هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
DoctorRaha در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@philosopher بچهها یا سوال من زیستو تو ۱/۳۰ده صفحه میخونم کندم ایا؟
هن؟
چی میگی عامو؟Flight حالا چی میشد جواب منو بدید تو یه ساعت و نیم خوندن درس زیست۱۰صفحه پیشروی دارم کندم یا نه؟،
-
Flight حالا چی میشد جواب منو بدید تو یه ساعت و نیم خوندن درس زیست۱۰صفحه پیشروی دارم کندم یا نه؟،
DoctorRaha مهم اینه چطوری یاد بگیری کیفیت باید از کمیت برات مهم باشه
-
Flight حالا چی میشد جواب منو بدید تو یه ساعت و نیم خوندن درس زیست۱۰صفحه پیشروی دارم کندم یا نه؟،
DoctorRaha ببخشید
خب این به خیلی چیزابستگی داره
به قول دوستمون کیفیت هم مهمه،اینکه چقدراون صفحه ای ک میخونیدمطلب توش داره..ممکنه مفهومی باشه مثل8پیش یاقلب یا..
یامثلاروتین وروون باشه مثل فصل1و2دوم
امادرحالت کلی بدنیست..خوبه:) -
DoctorRaha ببخشید
خب این به خیلی چیزابستگی داره
به قول دوستمون کیفیت هم مهمه،اینکه چقدراون صفحه ای ک میخونیدمطلب توش داره..ممکنه مفهومی باشه مثل8پیش یاقلب یا..
یامثلاروتین وروون باشه مثل فصل1و2دوم
امادرحالت کلی بدنیست..خوبه:)Flight ممنون عزیزم لطف کردید
-
خلاصه نفرات برترهای دفترچه کانون؛
ما خانواده بدبختی هستیم،بی پول و فقیر
خودمم ی دست و ی پا ندارم ...ضریب هوشیمم صفره...روزی 13ساعت میخوندم
چون دائم کتاب زرد قلمچی و آبی اون میخوندم و پیوستگی ازمون داشتم کنکورو قبول شدم:/
من از تراز 5000هزار شروع کردم چون تحلیل میکردم شدم8000:/ -
خلاصه نفرات برترهای دفترچه کانون؛
ما خانواده بدبختی هستیم،بی پول و فقیر
خودمم ی دست و ی پا ندارم ...ضریب هوشیمم صفره...روزی 13ساعت میخوندم
چون دائم کتاب زرد قلمچی و آبی اون میخوندم و پیوستگی ازمون داشتم کنکورو قبول شدم:/
من از تراز 5000هزار شروع کردم چون تحلیل میکردم شدم8000:/ -
سلام کانونی هم داریم فارغ تحصیل تجربی???
-
اعصابم خوردهههههه
درصدام تغییر کردن هووووف مثلا این اولین ازمون جامع بود
-
پیشرفت که نکردم شوکه هم شدم
-
revival
اها یادم رفت اینم اصافه کنم؛
تو عمرشون بنده خداها نه کلاس رفتن نه مشاور داشتن فقط از پشتیبان استفاده کردن:/
به فراشناخت هم خیلی اعتقاد دارن:/revival عزیزم همش هم الکی نیست من دختر خالم رتبه ۱۲۸کنکوره پارسال کنکور داد رشته ی انسانی هم بود تنها کاری که کرد آزمون های سنجش شرکت کرد و خودش درس خوند و تست زد کسی رنگسو نمیدید تو شرایط بدی بود که خالم و شوهر خالم هم داشتن از هم جدا میشدن هیچکس باورش نمیشد باباش تا دید قبول شده براش مثل یه عروسی تو تالار جشن گرفت طلاق هم نگرفتن