هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@UNIQUE7
وااییی
گمم نکنیا
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۲:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهdlrm در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
Dr-acula
این منم دیه -
@UNIQUE7
وااییی
گمم نکنیا
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۲:۵۴ آخرین ویرایش توسط Blank انجام شدهdlrm در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
وای اینوالان دیدم...
دیگه ترورآقاتون واجب شد
خودم میگیرمت
آی دخترگل فروش
پ.ن:من خط مقدمم باکی نیس باآرپیجیوموتورگازیم
وچادری که زوروطورم میکنه -
dlrm در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@UNIQUE7
وااییی
گمم نکنیا
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
Dr-acula
این منم دیه -
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۲:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچه ها دهنم درد گرفت از خنده
-
dlrm در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@UNIQUE7
وااییی
گمم نکنیا
تیتاب چیهههه
میریم بگیم خرمشهر را خدا ازاد کرد
بقیم پشت سنگرا لا اله الا الله میگفتن
وای اینوالان دیدم...
دیگه ترورآقاتون واجب شد
خودم میگیرمت
آی دخترگل فروش
پ.ن:من خط مقدمم باکی نیس باآرپیجیوموتورگازیم
وچادری که زوروطورم میکنهنوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@UNIQUE7
میدوونییی جریان این چیه؟؟؟؟
لامصب ابروم رفت توو کوچه
-
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۳:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@UNIQUE7
وای
اون روز صب مادرم زنگ زد گفت تپ سی داره میاد دم خونه یه بسته هست فلان جا بده بهش
منم خاااااااب
چشام نکه زیادی کوچیکهاز دور معلومه چقد پف داره قشنگ
بعد حمومم بودم شبش موهام توو خاب خشک شده بود منم موهام فرفریه اصااا نابودچادر سرم کردم ببرم بدم بسته رو
بعد در رو که باز کردم
کوچه ساعتت 9 صب قدددد عرووووسییی شلوغ بودهمه هم ماشالله
فتبارک الله احسن الخالقین
من اینطوری پوکر شدم
بعد گریم گرفته بود اصا
دیدی خوشگل میکنی توو خیابون سگم پر نمیزنه -
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۳:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@UNIQUE7 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
مهم منم که پسندیدم...
دیگه نظرخواهی لازم نیس
وی رگ غیرتش میترکد
dlrmژاااان
-
@UNIQUE7
بزن بکشش لامصب بیشعورو
ولش کن البته
اونم خر مغزشو گاز گرفته میخواد منو بگیره
خودم و خودتو عشقه بیا ببرمت طرقبه
زاهدانم میتونم ببرمت چهارراه رسولی
یزم میبرمت شیرحسین
کرمونم میخوای بری؟اونجا حمممااام گنجعلی خان داره
-
@UNIQUE7
وای
اون روز صب مادرم زنگ زد گفت تپ سی داره میاد دم خونه یه بسته هست فلان جا بده بهش
منم خاااااااب
چشام نکه زیادی کوچیکهاز دور معلومه چقد پف داره قشنگ
بعد حمومم بودم شبش موهام توو خاب خشک شده بود منم موهام فرفریه اصااا نابودچادر سرم کردم ببرم بدم بسته رو
بعد در رو که باز کردم
کوچه ساعتت 9 صب قدددد عرووووسییی شلوغ بودهمه هم ماشالله
فتبارک الله احسن الخالقین
من اینطوری پوکر شدم
بعد گریم گرفته بود اصا
دیدی خوشگل میکنی توو خیابون سگم پر نمیزنه -
dlrm
آره صورتی بر هر درد بی درمان دواست
شاید باورتون نشه ولی این شعر اصلش واسه منه بقیه از روش اسکی رفتن.
ولی اون حاشیه دوزی چادر منو به تفکر عمیقی فرو برده -
@UNIQUE7
وای
اون روز صب مادرم زنگ زد گفت تپ سی داره میاد دم خونه یه بسته هست فلان جا بده بهش
منم خاااااااب
چشام نکه زیادی کوچیکهاز دور معلومه چقد پف داره قشنگ
بعد حمومم بودم شبش موهام توو خاب خشک شده بود منم موهام فرفریه اصااا نابودچادر سرم کردم ببرم بدم بسته رو
بعد در رو که باز کردم
کوچه ساعتت 9 صب قدددد عرووووسییی شلوغ بودهمه هم ماشالله
فتبارک الله احسن الخالقین
من اینطوری پوکر شدم
بعد گریم گرفته بود اصا
دیدی خوشگل میکنی توو خیابون سگم پر نمیزنه -
نوشتهشده در ۲۶ فروردین ۱۳۹۸، ۲۳:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Dr-acula
اسنپ نی که عصمتِ دراصل
من خانواده مادرم زاهدانن
خانواده پدر یزد
بعد مادر بزگم از زاهدان اومده بود مشهد میگفت مادر ببین عصمت ماشین داره؟
کلی فسفر سوزوندم
سلولای مغزم پاچید دچار نکروز شدم بعد فهمیدم که عهههه
ارهههاسنپه