ردپا

[mo]

صوفی
نمیخوام دیگ نمیگم

[mo]

‏وضعیت شغل انقدر خراب شده که امروز یه نفر اومد به ما گفت نیرو نمیخواید؟
‏گفتیم نیروی چی؟ گفت نیروی مغناطیسی
‏قشنگ معلوم بود بیکاری اسکولش کرده.

[صوفی]

mo تو بگو://

[mo]

صوفی
الکی گفتم میخوام ی چی بگم

[mo]

تو خواستگاری دختره گفت رنگ مورد علاقت چیه ؟ گفتم ارغوانی!
گفت پسری که بتونه رنگ ارغوانی رو تشخیص بده مرد زندگی نیست.

[صوفی]

mo میگم تو بگو کجا برم

[mo]

صوفی
آهان ا اون نظر
امم می خونه

[mo]

دبیرستان امتحان فیزیک نمره م شد بیست و پنج صدم، بابام گفت تو اسم و فامیلتم درست مینوشتی قاعدتا باید نمره ت میشد ٢ ، چجوری بیست و پنج صدم آخه.

[صوفی]

mo
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود

خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

[fateme_mllh]

اگه بعدا رفتین خوابگاه
یاد بگیرین که جلوی در اتاق کس دیگ با صدای بلند نخندیم
ممکنه ی نفر خواب باشه و با صدای مسخرتون بیدار بشه و سکته بزنه
فرهنگ داشته باشین

[mo]

صوفی
حالا می خونه رو پیدا کنین بقیش با خدا.والا.خخ

[صوفی]

mo محل کارمه

[mo]

صوفی
نیرو نمیخواین؟/

[صوفی]

mo ساقی که منم بقیش در شان تو نیست

[mo]

صوفی
منظورم نیرو الکتریکی بود-____-

[mo]

‏یبارم رفتم روانشناس دوساعت باهاش حرف زدم
اینقدر ناراحت شد یه سیگار روشن کرد شروع کرد به زمین و زمان فحش دادن
فقط دوساعت دلداریش دادم که دکتر حالا شما خودتو ناراحت نکن خدا کریمه درست میشه.

[صوفی]

mo لعنت به اقتصاد مریض

[صوفی]

12شد هیچ غلطی نکردیم:/
فست فود فقط به ذهنم میرسه

[صوفی]

تا ده دیقه دیگه کسی ایده ای داشت بگه://
فعلا://

[mo]

من ساعت 4 صبح پرواز دارم منو اذیت نکنین:////