Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@FatiJoooooni با تو حکایتی دگر این دل ما بسر کند شب سیاه قصه را هوای تو سحر کند
marzyeh78 دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
dlrm من اگر خوبم و گر بد تو برو خود را باش هرکس ان درود اخر کار که کشت
marzyeh78 تو جهنم میسوختم اما مینوشتم تو بهشتم:)
lnz مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست:) مرگ یعنی: حال من با دیدن "انگشترش"
dlrm شمعِ سوزان توام اینگونه خاموشم نکن! درکنارتونیستم اما فراموشم نکن!
lnz ناری ناری ناری یدونه اناری ناری!
marzyeh78 یک حرف ساده هم گاهی چقد غم میاره...
lnz هوای تو داشتم به سر اما تو بی هوا گذاشتی رفتی
marzyeh78 یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا یارتویی غارتویی خواجه نگهدار مرا
mrf این دل رفت فقط واسه تو میکنه ضعف!
marzyeh78 فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهراشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغمارا
آن شد كه چشم بدنگران بودى از كمين خصم از ميان برفت و سرشك از كنار هم
سلام
miss.besharati من واسه تو قید دریا رو زدم
miss.besharati من آن نیم که دوصد مصرع رنگین گویم من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم سلام
mrf من از بیگانگان هرگز ننالم که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
marzyeh78 مگرش خدمت ديرين من از ياد برفت اى نسيم سحرى ياد دهش عهد قديم
خب باید یه جایی کاربرد داشته باشه دیگه
marzyeh78 دود اه سینه نالان من سوخت این افسردگان خام را
miss.besharati مینشینم با تو و دورت حصار میکشم ناز چشمان تورا بی اختیار میکشم
marzyeh78 من از چشم تو اى ساقى خراب افتاده ام ليكن بلائى كز حبيب آيد هزارش مرحبا گفتيم