روز آخر ️

[dlrm]

@M-an در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

چقد امروز این پسرا سر کلاس حرف میزدن دیگه رفت رو اعصابم با ناخن زدم به صندلی
استاد بهشون گفت چرا حواستون نیست
منم برگشتم بهشون گفتم بسه دیگه چقد حرف میزنید

خانوم مدیر چ خوب برخورد میکنین کتکککک بزنین
سلام خوبین؟:)
خسته نباشین

[marylb]

ماییم و سرماخوردگی و تب و عضله درد
پ.ن: وی آخی گفته و برای همه آرزوی سلامتی میکند
پ.ن2: خدانگهدار
پ.ن3: خود درونی وی، به خودش نهیب میزند
پ.ن4: خود درونی روانی

[M.an]

:| :|

[M.an]

dlrm

سلام
ممنون
خوبم خوبی؟

[marylb]

@M-an

[dlrm]

@M-an شما از این به بعد توی یه شیشه عطر ناب دم حرمی "مشهدیا میگن عطر دم حرمی" بذارین خدمتشون تقدیم کنین

[dlrm]

@M-an
خداروشکر منم خوبم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:

[marylb]

دانشگاه ما انصافا خوب بودن، فوقش از دخترا جزوه میگرفتن

[M.an]

dlrm

یاد یه روز دبیرستان افتادم
یه دختره یه شیشه از همین عطر رو گرفته بود دستش هرکی میومد تو میزد بهش
گفتم ببین سمت من بیای و بزنی خودت میدونی و خودت
چه کاریه آخه این کارا
هیچی دیگه رفت

[M.an]

@nogteh
الان دارین تیکه میندازین

[marylb]

@M-an یه بار استادمون با پسره دعواش شد طرفو شوت کرد از کلاس بیرون. ما هم همینطور موندیم تو کارش
ولی ترم آخر فهمیدیم از یه دانشجوی دختر خوشش اومده بوده ، پسره هم رفته از دختره ساعت پرسیده، اینم غیرتی شد زد پوکوند بیچاره رو

پ.ن: استاده با اون دختره دو کفتر عاشق شدن و بادا بادا مبارک باد

[M.an]

[dlrm]

@M-an
تو مشهد دبیرستان امام رضا و امام حسین به شدت معروفه به مذهبی بودنش
امام رضا بیشتر
ما امام رضا می رفتیم
وای خانوم مدیر نگم اینا به موزاییکای کفم همین عطر رو میزدن

• یاد مدیرمون و عوامل میوفتم داااغان میشم -- "دام تزویر مکن چون دگران قرآن را" -- :|

[marylb]

@M-an نه بابا، منظور شعورشون میکشید سیگارو بیرون بکشن. البته بحث حراست دانشگاه هم مهمه

[M.an]

@nogteh

مبارکه

[dlrm]

@M-an

[marylb]

@M-an بیچاره فنی نبوده دیگه

[marylb]

@M-an مبارک صاحبشون

[M.an]

@nogteh
خودش هم وقتی فهمید چه سوتی داده غش کرد از خنده

اما شما خب فنی هستینا

[M.an]

بله بله چند نفرتون نشستین همین طوری می خوندید؟