️
️
رتبه های تک رقمی کنکور۹۸
-
اینی ک میخوام بگم حاصل چهارسال پشت کنکور بودنه...من اوایل خیلی سعی میکردم روشهای عجیب و غریب بسازم واسه مطالعه ام تو کنکور....خیلیاشون واقعا نسبت به تایمی ک میگرفتن جواب نمیدادن،در عین پیچیدگیشون...مثل عکس بالا...
اما خب پیرشدیم،عاقل شدیم دیدیم همش تلاشه و تمرین و سماجت ادمه،نه این مسخره بازیا،اما خب بدون برنامه نمیشه...از بین همه ی اونایی ک اجرا کردم،این دوتای زیر واقعا جواب داد،سه هفته دارم اجراشون میکنم،واقعا کمک کرد،تایمو برد بالا،و...میذارمشون اینجا شاید کمکی کرد...
عکس اول؛
یه ورقه به اندازه کف دست ک جمعه به جمعه یکیشو میسازم تا جمعه بعد...
از یک تا ۲۴ تعداد ساعت روزهاس،ک اونایی ک توشون درس خوندم مشکیشون میکنم...سمت چپش سه ردیفه،ک به ترتیب روز هفته،تاریخ امروز،و ماه رو نوشته
سمت چپ اعداد،شیش ردیفه ک به ترتیب
تعداد ساعاتی ک اون روز مطالعه کردم،تعداد روز مانده به ازمون،تعداد روز مانده به عید،تعداد روز مانده به کنکور،تعداد روزهای گذشته از کنکور قبل رو نوشتم
(یکی از فایده هاش این بود ک میدیدم تو هفته چه ساعاتی رو درس نخوندم و رفعش میکردم)
اما این فقط ی کمیت بود واسه کیفیت از این زیری استفاده کردم؛
ک اخر هر روز مینویسم چه درسایی رو چقدر خوندم،پشت این برگ دروس عمومی به همین نحوه..
(کلا ساخت هردوش جمعه ها یکساعت کمتر وقت میبره)
اینا واقعا کمک کردن،گفتم شاید بع درد شمام بخوره،اگ روش برنامه ریزی یا چیزی ک تونسته تایماتون رو ببره بالا داشتید،بگید ممنون -
اینی ک میخوام بگم حاصل چهارسال پشت کنکور بودنه...من اوایل خیلی سعی میکردم روشهای عجیب و غریب بسازم واسه مطالعه ام تو کنکور....خیلیاشون واقعا نسبت به تایمی ک میگرفتن جواب نمیدادن،در عین پیچیدگیشون...مثل عکس بالا...
اما خب پیرشدیم،عاقل شدیم دیدیم همش تلاشه و تمرین و سماجت ادمه،نه این مسخره بازیا،اما خب بدون برنامه نمیشه...از بین همه ی اونایی ک اجرا کردم،این دوتای زیر واقعا جواب داد،سه هفته دارم اجراشون میکنم،واقعا کمک کرد،تایمو برد بالا،و...میذارمشون اینجا شاید کمکی کرد...
عکس اول؛
یه ورقه به اندازه کف دست ک جمعه به جمعه یکیشو میسازم تا جمعه بعد...
از یک تا ۲۴ تعداد ساعت روزهاس،ک اونایی ک توشون درس خوندم مشکیشون میکنم...سمت چپش سه ردیفه،ک به ترتیب روز هفته،تاریخ امروز،و ماه رو نوشته
سمت چپ اعداد،شیش ردیفه ک به ترتیب
تعداد ساعاتی ک اون روز مطالعه کردم،تعداد روز مانده به ازمون،تعداد روز مانده به عید،تعداد روز مانده به کنکور،تعداد روزهای گذشته از کنکور قبل رو نوشتم
(یکی از فایده هاش این بود ک میدیدم تو هفته چه ساعاتی رو درس نخوندم و رفعش میکردم)
اما این فقط ی کمیت بود واسه کیفیت از این زیری استفاده کردم؛
ک اخر هر روز مینویسم چه درسایی رو چقدر خوندم،پشت این برگ دروس عمومی به همین نحوه..
(کلا ساخت هردوش جمعه ها یکساعت کمتر وقت میبره)
اینا واقعا کمک کردن،گفتم شاید بع درد شمام بخوره،اگ روش برنامه ریزی یا چیزی ک تونسته تایماتون رو ببره بالا داشتید،بگید ممنون -
revival روش خوبیه
به نظرم اخر شب گزارش کار فرستادن واسه یه نفری ک ازش حساب میبریم هم خوبه
مثلا مشاور...یا پدر و مادر -
سلام من سوالی دارم ازبرنامه ریزی:عاملی که تواین 2سالی گذشت باعث شکستم شد.
مثلا اینجوری باید برنامه ریزی کرد که شنبه،1،2،3شنبه مثلا حرکت بخونم.بعد هرروزسعی میکنم که مقدارزیادی ازمبحثو ببندم چون تموم شه وخدایی ناکرده از فرصت وباکس خودش تجاوز نکنه.
وهرروز اون برنامرو اصلاحش میکنم. ولی(نکته اینجاست که من نمیدونم چه ریزفصلایی رو مشخص کنم؟) شماریزفصلارو مشخص میکنید؟ میشه کمک وراهنمائیم کنید.سپاس فراوان
-
اینی ک میخوام بگم حاصل چهارسال پشت کنکور بودنه...من اوایل خیلی سعی میکردم روشهای عجیب و غریب بسازم واسه مطالعه ام تو کنکور....خیلیاشون واقعا نسبت به تایمی ک میگرفتن جواب نمیدادن،در عین پیچیدگیشون...مثل عکس بالا...
اما خب پیرشدیم،عاقل شدیم دیدیم همش تلاشه و تمرین و سماجت ادمه،نه این مسخره بازیا،اما خب بدون برنامه نمیشه...از بین همه ی اونایی ک اجرا کردم،این دوتای زیر واقعا جواب داد،سه هفته دارم اجراشون میکنم،واقعا کمک کرد،تایمو برد بالا،و...میذارمشون اینجا شاید کمکی کرد...
عکس اول؛
یه ورقه به اندازه کف دست ک جمعه به جمعه یکیشو میسازم تا جمعه بعد...
از یک تا ۲۴ تعداد ساعت روزهاس،ک اونایی ک توشون درس خوندم مشکیشون میکنم...سمت چپش سه ردیفه،ک به ترتیب روز هفته،تاریخ امروز،و ماه رو نوشته
سمت چپ اعداد،شیش ردیفه ک به ترتیب
تعداد ساعاتی ک اون روز مطالعه کردم،تعداد روز مانده به ازمون،تعداد روز مانده به عید،تعداد روز مانده به کنکور،تعداد روزهای گذشته از کنکور قبل رو نوشتم
(یکی از فایده هاش این بود ک میدیدم تو هفته چه ساعاتی رو درس نخوندم و رفعش میکردم)
اما این فقط ی کمیت بود واسه کیفیت از این زیری استفاده کردم؛
ک اخر هر روز مینویسم چه درسایی رو چقدر خوندم،پشت این برگ دروس عمومی به همین نحوه..
(کلا ساخت هردوش جمعه ها یکساعت کمتر وقت میبره)
اینا واقعا کمک کردن،گفتم شاید بع درد شمام بخوره،اگ روش برنامه ریزی یا چیزی ک تونسته تایماتون رو ببره بالا داشتید،بگید ممنونrevival روش خوبیه منم در طی روش های متفاوت به همین جدول زمانی رسیدم در کنارشم تعداد تست ومباحث مشخص می کنم نکته خوب تصویرتون اینه ساده س من اول هاش خیلی خوشگل سازی داشتم روش ولی الان ساده ست(به قول شما پیر شدیم ،تحربه کردیم عاقل شدیم
(البته عاقل هم بودیم 
) دفتر گاجم دارم به نظرم درکنار اینا جدول های هفتگیش خوبه واسه جمع بندی کلی -
revival ممنون بابت راهنمایی ها و صحبتای زیباتون
من امشب به شدت ناامید بودم و داشتم حتی ب کنار گذاشتن درس فکر میکردم ولی صحبتای شما توی این تاپیک منو ب خود اورد و متوجهم کرد که همه ی دلایلم جز بهونه نبود!(مشکلات جدی زندگیم بماند...)
البته امیدوارم مصمم ادامه بدم و انگیزم مقطعی و کوتاه نباشه.. -
@zahra-m1999
یه عقربه بود ک هر ۲۴ ساعت یه خانه میرفت جلو(هر خونه ی روز بود) ...تا روز کنکور
ک اخرشه...
نشون میداد الان چند قسمت مسیر رو طی کردیrevival در رتبه های تک رقمی کنکور۹۸ گفته است:
@zahra-m1999
یه عقربه بود ک هر ۲۴ ساعت یه خانه میرفت جلو(هر خونه ی روز بود) ...تا روز کنکورک اخرشه...
نشون میداد الان چند قسمت مسیر رو طی کردی فکر می کردم فقط خودم از این کارای عجیب غریب می کنم -
revival ممنون بابت راهنمایی ها و صحبتای زیباتون
من امشب به شدت ناامید بودم و داشتم حتی ب کنار گذاشتن درس فکر میکردم ولی صحبتای شما توی این تاپیک منو ب خود اورد و متوجهم کرد که همه ی دلایلم جز بهونه نبود!(مشکلات جدی زندگیم بماند...)
البته امیدوارم مصمم ادامه بدم و انگیزم مقطعی و کوتاه نباشه.. -
marzyeh78
خوشحالم ک کمکتون کرد : )
زندگی همیشه سختیاشو داره،شیرینیش ب همینه ک گاهی نیستْ شیرین : ) -
سلام من سوالی دارم ازبرنامه ریزی:عاملی که تواین 2سالی گذشت باعث شکستم شد.
مثلا اینجوری باید برنامه ریزی کرد که شنبه،1،2،3شنبه مثلا حرکت بخونم.بعد هرروزسعی میکنم که مقدارزیادی ازمبحثو ببندم چون تموم شه وخدایی ناکرده از فرصت وباکس خودش تجاوز نکنه.
وهرروز اون برنامرو اصلاحش میکنم. ولی(نکته اینجاست که من نمیدونم چه ریزفصلایی رو مشخص کنم؟) شماریزفصلارو مشخص میکنید؟ میشه کمک وراهنمائیم کنید.سپاس فراوان -
revival خب همین دیگه.. منم اینجوری میگم ولی ساعتو که نگاه میکنم مبینیم شب شده و مبحث من گاها تموم نشده
ونمیتونم تنوع رو زیادکنم.. -
revival خب همین دیگه.. منم اینجوری میگم ولی ساعتو که نگاه میکنم مبینیم شب شده و مبحث من گاها تموم نشده
ونمیتونم تنوع رو زیادکنم.. -
حکایت نویس نباش،چنان باش ک از تو حکایت کنن
تا کی بگیم این انقدر درصد زد دمش گرم،اون انقدر زد،من خودمو میگم!کارم شده دست زدن واسه بقیه،نقل کردن توانایی های کسایی ک کم ازشون ندارم...وقتش رسیده ما هم دیگ نهایت جدیت رو بخرج بدیم،چقدر ادم پشت پا بخوره از دنیا،ی جایی باید قطع شه،این رابطه ی سواری دادن ما به خودمون،باخت خودمون ب خودمون و ب تابعش کنکور و زندگی و...به همه
ی جایی بایس مقابل خودمون وایسیم بگیم کافیه ...
تا چند چو یخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن....
هوس ها همشون رنجن،آسایش ها آرامش نمیارن...شباییکه با کمر درد و سردرد ی روز پرکار میری به خواب،هزارن بار کم درد تر از روزیاییه ک ب بیهودگی گذشتن و تا اخر لکه شون توی زندگی ادم میونه...
ای غافل ازرنج هوسآیینه پردازی چرا
چون شمع بار سوختن از سر نیندازی چرا...
مثل همون فنره س ک گفتم،اولش تا جاییکه خم میشی سخته زیر فشار،بعدش اگ در نری بیشتر از اون فشرده نمیشی،و عادی میشه،بعدشم لذت بخشنه از روی جو،نه احساس،نه جملات انگیزشی الکی ک همش یساعت کمتر شارژت میکنه بعدش ته میکشی،بلکه با واقعیت های زندگی ک بهترین نیروهای محرکه ن،اگ درست ببینیم،
«به افسون دنائت غافلی از ننگ پایمالی»
درست ببینیم پایمال شدنمون رو،درپوش نذاریم،توجیح نکنیم،و از این وضع خودمون رو در بیارم...
«لیس الانسان الا ما سعی»
به قول یکی حالا ما هی حرف بزنیم،تا وقتی عمل نکنیم چه فرقی داریم با دیوارهایی ک روشون حرفای قشنگ مینویسن...
ذهنتون از حواشی پاک کنید و .... این گوی و این میدان،بسم الله : ) -
حکایت نویس نباش،چنان باش ک از تو حکایت کنن
تا کی بگیم این انقدر درصد زد دمش گرم،اون انقدر زد،من خودمو میگم!کارم شده دست زدن واسه بقیه،نقل کردن توانایی های کسایی ک کم ازشون ندارم...وقتش رسیده ما هم دیگ نهایت جدیت رو بخرج بدیم،چقدر ادم پشت پا بخوره از دنیا،ی جایی باید قطع شه،این رابطه ی سواری دادن ما به خودمون،باخت خودمون ب خودمون و ب تابعش کنکور و زندگی و...به همه
ی جایی بایس مقابل خودمون وایسیم بگیم کافیه ...
تا چند چو یخ فسرده بودن
در آب چو موش مرده بودن....
هوس ها همشون رنجن،آسایش ها آرامش نمیارن...شباییکه با کمر درد و سردرد ی روز پرکار میری به خواب،هزارن بار کم درد تر از روزیاییه ک ب بیهودگی گذشتن و تا اخر لکه شون توی زندگی ادم میونه...
ای غافل ازرنج هوسآیینه پردازی چرا
چون شمع بار سوختن از سر نیندازی چرا...
مثل همون فنره س ک گفتم،اولش تا جاییکه خم میشی سخته زیر فشار،بعدش اگ در نری بیشتر از اون فشرده نمیشی،و عادی میشه،بعدشم لذت بخشنه از روی جو،نه احساس،نه جملات انگیزشی الکی ک همش یساعت کمتر شارژت میکنه بعدش ته میکشی،بلکه با واقعیت های زندگی ک بهترین نیروهای محرکه ن،اگ درست ببینیم،
«به افسون دنائت غافلی از ننگ پایمالی»
درست ببینیم پایمال شدنمون رو،درپوش نذاریم،توجیح نکنیم،و از این وضع خودمون رو در بیارم...
«لیس الانسان الا ما سعی»
به قول یکی حالا ما هی حرف بزنیم،تا وقتی عمل نکنیم چه فرقی داریم با دیوارهایی ک روشون حرفای قشنگ مینویسن...
ذهنتون از حواشی پاک کنید و .... این گوی و این میدان،بسم الله : )
