هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
برنامه چیدم 16 روز کم اوردم :|

خوبه ک برنامه چیدید
خب دیگه برنامه ناقصه 16 روز کمه
:|@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
برنامه چیدم 16 روز کم اوردم :|

خوبه ک برنامه چیدید
خب دیگه برنامه ناقصه 16 روز کمه
:|فداسرتون همونو انجام بدید براساس الویت ها
-
Brilliant کجایی که بگی" اهالی محترم الا شب بر شما خوش"
خیلی وقته نیستی ...هر جایی هستی خیلی موفق باشی
آسمان ِ آبی اهالی محترم الا شب بر شما خوش
از این به بعد فرضو بر این میگیرم که همه تل دارن و همه هم خبر دارن. تا نه جمله ای باشه و نه برداشت غلطی
پ.ن:
-
آسمان ِ آبی جمله بندی یا عدم درک اینکه بقیه هم حقی دارن؟!
marylb نمیدونم واقعا...هیچ قضاوتیم ندارم...
ولی چون واسه خودم زیاد پیش اومده گفتم... -
آسمان ِ آبی اهالی محترم الا شب بر شما خوش
از این به بعد فرضو بر این میگیرم که همه تل دارن و همه هم خبر دارن. تا نه جمله ای باشه و نه برداشت غلطی
پ.ن:
-
@Amir-Bernousi الان دیگه نه باید به شمردن روزا فکر کرد نه به شمردن ساعت ها
دلی باید رفت جلوآسمان ِ آبی دلی بود نه ولی


#ویرایش
-
@zedtwo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Zohraam عههه سلااام
چطورییی؟سهلللاااممم خووووبم خووووبییی دلممم براتتتت تنگ شده بوووود
-
همه چی درهمه اینجا یا من تبم رفت بالا؟!
-
وقتی مسئولای فوتبال انقد بی نظمن توقع دارین سازمان سنجش کنکورو بندازه عقب
؟مرگ بر کنکور :|

-
@zedtwo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Zohraam عههه سلااام
چطورییی؟سهلللاااممم خووووبم خووووبییی دلممم براتتتت تنگ شده بوووود
-
@fatemeh_banoo پا شویه

-
@zedtwo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@Zohraam مرسییی منم خوبم
الکی گفتم خوب نیستم
داغونم
بیچارم

منمممم
کجا بودی؟
تو لباسام هیهیهیهیهیهی خدا منو نگه داره براتون انقد بازم

چرا عزیزم چی چوده؟
-
وقتی مسئولای فوتبال انقد بی نظمن توقع دارین سازمان سنجش کنکورو بندازه عقب
؟مرگ بر کنکور :|

-
@fatemeh_banoo پا شویه

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@fatemeh_banoo پا شویه

یادمه بچه که بودم مامان ی تشت پراز اب میزاشت جلوم چندتا دستمال پارچه ای مینداخت توش میگفت اینا رو بشور
برای این که دست بزنم به اب
پامو میزاشتم تو تشت اب خنکیش میرفت لای رگای خونم انگار
اون حس دیگ نمیاد(:
بالای تخت دوطبقه گیر افتادم(:
ردپا



️



