هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
فاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
خووبه
دراز بکش چشماتو ببند نفس عمیق بکش
و شمارش معکوس از هزار بیا پایین خوابت میبره کم کمنتیجه خوبی نداره
تجربه داشتم ده دور شمردم
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBrilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟ -
برای همه چیز ازتون ممنونم
چه محبتاتون
چه درسهایی که باید میگرفتم
من دیگه شهره م به احساساتیبودن
خب واسه یه آدم احساساتی ساده نیست رفتن
ممکنه یه عده بیخیال از فردا فراموش کنن یا شروع کنن به فراموش کردن ...
ممکن هم هست یه عده شبیه خودم باشن و نتونن یا اصلا نخوان
من یه مدت اینجا بودم و واقعا میگم که تابحال بد هیچکسی رو نخواستم
اگه نتونستم به قول دینی حسن فاعلیمو به حسن فعلی تندیل کنم منو ببخشین
خاطراتی که تو ذهنمه دو طرفه ست
یه سرش یه آدم دیگه ست
خاطره ها رو با آدماش میخوام
خیلی حس و حالای خوب داشتم اینجا خیلی
یه نمونه ش یه دوستی که یه شب بیرون سینما باهاش یه دل سیر حرف زدیم
فیلم تنگه ی ابوقریبو مامانم خریده بود یاد اون خاطره هه افتادم
خودش میدونه چیو میگم
دیگه باید بدونه اون شب آدم کوچیکی نبوده واسم که اونو انتخاب کردم واسه صحبت کردن
یکی ازبچه ها یه بار گفت فلان روز فلان ساعت بیا چت کنیم
همون روز فن کامپیوترم سوخت و چیز دیگه ای دم دستم نبود
جمعه بود رفتم به زحمت یه لوازم خونگی پیدا کردم پنکه خریدم خخخخخخخ
بعدش اومدم دیدم نوشته رفتم دیدن عزیزی که از کما برگشته
خیلی خوشحال شدم از خبرش
یه دوستی میدونه که یه روز تو پارک بودم داشتم حظ میکردم از برگای پاییزی که خاطره ی اون آقاهه که اون روز پرید تو ماشینو واسش گفتم
همون روز صدجا رفتم
رفتم ترن هم سوار شدم از دست دوستم جیغ کشیدم خخخ
شبش یادشه حتما قهوه دستم بود داشتم صحبت میکردم حواسم به قهوه هه بود هی فرعی تو فرعی شد گم شدم خخخخ
یه دوستی یه بار باهام چت میکرد گریه م گرفت
تو همون حال انقد گشنم بود اشک میریختم قیمه نذری محرمو میخوردم خخخ
یه چیز ماسیده ی داغونی هم بود
بیچاره فقط پنیر دم دستش بود بخوره خخخ
یه دوست دیگه نصف شبی سویا میخورد چت میکرد
یه دوست دیگه م وقتی حرف میزد من کلا پاپ کرن میخوردم از اول تا آخر
انقد خوردم تو چت کردن با اون مکه دیگه میبینمش هوس پاپ کرن میکنم
قرار بود بعد اون همه چت نیای ها
یه دوستی بود یه بار به جا یاعلی یه چیز خنده دار گفت بهم
یه دوست دیگه یه شب سختو باهاش سحر کزدم و خیلی غصه خورد طفلی برام
یه دوستی هم بود یه عکسی گذاشت که گفتم چی کار کرد با دل من
عکس همون آدم آسمونی و عزیز
یه دوستم یه بار موهای فرفریشو بهم نشون داد خخخ
خودش میدونه قضیه ش چیه
اوووه
فکر نمیکنم کسی اینا رو بخونه ها
ولی اگه خوندین دمتون گرم
چقدر خاطره
چقدر خاطره
چقدر خاطرهنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@philosopher من خوندم
فائزه ی ?!! گرچه فکر نکنم من میون این خاطره ها باشم -
Brilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهفاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟سوم
-
فاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟سوم
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBrilliant در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟سوم
گرچه سال اولم کنکور حساب نمی کنم اصلا نمی دونستم باید چکار کنم فقط می خوندم ...
-
Brilliant در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant
۱۰ دور ؟؟؟
یا خدا پس بدم موقع خواب عدد کشف کنی
زهرایی98 کنکور چندمت میشه؟سوم
گرچه سال اولم کنکور حساب نمی کنم اصلا نمی دونستم باید چکار کنم فقط می خوندم ...
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBrilliant موفق باشی عزیزم :))
منم سومیم -
Brilliant نه یه نفر دیگه م
تو ده بار برام جواب سوالامو مفصل دادی
خیلی مفصل
اینم یادم میمونهنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط Brilliant انجام شده@philosopher در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant نه یه نفر دیگه م
تو ده بار برام جواب سوالامو مفصل دادی
خیلی مفصل
اینم یادم میمونههر کی هستی برات بهترین ها روآرزو می کنم
بهترین حس ها
بهترین خنده ها بهترین موفقیت ها
زندگیت پر از برکت وعشق
خدا همیشه همراهت -
Brilliant موفق باشی عزیزم :))
منم سومیمنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط Brilliant انجام شدهفاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant موفق باشی عزیزم :))
منم سومیمفاطمه بوشهر در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant موفق باشی عزیزم :))
منم سومیمممنون عزیزم همینطور تو بانو
-
@philosopher در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant نه یه نفر دیگه م
تو ده بار برام جواب سوالامو مفصل دادی
خیلی مفصل
اینم یادم میمونههر کی هستی برات بهترین ها روآرزو می کنم
بهترین حس ها
بهترین خنده ها بهترین موفقیت ها
زندگیت پر از برکت وعشق
خدا همیشه همراهت -
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب همه پر از آرامش
-
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۳۱ آخرین ویرایش توسط masoud انجام شده
سلام کسی از پروکسی برای تلگرام استفاده میکنه؟
-
من یه باد کولرم وقتی
پشت تو پر از جوشه ...
بیدل -
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه نفر یه بار به من گفت من مجبورم ولی تو نه
ممنونم بابت کمکاش از همون اول همیشه به فکرم بود
یه دوستم ، نه دو تا
در کل 5تا ولی 3تاشونو قبلا هم اشاره کردم
اینا رو همیشه بهشون گفتم در کنار انسانیت و اخلاق چقدر باهوشن و چقدر کیف میکنم باهاشون حرف بزنم
یکیشون یه بار از دانشگاه یه خاطره تعریف کرد از کسی که به مشکلاتش غلبه کرد و بلند شد
یکیشونم خودش اونقد باهوش هست که نخواد اشاره کنم کیه
یه دوستی از روستاشون گفت و مشکلات دور بو.دن از مرکز
یه دوستی هی شجریان لینک میداد هی ذوق میکردیم با هم هی هم میگفت آلبوماشو برا منم بفرست خخخ
یه دوستی یه بار گفت تو دیگه ما رو نصیحت نکن خخخ
همون که جزء بهترین دوستامه الان خخخ
قشنگ فهموند شما خودت کی هستی که تز میدی و من دیگه بهش حرفی نزدم احسنت بهش خخخ
یه نفر یه بار گفت ساعتو بکش عقب شب نیست گفتم سیاهی شب از پنجره پیداست گفت عینکتو وردارو دهنمو بست خخ
یه دوستی هی گفت میبینمت حالا یه روز و اون روز نرسید
یه دوستی با مشاورش دعوا میکرد استرس داشت سر من خالی میکرد خخخ
چقد من حرص میخوردم واسش که درس نمیخونه
یه دوستی یه بار همش میخندیدو درداشو میگفت با خنده بعدشم خدافظی کرد رفت
من چرا نمیرم -
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
در/کِ باز نمیشود اما
پنجره شنید راز این معما را
ناصر خسرو -
ورزش صبح گاه ارواح و
خسته تن/های خوابیده
خاصر نسرو -
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۲۱:۴۵ آخرین ویرایش توسط the end انجام شده
خوابم می اید
خوابم می اید اما
باید دوباره تمام کتاب کوکب را دوره کنم
بی گلایه وگریه که نمی توان
به دیدار دیار دور رؤیا رفت
باید به رکعت سکوت و صدای کبوتر فرو شوم
باید به پنجره ی باز و پرواز پوک پر بیندیشم
به جریمه های نانوشته ی جمعه های کودکی
به گلوی گرفته و گریه ی گیتار
به طنین ترانه و طبل تندر
باید به حقارت ابرها بیندیشم
به بیم بارش باران
به سرود ساکت اشک
خوابم می اید اما
باید به اندازه ی گریه یی کوتاه هم که شده
به تو بیندیشم
شاید نگاه گرم تو
در لابه لای این همه رویا
یا در خیال این همه خمیازه گم شده باشد
چه کنم؟ زیبا جان
باید بیابمت
به این گریه های گاه به گاه بالش و بستر
خو کرده ام دیگر