-
saraa.66 دنگ دنگ لحظه ها میگذر انچه بگذشت نمی اید باز قصه ای هست که هرگز دیگر نتواند شود اغاز
-
saghar.mah زنخدان فرو برد چندی به جیب
که بخشنده روزی فرستد ز غیب -
saraa.66 بازخواندی باز راندی
باز بر تخت عاجم نشاندی
باز در کام موجم کشاندی -
saghar.mah یادم اید روز باران
گردش یک روز دیرین
خوب وشیرین
توی جنگل های گیلان
امیدوارم درست گفته باشم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
این پست پاک شده!