شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
امان از دسته اين مانکناي جلويه مغازه هأ امروز دماغ يکيشون و گرفتم بهم گفت مرض داري ؟ نگو صاحب مغازه بود!!
-
یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم !
بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی !
.
.
.
. -
لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهميدم! -
دختره هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس .
ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده
نمیخواد پارک کنی,
کلاس تموم شد
منم حاضریتو زدم… -
ضدحال ترین موقع وقتی بود از راه مدرسه که برمیگشتی
تو کوچه ها بوی قرمه سبزی میومد
میرسیدی خونه میفمیدی ناهار املت دارین :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
تعارف زدن دخترا
– شیما جوووووون عشخم کیک میخولی؟- یه کوچولو اگه بدی عاچقتم
.
تعارف زدن پسرا
– ساندویچ میخوری گشنه ؟ - اره
– بدبخت مفت خور
:smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes:
- یه کوچولو اگه بدی عاچقتم
-
مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر
همینطور که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا
انگار قراره ماشین از جلو بیاد !
-
مامانم : افطار چی میخوری ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : چی ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : کجا ؟
من : مدرسان شریف
بعد ۲ساعت میگم افطار چی درست میکنی مامان ؟
مامانم : بیست و نه دوتا شیش
-
یکی از ویژگی های عجیب دخترا :
وقتی عصبانی میشه به مدت ۴ ساعت با سرعت نور حرف میزنه !
آخر سر پاشو میندازه رو اون یکی پاشو میگه :
دهنمو باز نکن
بزار ساکت بمونم بهتره
-
dr_zahra در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
اعتراف میکنم ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻐﺰ ﭘﺴﺘﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﻣﻴﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺎﻡ
ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻮﺭ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻢ !
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻳﺎﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﮑﻞ ﺑﻮﺩﻧﻢ می اﻓﺘﻢ ﺍﺯ خداوند طلب آمرزش میکنم !
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:خدا نمیبخشتت
-
منم ی اعترافی بکنم
بچه ک بودم فیلم جومونگو ک میزاش فک میکردم اسمش افسااانس فامیلش جومونگه نخندید خب بهتر از شمام ک مغز پسته هاتونو ب فنا میدید
درضمن تخسییر منم نییییس اولش میگف افسااانه جومونگ -
negnw در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:
dr_zahra :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
no problem -
عاقا منم یه اعترافی کنم
4 تا لاک جدید خریده بودم رو دستای داداشم امتحانش کردم که ببینم چیجوریه،بعدش یادم رف پاک کنم
غروب من و داداشم و زنش و مادرزنش و مامانم رفته بودیم بیرون
داداشم تازه یادش اومد که عهههههه لاکای دستمو پاک نکردی
رفتیم داروخونه که لاک پاک کن بخرم
پرسیدم قیمتش چنده؟گف فلان تومن
رفتم پول بدم دیدم داداشم گرفته پولو دادع،گفتم عههههه تو چرا پول دادی؟؟من میخواستم واسه خودم بخرم،داداشم گف مگه من میخواستم واسه خودم بخرم؟
هیچی دیگه آبرومون رف -
یه چیز دیگه هم بگم
تو از این جک ها هس که میگع یکی از فانتزیام اینه که به جای بقیه پول بهشون چسب زخم بدم
تو داروخونه طرف 200 پول خورد نداشت به جاش دوتا قرص تکی داد
داداشم یه چی دیگه خرید ولی 200 کم داشت
به طرف گفتم بیا این قرصو بگیر،اونم گرفت
انقد خوشحاااال شدم که نگو