-
@m__sadra__b من شمع جانگدازم، تو صبح جانفزایی
سوزم گرت نبینم، میرم چو رخ نمایی -
@m__sadra__b درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ور نه من
داشتم آرام تا آرام جانی داشتم -
@m__sadra__b من از حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را -
@m__sadra__b آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا -
@m__sadra__b نگار من که به مکتب نرفت وخط ننوشت
به غمزه مساله اموز صدمدرس شد