هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
f r ولی در کمال ناباوری من به اون میمونی که داشتن همدگیرو نگاه میکردن نگاه کردم
mohammadhassan
قبول کن برادر من اشکال نداره پیش میاد
-
mohammadhassan
قبول کن برادر من اشکال نداره پیش میاد
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
mohammadhassan
قبول کن برادر من اشکال نداره پیش میاد
شنیدم دیگه از آلاء خوشتون نمیاد به فکر یه فروم دیگه این
-
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
mohammadhassan
قبول کن برادر من اشکال نداره پیش میاد
شنیدم دیگه از آلاء خوشتون نمیاد به فکر یه فروم دیگه این
mohammadhassan
کی گفتع؟
راستش دیگه جالبیتی نداره عاره :)) -
mohammadhassan
کی گفتع؟
راستش دیگه جالبیتی نداره عاره :))f r همه چی برا ادما قدیمی میشه.
حتی برا من -
احساس تنهایی میکنم،
بین این همه آدم...
درواقع یه جور تنهاییه ذهن!
ذهنم..فکرام..
تو مغزم تلمبار شدن
ولی چیزی که غیرقابل تحمله این نیست
اینه که به این نتیجه برسی رنجی که داری تحملش میکنی تمومی نداره،
اونم دقیقا وقتی
که تنهایی
...
مثلا میتونست این شکلی باشه؛
همزمان که پشت میز نشستم و این حرفای ذهنمو باخودم زمزمه میکنم یه نفر دستشو بذاره رو دستم (با یه حرکت تاییدکننده) بگه: منم همینطور -
احساس تنهایی میکنم،
بین این همه آدم...
درواقع یه جور تنهاییه ذهن!
ذهنم..فکرام..
تو مغزم تلمبار شدن
ولی چیزی که غیرقابل تحمله این نیست
اینه که به این نتیجه برسی رنجی که داری تحملش میکنی تمومی نداره،
اونم دقیقا وقتی
که تنهایی
...
مثلا میتونست این شکلی باشه؛
همزمان که پشت میز نشستم و این حرفای ذهنمو باخودم زمزمه میکنم یه نفر دستشو بذاره رو دستم (با یه حرکت تاییدکننده) بگه: منم همینطور -
احساس تنهایی میکنم،
بین این همه آدم...
درواقع یه جور تنهاییه ذهن!
ذهنم..فکرام..
تو مغزم تلمبار شدن
ولی چیزی که غیرقابل تحمله این نیست
اینه که به این نتیجه برسی رنجی که داری تحملش میکنی تمومی نداره،
اونم دقیقا وقتی
که تنهایی
...
مثلا میتونست این شکلی باشه؛
همزمان که پشت میز نشستم و این حرفای ذهنمو باخودم زمزمه میکنم یه نفر دستشو بذاره رو دستم (با یه حرکت تاییدکننده) بگه: منم همینطوربهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
احساس تنهایی میکنم،
بین این همه آدم...
درواقع یه جور تنهاییه ذهن!
ذهنم..فکرام..
تو مغزم تلمبار شدن
ولی چیزی که غیرقابل تحمله این نیست
اینه که به این نتیجه برسی رنجی که داری تحملش میکنی تمومی نداره،
اونم دقیقا وقتی
که تنهایی
...
مثلا میتونست این شکلی باشه؛
همزمان که پشت میز نشستم و این حرفای ذهنمو باخودم زمزمه میکنم یه نفر دستشو بذاره رو دستم (با یه حرکت تاییدکننده) بگه: منم همینطورباورت نمیشه
منم همینطور
-
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
چرا توهین میکنی ؟
من توهین نکردم کفقط توصیفت کردم
شمام با خرزو خان حرف میزنیدا
-
f r همه چی برا ادما قدیمی میشه.
حتی برا منmohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
f r همه چی برا ادما قدیمی میشه.
حتی برا من
طبق جمله تون نتیجه میشه اگر برای کسی همه چی قدیمی نشه ....نیست
#شوخی -
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
بهاره منم همین طور
بسپر دست سامی هر چند وقت یکبار مثل غذا بهت برسونهدمتگرم
f r در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
احساس تنهایی میکنم،
بین این همه آدم...
درواقع یه جور تنهاییه ذهن!
ذهنم..فکرام..
تو مغزم تلمبار شدن
ولی چیزی که غیرقابل تحمله این نیست
اینه که به این نتیجه برسی رنجی که داری تحملش میکنی تمومی نداره،
اونم دقیقا وقتی
که تنهایی
...
مثلا میتونست این شکلی باشه؛
همزمان که پشت میز نشستم و این حرفای ذهنمو باخودم زمزمه میکنم یه نفر دستشو بذاره رو دستم (با یه حرکت تاییدکننده) بگه: منم همینطورباورت نمیشه
منم همینطور
جونم تفاهم
-
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
f r همه چی برا ادما قدیمی میشه.
حتی برا من
طبق جمله تون نتیجه میشه اگر برای کسی همه چی قدیمی نشه ....نیست
#شوخی@zahra-m1999