هرچی تودلته بریز بیرون۶

[dr_zahra]

میخوام برم هند اونایی که خورشید رو عبادت میکنند بیارم اهواز:sun:

.

.

ساعت 2 ظهر بزارمشون تو حیاط

بهشون بگم حالا عبادت کنید!

ببینم سرِ دینشون میمونند یا نه

[dr_zahra]

یه جوری به کدو میگید تنبل...

.

.

.

انگار هندونه صب به صب پا میشه میره نون سنگک میگیره میاد::baguette_bread: :face_with_tears_of_joy:

[dr_zahra]

به پسره میگن خودت به انگلیسی معرفی کن ؟ میگه پاور گاد نیو دی اورجینال

.

.

.

میگن فارسیش چی میشه ؟

میگه قدرت الله نوروزی اصل:face_with_tears_of_joy:

[dr_zahra]

dr_zahra این جوکو داشتم واسه دوستم که فامیلیش نوروزیه تعریف میکردم دیدم دختره ناراحت شد گفتم چته گفت داری بابای منومسخره میکنی بش گفتم نه والا چطور مگه؟ گفت اسم بابای من قدرت اللهه:confused_face:

[dr_zahra]

امان از دسته اين مانکناي جلويه مغازه هأ امروز دماغ يکيشون و گرفتم بهم گفت مرض داري ؟ نگو صاحب مغازه بود!! :cry:

[dr_zahra]

یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم !
بعدش تا آخر مهمونی منتظر میشم بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی !:weary_face:
.
.
.
.:face_with_tears_of_joy:

[dr_zahra]

لباسها در آب کوتاه میشوند و برنجها دراز.
در درازای زندگی لباس باش ودرپهنای آن برنج
و اگر عمق این پیام را نفهمیدی
بدان که تنها نیستی، چون منم نفهميدم!:cry:

[dr_zahra]

دختره هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس .
ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده
نمیخواد پارک کنی,
کلاس تموم شد
منم حاضریتو زدم…:face_with_tears_of_joy:

[dr_zahra]

ضدحال ترین موقع وقتی بود از راه مدرسه که برمیگشتی

تو کوچه ها بوی قرمه سبزی میومد

میرسیدی خونه میفمیدی ناهار املت دارین :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:

[dr_zahra]

تعارف زدن دخترا
– شیما جوووووون عشخم کیک میخولی؟

• یه کوچولو اگه بدی عاچقتم
  .
  تعارف زدن پسرا
  – ساندویچ میخوری گشنه ؟
• اره
  – بدبخت مفت خور
  :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes:

[dr_zahra]

مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر

همینطور که نگام به مانیتوره :flushed_face: خم میشم میارمش بالا

انگار قراره ماشین از جلو بیاد !
:grinning_face_with_smiling_eyes:

[dr_zahra]

مامانم : افطار چی میخوری ؟

من : مدرسان شریف

مامانم : چی ؟

من : مدرسان شریف

مامانم : کجا ؟

من : مدرسان شریف

بعد ۲ساعت میگم افطار چی درست میکنی مامان ؟

مامانم : بیست و نه دوتا شیش
:face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:

[dr_zahra]

یکی از ویژگی های عجیب دخترا :
وقتی عصبانی میشه به مدت ۴ ساعت با سرعت نور حرف میزنه !:pouting_face:
آخر سر پاشو میندازه رو اون یکی پاشو میگه :
دهنمو باز نکن
بزار ساکت بمونم بهتره
:face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:

[Zohre...]

mriaw 😂 خ خوب بود جیگرم حال اومد😂

[negnw]

dr_zahra در شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم گفته است:

اعتراف میکنم ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻐﺰ ﭘﺴﺘﻪ ﻫﺎﻣﻮ ﻣﻴﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺎﻡ

ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺍﺯﺷﻮﻥ ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻮﺭ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﻴﮕﺮﻓﺘﻢ !

ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻳﺎﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﮑﻞ ﺑﻮﺩﻧﻢ می اﻓﺘﻢ ﺍﺯ خداوند طلب آمرزش میکنم !
:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:

خدا نمیبخشتت:face_with_tears_of_joy:

[negnw]

این پست پاک شده!

[dr_zahra]

negnw :face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:

[negnw]

منم ی اعترافی بکنم
بچه ک بودم فیلم جومونگو ک میزاش فک میکردم اسمش افسااانس فامیلش جومونگه نخندید خب بهتر از شمام ک مغز پسته هاتونو ب فنا میدید:face_with_tears_of_joy: :face_with_tears_of_joy:
درضمن تخسییر منم نییییس اولش میگف افسااانه جومونگ

[dr_zahra]

negnw :rolling_on_the_floor_laughing: :rolling_on_the_floor_laughing: :rolling_on_the_floor_laughing: :rolling_on_the_floor_laughing:

[negnw]

dr_zahra :relieved_face: :winking_face: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: