار دوچرخه سوار شدم کلاس پنجم
خوردم تو دیوار کلللل صورتم خونی شده بود کارم ب بیمارستان کشید :|
ازونموقع میبینم دوچرخه رو حس بدی بم دس میدهمن بچه که بودم همه ی زندگیممم دوچرخه نارنجیم بود
معروف بودم اصن:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: یه بار کلاس سوم بودم جوری زمین خوردم که تمام سر و صورتم خوون بود ولی همون فرداش رفتم باز دوچرخه سواریآسمان ِ آبی نه من دیگ طرف دوچرخه نرفتم
-
دارد صدایت میزنم ... بشنو صدایم را
بیرون بکش از زندگی و مرگ ، پایم را
.
هیچم ولی دارم عزیزم " هیچ " را از تو
مستی م از نوشابه ی مشکی ست یا از تو؟
.
دارم تلو ... دارم تلو ... از " نیستی " مستم
حالا دکارت مسخره ثابت کند هستم !
.
بودم بله مثل جهانی از تصور ها
بودم بله در رختخوابت ، توی خرخرها
.
" بودم " شبیه رفتنت هر صبح از پیشم
بودم شبیه مشت کوبیدن به آجرها
.
روشن شدم مثل چراغی آن ور دیوار
سیگار با سیگار با سیگار با سیگار
.
راه فراری نیست از این خواب پیچاپیچ
از هیچ در رفتم برای گم شدن در هیچ
.
من باختم ... اما کسی جز " ما " نخواهد برد
بوی مرا این آب و صابون ها نخواهد برد
.
حس کن مرا و ذوب شو در داغی دستم
بگذار تا دنیا بداند " هستی " و " هستم " -
دارد صدایت میزنم ... بشنو صدایم را
بیرون بکش از زندگی و مرگ ، پایم را
.
هیچم ولی دارم عزیزم " هیچ " را از تو
مستی م از نوشابه ی مشکی ست یا از تو؟
.
دارم تلو ... دارم تلو ... از " نیستی " مستم
حالا دکارت مسخره ثابت کند هستم !
.
بودم بله مثل جهانی از تصور ها
بودم بله در رختخوابت ، توی خرخرها
.
" بودم " شبیه رفتنت هر صبح از پیشم
بودم شبیه مشت کوبیدن به آجرها
.
روشن شدم مثل چراغی آن ور دیوار
سیگار با سیگار با سیگار با سیگار
.
راه فراری نیست از این خواب پیچاپیچ
از هیچ در رفتم برای گم شدن در هیچ
.
من باختم ... اما کسی جز " ما " نخواهد برد
بوی مرا این آب و صابون ها نخواهد برد
.
حس کن مرا و ذوب شو در داغی دستم
بگذار تا دنیا بداند " هستی " و " هستم "
