ردپا
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@shining-way در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
dlrm قربون دلت برم عمه جانم... چرا فک میکنی خدا نمیشنوه؟ میدونی حال چند نفرو خوب کردی تو این سایت؟ خیلیامون خیلی وقتا حالمون گرفته بود و تو انقدر قشنگ حرف میزدی که حس میکردیم دیگه تنها نیستیم و کلی حسای قشنگ دیگه.... خدا اینارو یادش نمیره... میره؟
من نمیدونم الان باید چیکار کنم یا چی بگم...
من که دلارام نیستم که با چند تا کلمه معجزه کنم و همه ی غصه های طرف مقابلمو بشورم و ببرم...
من فقط میتونم امیدوار باشم و لبخندتو بخوام از خدا... به حرمت همون لبخندایی که تو اوج ناامیدی و غم نشوندی رو لب من و خیلیای دیگه...
آبجی عزیزم زود خوب شو...منم دعا میکنم...
توام دعا کن عمه:)
همتون دعا کنین...
میدونی من دلم از این میسوزه واسه هیچ و پوچ خودمو از دست دادم.دعا کن خودم برگرده...
خوابم تعبیرشده انگار عمه...
خواب کالبد و روح بیمارم....
خوابا صرفا یه خواب نیستن عمه....خیلی ناراحتم واسه تعبیرشدنش...
مصالح ندارم شهرکمو بسازم...تایما یجوری میگذرن حس میکنم الان باید ساعت 11 شب باشه اما 4 عصرِ...انقد دیر میگذره که چاوشی گذاشتم دراز کشیدم!
"این بچه لاک پشت نگون بخت ........................ "
بیدار شدم دیدم شده ساعت 4:10!!!! من 3:45 خوابیدم! نمیگذره راستش!همینیم که میگذره بد میگذره...
یادگناهام میوفتم
میگم کاش بخشیده شم...از جانب همه...خدا.اون.دلم.خودم... همه حتا اونم ببخشه خودم بعید میدونم یادم بره کارمو.دیگه منتظرم خدا ببرتم به اوج....برم توو ارتفاع...یهو پرت شم پایین....
"دل شکستم آبجی باورت میشه؟!"
چن نفر مث منن که بیان به دل شکستنشون اعتراف کنن؟!جار بزنن! تازه توی pv هم نه! توی عمومی!!!!!!!
انگاری فقط منم....
اولین بارمه....نباید تکرار شه....دیگه دلی نیست که تکرار شه اصا!
مبادا واسه غم من،غم توو دلتون برداره ها...ناراحت نباشین واسه ناراحتی عمتون مخصوصا تو marzyeh78 دلتون گرفت من هنوز هستم...باشه؟
بخند ببینم:)
ممنون انقد وقت گذاشتی جوابمو دادی.
حال دلت آروم:)dlrm میفهممت آبجی...
سخته میدونم...
15 سالم بود...
منم دل شیکوندم... دل عزیز ترین آدم زندگیمو... دل کسی رو که 15 سال منو بزرگ کرده بود...
میفهمم چقد سخته... عمه دلی من اون سال 2 ماه تموم تو جهنم زندگی کردم... یه جهنم واقعی... چه روزا و شبایی که سر سجاده نمازم از گریه خوابم میبرد...
یادمه تابستون بود و آهنگ تیتراژ ماه عسل : دست منو بگیر ... حالم جهنمه ... از حس هر شبم .. هرچی بگم کمه...
چه روزایی که من با این آهنگ زار نزدم....
اما گذشت عمه...
بهت بگم معجزه شد باورت میشه؟
بگم دست خدا رو با همه ی وجودم حس کردم باورت میشه؟
بگم وقتی تو اوج نا امیدی وسط جاده ی زندگی افتاده بودم رو زانوام ... یه نور طلایی اومد پایین دستمو گرفت و بلندم کرد .. بهم گفت که نزدیک تر از رگ گردنه به من .. باورت میشه؟
یجوری همه چی جور شد که انگار هیچی نشده بود...
عمه جونم خدا هست... به خدا قسم خدا هست... یه جوری معجزه میکنه که خودتم نفهمی...
معجزه که فقط بازکردن اقیانوس و نصف کردن ماه و ... نیست...
تو این لحظاته که معجزه ی واقعی اتفاق می افته...
منی که اند رو سیاهام واسم معجزه کرد...
میدونم درست میشه همه چی ... من باورش دارم... توهم اگه ازت کاری برمیاد انجام بده و اگرم نه همشو بسپر به خودش و معجزه شو ببین...
باورش کن عمه گلی... اون اند بخشنده هاست ... -
@FatiJoooooni نمیدونم
ی جو عجیبی داره اینجا...اینجا ک میام منتظرم خیلیا بیان و نمیان
اون از غزل
دلارام
محدثه
اون از صنم ک رفت
و خیلیای دیگه
هعی... -
@FatiJoooooni نمیدونم
ی جو عجیبی داره اینجا...اینجا ک میام منتظرم خیلیا بیان و نمیان
اون از غزل
دلارام
محدثه
اون از صنم ک رفت
و خیلیای دیگه
هعی...
