Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
@Mobham قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس
mrf سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
@Mobham وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی
mrf یک نفس بی یار نتوانم نشست
@Mobham ترسم از آن قوم که بر دردکشان می خندند بر سر کار خرابات کنند ایمان را
mrf آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
@Mobham الا یا ایهاالساقی.... ......افتاد مشکل ها
mrf افسوس که افسانه سرایان همه خفتند اندوه که اندوه گساران همه رفتند
saraa.66 دوســـت دارد یار این آشفتگــــی کوشـــش بیهوده به از خفتگــــی
mrf یک وعده خواهم از تو که باشم در انتظار حاکم تویی در آمدن دیر و زود خویش
saraa.66 شهریست پرکرشمه و حوران ز شش جهت چیزیم نیست ارنه خریدار هر ششم
mrf ما دانه نخورده طعمه ی دام شدیم ناکرده گنه دیدی چه بد نام شدیم ؟
saraa.66 ما زخـــود سوی تو گردانیم ســــر چون تـــویی از ما به ما نزدیکتــــر
mrf روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
@mahsaaaaa82 تووووو مثه پرنده ...از قفس انگار رها شدی مننننن من چرا اشکام...پس سرازیره بیخودی
@Saahaar یادته یه روز تنگ غروب خورشید داشت میرفت تو ابرا
گفتی دیگه وقت رفتنه منو گذاشتی تنها
@m__sadra__b الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
aida79 ای حیات عاشقان در مردگی دل نیابی جز که در دل بردگی
@Saahaar یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
saraa.66 در اين سرای بی كسی كسی به در نمی زند به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند