ردپا
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
پسر خالم یکسالشع باباش میخواس بره شروع کرد گریه بردنش از باباش دور شه توپنج دقیقه اروم شد واصلا یادش رفت
ناراحتی های بچگی همینه تا ب خودت بیای فراموش شدن
اینقدر رو دل سنگینی نمیکنن
نمیشن بغض تو گلو
حسادت فقط واسه دوتا خوراکی بود واونم تمام
قهر میکردیم وهمون جمله معرف قهر قهر تا روز قیامت
اما این روزا خیلی باهم خوبیم درحالی ک قلبمون پراست از کینه@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
پسر خالم یکسالشع باباش میخواس بره شروع کرد گریه بردنش از باباش دور شه توپنج دقیقه اروم شد واصلا یادش رفت
ناراحتی های بچگی همینه تا ب خودت بیای فراموش شدن
اینقدر رو دل سنگینی نمیکنن
نمیشن بغض تو گلو
حسادت فقط واسه دوتا خوراکی بود واونم تمام
قهر میکردیم وهمون جمله معرف قهر قهر تا روز قیامت
اما این روزا خیلی باهم خوبیم درحالی ک قلبمون پراست از کینهروز قیامتمون هم شروع بازی بعدی بود
-
@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud خواهر من همیشه رئیس بود همش زور میگفت
یادش بخیرتو کوچه که همه جمع میشدن نوستالژی ترین خاطرس
masoud ما روستا خونه بابا بزرگم تابستونا اونجا بودیم من وپسر خالم
فقط امتخان اخری میدادیم ومیرفتیم
ی هفته مونده ب مدارس ب زور ودعوا میبردنمون شهر واسه مدرسه
پسر خالم اغلب فرار می‌کرد ب زور یک مهر میرفت
گونه های قرمزی ک افتاب سوخته بود
درختای سیب
چقدر دلم تنگه چقدر -
@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
پسر خالم یکسالشع باباش میخواس بره شروع کرد گریه بردنش از باباش دور شه توپنج دقیقه اروم شد واصلا یادش رفت
ناراحتی های بچگی همینه تا ب خودت بیای فراموش شدن
اینقدر رو دل سنگینی نمیکنن
نمیشن بغض تو گلو
حسادت فقط واسه دوتا خوراکی بود واونم تمام
قهر میکردیم وهمون جمله معرف قهر قهر تا روز قیامت
اما این روزا خیلی باهم خوبیم درحالی ک قلبمون پراست از کینهروز قیامتمون هم شروع بازی بعدی بود
masoud اره واقعا
-
masoud اره واقعا
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
ولی من از بچگیم متنفرم
تو گوش کن داخلش پر از درس زندگیه برات
-
دلم لک زده واسه اون دوچرخه ی نارنجی خوشگل بچگیام
هزار بار بخاطرش خوردم زمین ولی هیچ وقت ازش نتونستم دل بکنم
.
.
کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدم.... -
-
امشب دلم هوای روستامون رو کرده
هوای گوسفند های بابابزرگم ک وقتی شبا میومدن من نگاه میگردم وعاشق این بود یاد بگیرم شیر هاشون رو مامان بزرگم چجوری میدوشه
باغ های سیب والو یی ک موقع سم پاشی من و پسر خالم با دایی هام میرفتیم
آرزو م بود بهم اجازه بدن سیب بچینم برای بار هایس ک میبردن اصفهان
همیشه میگفتن اروم ک سیب لکه برنداره
اخ چ آرزو هایی کوچیکی.
چ دلم تنگ شد -
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud نمخام شما نحرفید
شیطونه میگه ی حکایت در باب خودش براش تعریف کنما
-
امشب دلم هوای روستامون رو کرده
هوای گوسفند های بابابزرگم ک وقتی شبا میومدن من نگاه میگردم وعاشق این بود یاد بگیرم شیر هاشون رو مامان بزرگم چجوری میدوشه
باغ های سیب والو یی ک موقع سم پاشی من و پسر خالم با دایی هام میرفتیم
آرزو م بود بهم اجازه بدن سیب بچینم برای بار هایس ک میبردن اصفهان
همیشه میگفتن اروم ک سیب لکه برنداره
اخ چ آرزو هایی کوچیکی.
چ دلم تنگ شد@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
امشب دلم هوای روستامون رو کرده
هوای گوسفند های بابابزرگم ک وقتی شبا میومدن من نگاه میگردم وعاشق این بود یاد بگیرم شیر هاشون رو مامان بزرگم چجوری میدوشه
باغ های سیب والو یی ک موقع سم پاشی من و پسر خالم با دایی هام میرفتیم
آرزو م بود بهم اجازه بدن سیب بچینم برای بار هایس ک میبردن اصفهان
همیشه میگفتن اروم ک سیب لکه برنداره
اخ چ آرزو هایی کوچیکی.
چ دلم تنگ شدمخصوصا صبح که کارتون میذاشت تلوزیون
کماندار نوجوان-جکی و جیل-و...... -
abcc در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@MaryaM-_-Sh متن نداره
فقط ساز میباشدبرنامه shazam کمی از اموزیک رو پخش کنید تشخیص میده
-
@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
masoud اره واقعا
بوی خونه های روستا
اون باغ و جوی آبش
دوران بینظیری بودmasoud حیف ک گذشت
-
masoud حیف ک گذشت
-
@MaryaM-_-Sh در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
امشب دلم هوای روستامون رو کرده
هوای گوسفند های بابابزرگم ک وقتی شبا میومدن من نگاه میگردم وعاشق این بود یاد بگیرم شیر هاشون رو مامان بزرگم چجوری میدوشه
باغ های سیب والو یی ک موقع سم پاشی من و پسر خالم با دایی هام میرفتیم
آرزو م بود بهم اجازه بدن سیب بچینم برای بار هایس ک میبردن اصفهان
همیشه میگفتن اروم ک سیب لکه برنداره
اخ چ آرزو هایی کوچیکی.
چ دلم تنگ شدمخصوصا صبح که کارتون میذاشت تلوزیون
کماندار نوجوان-جکی و جیل-و......masoud عشق فوتبالیست ها بودم
خدا میدونه چقدر براش گریه میکردم اگه نمیدیدمش
فیتیله جمعه تعطیله
خاله شادونه برای اجیم بود و عمع گلاب برا من
یادمه رفتیم بیرون کارتون مدرسه موشها میخواستم
مامانم زنگ زد ب بابام ک برای مریم بخرم
وقتی بابام گفت آره دنیارو بهم دادن
جقدر دوسش داشتم
ندوست
