هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
ز جان شیرینتری ای چشمه ی نوش
سزد گر گیرمت چون جان در آغوش
○ نظامی -
چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟
به اختیار که از اختیار بیرون است
○ حافظ -
عجب عجب که برون آمدی به پرسش من
ببین ببین که چه بیطاقتم ز شیدایی
○ مولانا -
-
منم شرمنده زین یاری که کردی
همین باشد وفاداری که کردی
○ وحشی -
چندین شکستِ کارِ منِ دلشکسته چیست؟
ای هرزه گرد مگر نیست کار دگرت؟
○ وحشی -
کی توان حق گفت جز زیر لحاف
با تو ای خشم آور آتش سجاف!
○ مولانا -
می میکشیم و خنده ی مستانه میزنیم
با این دو روزه ی عمر چه ها میکنیم ما
○ صائب تبریزی -
ن دگر گفت ای گروه زرپرست
جمله خاصیت مرا چشم اندرست
○ مولانا -
romisa وقتی ی درسی ۴۰۰تا سوال داشته باشه چی؟ینی س تا س تا باید تا اخرش بریم یا ۴۰۰تارو نصف میکنیم بعد مضربی میزنیم دفعه بعدی نصف دیگه رو مضربی میزنیم این درسته؟؟
@_-abolfaz در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
romisa وقتی ی درسی ۴۰۰تا سوال داشته باشه چی؟ینی س تا س تا باید تا اخرش بریم یا ۴۰۰تارو نصف میکنیم بعد مضربی میزنیم دفعه بعدی نصف دیگه رو مضربی میزنیم این درسته؟؟
هر چقد مضارب بیشتر باشه و به چهار پنج بار زدن فصل برسه تسلطتون توو اون مبحث بیشتره
-
تو را زین پس جز فرشته نخوانم
ازیرا که تو آدمی را نمانی!
○ فرخی سیستانی -
مرا صائب به فکر کار عشق انداخت بیکاری
عجب کاری برای مردم بیکار پیدا شد!
○ صائب تبریزی -
من چون نزنم دست که پابند منی
چون پای نکوبم که توئی دستزنان
○ مولانا