-
@mahsaaaaa82 نی هم یک نام دارد در نیستانها ولی
از یکی نی قند خیزد و ز دگر نی بوریا -
mohammad666666 ای که برداشتی از شانه موری باری
بهتر آن بود که دست از سر من برداری -
@mahsaaaaa82 یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتیم
در میان لاله و گل آشیانی داشتیم -
مشو غمگین صبوحی گر دلت رفته است از دستت
چرا؟
گر میرود دل از کفت دلدار میآید -
mohammad666666 اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب
که آبشارم و افتادنم تماشاییست -
mohammad666666 در تُــنــگ، ديـگــر شـور دريا غوطهور نيست
آن ماهــي دلتنگ، خوشبخـتانه مرده است -
mohammad666666 در گذر از عاشقان رسید به فالم
دست مرا خواند و گریه کرد به حالم -
@mahsaaaaa82 من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم
من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم -
mohammad666666 مثل اناری که از درخت بیفتد
در هیجان رسیدن به کمالم -
mohammad666666 یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر که چه روزگار بگذشت مرا