Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 79.2k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • فااطمهف آفلاین
    فااطمهف آفلاین
    فااطمه
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #331

    20190215_164822.jpg
    تقدیم به شما 🙂

    می باید به فضیلتهایت عشق ورزی زیرا که بر سر آنها فناخواهی شد

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    13
    • dlrmD آفلاین
      dlrmD آفلاین
      dlrm
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده
      #332

      7642.PNG

      مگه میشه دوست نداشت؟:)
      تنها دلیلِ خوبِ این روزای پر استرس...
      مگه میشه تورو دوست نداشت؟:)
      نمیتونستم از این دلبر اینجا عکس نذارم...خدا میدونه چقد دوسش دارم...
      یه هدیس.
      از یه رفیق
      یه رفیقی که به ظاهر قدمتش سه ساله اما قد هزااار سالی که زندگی نکردم میشناستم
      درکم میکنه
      حرف میزنه باهام
      قضاوتم نمیکنه!اگه قضاوتی هم بوده به حق بوده:)
      شادی میکنه
      دیوونگی میکنه
      میخنده:)واسم میخنده
      آخ خنده هاش:))
      خدایاشکرت...که چشم دارم میتونم ببینمش...که گوش دارم میتونم بشنومش...
      گرچه...از 5-6تیر ماهه صداتو فقط در حد ویس شنیدم:)
      پ.ن:علاقه دارم اما مهارت نه:) عکاسیُ میگم...عمری باشه به دنیا مهارتشم کسب میکنم:))
      #تلفیقی_رفاقتی_عاشقونه 😂
      #چتتم_بپاک😂

      • اگه با من کار داشتی، پی‌وی پیام بده♡
      1 پاسخ آخرین پاسخ
      12
      • Dr-aculaD آفلاین
        Dr-aculaD آفلاین
        Dr-acula
        اخراج شده
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #333

        از جایی دقیقا پایینِ زاویه‌ی قفسه سینه، زیر یک پوست عرق کرده و خیس، یک مشت خاکسترِ گرم روی دیافراگم ات نشسته است..
        همینطور که چشمانت را بسته‌ای و رویاها می‌آیند و بی‌درنگ محو میشوند، یکهو! تصویری موهوم قوت میگیرد و نزدیک می‌شود. همه‌ی اصوات صامت میشوند و یک خلاء بینهایت درگوشه افکارت تولید میشود. خلاء همه‌ی افکار را در خودش می‌بلعد و غیب میکند اما فقط همان تصویر باقی میماند. تصویر زنده می‌شود، ازجایش بلند میشود و می‌آید کنارت به چشمانت زل میزند .. دستش را در غبار اطراف میگرداند و روبرویت می ایستد و لبخندی دیوانه کننده روی لبانش نقاشی میشود.. صدای تپش قلبش به سکوت حاکم پی در پی مشت میکوبد .. دستش را که پر از غبار شده روبروی صورتت میگیرد و فوت میکند! ..
        خاکسترها از روی آتش زیرشان بلند میشوند و داغی نفسهای اسب شیهه‌کش و وحشی که در دلت میتازد شعله های آتش را ذره ذره به همه جا سرایت میدهد. همه چیز را از ریشه میسوزاند.. همه چیز را .. جز همان تصویر .. جز همان چشم‌ها .. جز همان لبخند.
        سر تا پایت لبریز از نیاز میشود ...


        پ ن : یک نوشته میتونه منظور خاصی داشته باشه یا که نه! همین

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        9
        • خانومخ آفلاین
          خانومخ آفلاین
          خانوم
          فارغ التحصیلان آلاء
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #334

          photo_2019-02-16_07-05-42.jpg
          همیشه دلم میخواست صبحا که بیدار میشم پنجره رو که باز میکنم تهش ختم بشه به دریا نه چندتا ساختمون !
          ولی میدونم
          میدونم که بالاخره این کارروانجام میدم و ی روز با صدای دریا از خواب بیدار میشم (:

          بارون طوری .. ☂ 🙃

          ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          9
          • خانومخ آفلاین
            خانومخ آفلاین
            خانوم
            فارغ التحصیلان آلاء
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #335

            میدونم که زیاد پست گذاشتم تو خود نویس😢می‌دونم 😁
            ولی واقعا این عکس رو نمیشد نزارم ):
            پرتغال جان من 🌱❤😍
            🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈
            IMG_20190216_103039.jpg

            ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            8
            • far awayF آفلاین
              far awayF آفلاین
              far away
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #336

              به دنیا اومدیم و برای خودمون رویایی ساختیم رویایی که باهاش نفس میکشیم! رویا پردازی نکردیم که در ارزوی رسیدن بهش بمیریم تا همیشه حسرتشو بخوریم رویامونو ساختیم تا بهش برسیم تا واقعیش کنیم !!! من به دنیا اومدم تا قهرمان زندگی خودم باشم تا هرگز حسرت ارزومو نخورم پس بدون که میتونی به هرچی تو ذهنته برسی فقط باورش کن فقطباهاش زندگی کن تو حق داری سهمتو از این دنیا بگیری نه؟؟؟حق داری چیزی که میخوای بشی و بدونوقتی رویایی واسه خودت ساختی حتما خدا تواناییشو تو وجودت قرار داده پس براش بجنگ✌🏻 ✌🏻 ✌🏻 ✌🏻 ✌🏻

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              11
              • اکالیپتوسا آفلاین
                اکالیپتوسا آفلاین
                اکالیپتوس
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #337

                _-resized (1).jpg
                وقتی فکرم مشغوله وناراحتم از این شکلای قاطی پاتی رو کاغذ میکشم همزمان که دارم به موضوع فکر میکنم🙄 اغلبم یا با اشکام خیس میشن 😂 یا پاره😑
                این یکی جون سالم به در برده بود😂
                پ.ن:متنش قابل پخش نبود😐

                SharllotS ا ک 3 پاسخ آخرین پاسخ
                28
                • اکالیپتوسا اکالیپتوس

                  _-resized (1).jpg
                  وقتی فکرم مشغوله وناراحتم از این شکلای قاطی پاتی رو کاغذ میکشم همزمان که دارم به موضوع فکر میکنم🙄 اغلبم یا با اشکام خیس میشن 😂 یا پاره😑
                  این یکی جون سالم به در برده بود😂
                  پ.ن:متنش قابل پخش نبود😐

                  ا آفلاین
                  ا آفلاین
                  ایهام
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #338

                  اکالیپتوس در خــــــــــودنویس گفته است:

                  _-resized (1).jpg

                  میگم یوقت زشت نباشه،بقیه اینجوری خودشونو خالی میکنن،اونوقت من..
                  متن جایگزین
                  یخورده غیر دخترونس فقط،والا😂

                  shiimmaS Dr.agonD M 3 پاسخ آخرین پاسخ
                  13
                  • بهارهب آفلاین
                    بهارهب آفلاین
                    بهاره
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #339

                    IMG_20190206_184607_302.jpg

                    Nothing really matters :)

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    8
                    • dan-lD آفلاین
                      dan-lD آفلاین
                      dan-l
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #340

                      نزدیکای کنکور امسال یعنی 97 بود که توی یه جمعی داشتیم در مورد کنکور و اینا حرف میزدیم. یادمه یه نفر حالش بد بود و داشت با با بقیه درد و دل میکرد. میگفت من امسال جواب خانواده ام رو چی بدم که این همه برای من خرج کردن و زحمت کشیدن و من وضعم اینه. وضعش خراب بود

                      چیزی که عجبیه اینه که بعده چند ماه دوباره این ادم رو دیدم و به هر کی که میومد میگفت من پزشکی قبول شدم! با شناختی که ازش داشتم مطمعن بودم دروغ میگفت. الان که من گفتم پشت کنکورم و اون ادم میگه من قبول شدم هر سوالی که ازش میپرسم میگه نمیدونم نمیدونم ... میگه اصلا یادم نیست! ادم مهر طلبی بود... اینکه چرا دروغ به اون بزرگی رو گفت رو نمیدونم. ولی اینکه یه عده حرفش رو فقط از روی ادعا کردن قبول میکنن بازم عجبیه!
                      بگذریم. ادم باید اونقدری قوی باشه که مسولیت شکستش رو قبول کنه و روک بگه شکست خوردم ولی دوباره همه تلاشم رو میکنم و گردن این و اون نندازه.

                      خیلی متاسفم برای این فرد ( و شاید هم متاسفانه افراد مشابه این فرد تو جامعه که زیاد شدن) چون تا زمانی که با خودش روراست نباشه و قبول نکنه شکست خورده و ادعا کردنه رو ادامه بده موفق نمیشه.

                      #دل نوشته

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      14
                      • shiimmaS آفلاین
                        shiimmaS آفلاین
                        shiimma
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #341

                        IMG_20181025_200555.jpg
                        #خودم📷
                        یک کهکشان سکوتم
                        یک آسمان ترانه
                        رودم ولی که جاری در سرزمین آهم...
                        #عاکف🖋

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        9
                        • ا ایهام

                          اکالیپتوس در خــــــــــودنویس گفته است:

                          _-resized (1).jpg

                          میگم یوقت زشت نباشه،بقیه اینجوری خودشونو خالی میکنن،اونوقت من..
                          متن جایگزین
                          یخورده غیر دخترونس فقط،والا😂

                          Dr.agonD آفلاین
                          Dr.agonD آفلاین
                          Dr.agon
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #342
                          این پست پاک شده!
                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          0
                          • Dr.agonD آفلاین
                            Dr.agonD آفلاین
                            Dr.agon
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                            #343

                            الان خوشحالم بابت اینکه بالاخره تونستم ی بخش هرچند کوچیک از افکارم رو رو کاغذ بنویسم این روزا همه کاری برام سخت شده مخصوصا نوشتن هیچ چیزی تو ذهنم نیست و از محتواخالیم قاعده بازی با کلمات فراموشم شده. تا قبل ازین پر بودم از حس نوشتن کافی بود مداد تو دستم بگیرم اونوقت کلمات مثل سیل میریختن رو کاغذ و حالا برای نوشتن ی جمله باید کلی فکر کنم و نتیجه نگیرم .
                            نمیدونم شاید از وقتی شروع شد ک شروع کردم ب ازبین بردن اون حس عجیبی ک منو عجیب تغییر داده بود و حالا حتی یادم نمیاد تا قبل ازون چجور ادمی بودم ؟ چیزی ک الان هستم ب هیچ کدوم شبیه نیست
                            اگه صاحب تاپیک @نوشابه اجازه بدن شروع میکنم و قسمتهایی از یک داستان رو اینجا میزارم . همون داستانی ک تاحالا نوشته نشده و من تک تک لحظه های شخصیتش رو دیدم و حس کردم .ی داستان ک واقعیه و شخصیت اصلیش خیلی دور نیست .
                            ی ادم تو همین حوالی...

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            6
                            • ب آفلاین
                              ب آفلاین
                              باهآر
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #344

                              IMG_20190219_154724.jpg

                              نمی‌گويم نا اميد نشو،
                              اما به اميد بازگرد
                              قبل از آنكه نااميدی نابودت كند❤️
                              %(#0073ff)[خدانگهدار]
                              %(#0073ff)[آرزوی] %(#4297ff)[موفقیت] %(#6baeff)[برای همتون] 💌

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              12
                              • SharllotS آفلاین
                                SharllotS آفلاین
                                Sharllot
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #345

                                ۲۰۱۷۰۵۰۵_۱۸۴۶۱۱.jpg
                                در هیاهوی ترک های زمین خشک و بی آب
                                صلاح دونستم ی یادگاری بجا بزارم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
                                باشد که فیض ببرید:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_closed_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: :face_with_stuck-out_tongue_winking_eye:

                                1.gif

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                15
                                • dlrmD آفلاین
                                  dlrmD آفلاین
                                  dlrm
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده
                                  #346

                                  f30e5a97eb38e151d72ee9090047a8b5.jpg

                                  اگه به من بود که میگفتم بکوبن همه خونه هارو این مدلی بسازن.
                                  میگفتم خراب کنین این بُرجاتونو
                                  خراب کنین این آسمون خراشای وحشیِ عصبی رو که سر به فلک میکشن.
                                  که واسه رسیدن به خورشید با هم رقابت دارن.هیچ میدونین آسمون خراشاتون چه به سر خورشید میاره؟
                                  چقد ناراحتش میکنه
                                  چقد افسردش میکنه؟
                                  همین که خورشید باشی و نتونی چشم و چال لبخند گلتُ ببینی خودش درده:)
                                  تو فکر کن یه نهال بکارن.یه ستاره عاشقش بشه!دوروز بعد
                                  همون ستاره
                                  ببینه نهالشُ از بیخ و بن کندن....جاش یه برج ساختن!
                                  بس نیست این همه برج؟
                                  اگه به من بود که میگفتم همه خونه ها ویلایی باشه...نکه این همه آدم روهم روهم توی 100-150 متر زندگی کنن...
                                  اگه به من بود که میگفتم هرخونه واسه یه خانواده باشه...
                                  از کجا معلوم که شهرامون به هم پیوند نمیخوردن؟:))
                                  تو فکر کن جای اینکه این همه برج و ساختمون باشه همه خونه ها حوض داشت.همه خونه ها شمعدونی داشت...باخیس کردن زمین حیاط بوی خاک میزد توو مغز سرت...میشستی با خانواده هندونه قاچ میکردی میخوردین.
                                  اگه دست من بودمیگفتم نهایت آپارتمانا باشه مث ماسوله.
                                  اگه به من بود دیگه درگیر این نبودیم خونه روبه نوره؟ شمالیه؟ جنوبیه؟
                                  اگه به من بود اینطوری نمیشد.
                                  ولی به من نیست...
                                  اگه به شماست به برجا و آسمون خراشاتون بگین انقد آز و طمع نداشته باشن واسه رسیدن به خورشید.براشون از حال ستاره ای بگین که عاشق یه نهال اقاقیاس.
                                  شاید بس کنن.
                                  شاید بشکونن این قبحُ.
                                  شاید منم خورشیدو دیدم.شمام دیدین!:))
                                  .
                                  .
                                  .
                                  پ.ن:یهو میریزه به هم.از نوشتنش روو کاغذ بهتره!کاغذا پاره میشن،مچاله میشن.اینجا فقط انگشتامه و بدن بدبخت کیبرد که هییی کتک میخوره...
                                  پ.ن تر:اگه به شما نیست پس به کیه؟!

                                  • اگه با من کار داشتی، پی‌وی پیام بده♡
                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  13
                                  • Dr.agonD آفلاین
                                    Dr.agonD آفلاین
                                    Dr.agon
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                                    #347

                                    پارت-اول
                                    ببخشید مقدمش اگه طولانی شده ,:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: 🙂 بنظرم این توضیحات لازمه
                                    اولش خواستم با زبان نوشتار معیار بنویسم بعدش پشیمون شدم و تصمیم گرفتم بزارمش واسه وقتی ک قاعده بازی کلمات رو ب یاد بیارم و ازش مث قبل ترها استفاده کنم
                                    گفته بودم میخوام قصه بگم اما قصه من , قصه من نیست
                                    قصه ی دختر تنهاست , دختری که تنها بود و تنها موند و احتمالا تنها هم میمونه...
                                    دخترک قصه یه دختره مث خیلیای دیگه ...
                                    مث خیلیا خیلی چیزارو دوس داره و شیطنت میکنه ولی ی سری چیزاش با همون خیلیا فرق داره نه که بخوام بگم باهمه فرق میکنه و تکه و اینا نه..
                                    ی دخترساده و چشم وگوش بسته ک خیلی چیزارو نمیدونست . یکی ک با الانش زمین تا اسمون فرق میکنه .
                                    کسی که تنهایی طولانیش باعث شده نتونه ارتباط برقرار کنه و خودش قصشو بنویسه و یکی دیگه از زبون اون بنویسه شایدم خودش از زبون یکی دیگه بنویسه این چیزاشو نمیدونم .
                                    :
                                    داستان از اونجایی شروع میشه که دخترک قصه ما یه روزی از روزا به خودش میادو میبینه هیچ چیز مثل قبل نیست.
                                    انگار مردم شاد تر بودن ,صدای خنده بچه ها بلند تر شده بود ,حتی درختا هم ب نظرش متفاوت تر از قبل بودن ,همه چیز قشنگ و رویایی شده بود .
                                    اره , احساس دخترک مهربان قلمبه شده بود و او نمیدانست باید با ان چه کند . احساس انقدر مشهود و بزرگ بود که دخترک توان پنهان کردن ان را نداشت. بنابراین مجبور بود هر جایی ک میرفت احساسش راهم ب دنبال خود ببرد .این احساس چه بود خودش هم نمیدانست ..
                                    ادامه دارد...

                                    Dr.agonD 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    10
                                    • Dr.agonD آفلاین
                                      Dr.agonD آفلاین
                                      Dr.agon
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
                                      #348

                                      ۲.jpg
                                      کار دست خودمه😄کلا دستبند زیاد درست میکنم از بقیشم میزارم

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      11
                                      • Dr.agonD آفلاین
                                        Dr.agonD آفلاین
                                        Dr.agon
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #349

                                        ش.jpg
                                        اینم هست😄

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        11
                                        • ا ایهام

                                          اکالیپتوس در خــــــــــودنویس گفته است:

                                          _-resized (1).jpg

                                          میگم یوقت زشت نباشه،بقیه اینجوری خودشونو خالی میکنن،اونوقت من..
                                          متن جایگزین
                                          یخورده غیر دخترونس فقط،والا😂

                                          M آفلاین
                                          M آفلاین
                                          masoud
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #350

                                          ایهام در

                                          متن جایگزین

                                          الان این چیه؟

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          5
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 15
                                          • 16
                                          • 17
                                          • 18
                                          • 19
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع