Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
saraa.66 من اينجا بس دلم تنگ است
و هر سازي که ميبينم بدآهنگ است
بيا ره توشه برداريم،
قدم در راه بيبرگشت بگذاريم،
@shiima میان موج می رقصید در اب به رقص مرگ .اختر های انبوه
saraa.66 های! دل
ای نخورده مست
لحظه دیدار نزدیک است
@shiima ترسم این قوم که بر درد کشان می خندند در سر کار خرابات کنند ایمان را
saraa.66 آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش
@shiima شکست آخـــر سکوت خــــانه ی مــن کسی در می زند، عشق است شاید
saraa.66 در ایوان و در تالاب من دیری ست در خوابند
پرستوها و ماهیها و آن نیلوفر آبی
@shiima یا گل نورسته شو، یا بلبل شوریده باش یا چراغ خانه، یا آتش به جان پروانه باش
saraa.66 شاید این را شنیده ای که زنان در دل « آری » و « نه » به لب دارند
@shiima در اين بهار تازه كه گل ها شكفته اند لبخند عشق زن كه شكوفا ببينمت
saraa.66 توروا با غير ميبينم ، صدايم درنمي ايد دلم ميسوزد و كاري ز دستم برنمي ايد
zahra_n دل میرود ز دستم صاحب دلان خدارا دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
saraa.66 الهي شهر عشق اتش بگيرد همه مردمانش ماتم بگيرد
zahra_n درخواب دوش پیری در کوی عشق دیدم بادست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
saraa.66 ناوك چشم تو در هر گوشه اي همچون من افتاده دارد صد قتيل
zahra_n لـــذت انـــدر ترک لـــذت بــود، ای آزادگان ما گدایان ترک این لذت نمی دانسته ایم
saraa.66 میتراود مهتاب
میدرخشد شبتاب
مانده پایآبله از راه دراز
@shiima زاهدم برد به مسجد که مرا توبه دهد توبه کردم که ندانستــه به جایی نروم
saraa.66 من گمانم زندگی باید همین باشد
من که باور کرده ام، باید همین باشد