هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
نصف پستای تاپیک مشاعره رو این تشکیل میده
@murphy -
همین بیت دقیقا
@murphy -
ققنوس یکمم بفکر خودت باش نه غذا میخوری نه دکتر رفتی .قهرم کردی
یکم فک کن ببین اصلا برا چی زندگی میکنی ؟ -
همین بیت دقیقا
@murphy -
@murphy :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
@murphy :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@لیلی79 نمدونم
با خودت چند چندی ؟
هدف زندگیتو پیدا کن کنارشم بفکر سلامتیت باش -
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
@لیلی79 نمدونم
با خودت چند چندی ؟
هدف زندگیتو پیدا کن کنارشم بفکر سلامتیت باش -
@murphy :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
@murphy :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
چقد فیک بودنت معلومه
@rahbar-80
-
@murphy
آره -
داییم زنگ زده میگه اگر پزشکی قبول بشی برات لب تاپ میگیرم
دایی جان شما اون دوتا باربی که پسر نازنیت وقتی ۲ سالش بود از وسط شکوندش رو بیار بده عزیزم من نمیخام چیز دیگه ای
@fatemeh_banoo در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
داییم زنگ زده میگه اگر پزشکی قبول بشی برات لب تاپ میگیرم
دایی جان شما اون دوتا باربی که پسر نازنیت وقتی ۲ سالش بود از وسط شکوندش رو بیار بده عزیزم من نمیخام چیز دیگه ای
من داییم نمیدونه زندم
-
@murphy در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
فااطمه چه خبر از امتحانا؟
نگم برات
صبح ک داشتم میرفتم تو تاکسی با راننده تاکسی بحثم شد یعنی اون بحث کرد من سکوت کردم یه جایی هم یه تکنیک روانشناسی زدم شرمنده شد و دیگه چیزی نگفت
تو ماشین فک کردم تحصیلی شغلی امتحان دارم خیلی شیک و مجلسی نشستم خوندم بعد ک نزدیک دانشگاه شدم گفتم بزار کارت ورود به جلسه رو ببینم ک کدوم کلاسم نگاه کردم دیدم عه امتحان شناختی دارم و تا الان داشتم اشتباه میزدماسترس گرفتم از قبل ک این درسم خونده بودم یادم رفت ولی خب استاد اومد بالا سرم گفت نگران نباش تو عالی و حله
رسید امتحان 11 گفتم انگیزش و هیجان بخونم ک سخته استادشم سخت گیر خوندم و تحصیلی شغلی هم ک از صبح بلد بودم مرور کردم
گفتم برم ببینم مراقب کدوم کلاس بهتره ک اول اونو امتحان بدم دیدم از شانس خوبم مراقبه دوستمه و گفتم حواست باشه من شرایطم اینجوریه و فلان گفت فاطمه نگران نباش حله اون یکی کلاس ک امتحان هیجان داشتم مراقبش در حد المپیک چیزهکل دانشگاه ازش شاکین من دیدم اونه رفتم اون یکی کلاس ک دوستم بود نگو زنه حرفهای مارو شنیده و میره به حراست میگیه ک مراقبارو عوض کنن رفت یه مراقب آورد بدتر از خودش ک چشم از من بر نداشت هر چند منم سرمو از برگه بلند نکردم و تقلب هم دادم
وسط امتحان استاد اومد گفت فاطمه پاشو امتحان بعدیتو بده 20 ای گفتم باشه رفتم هیجان امتحان بدم چشمت روز بد نبینه انقدر استرس گرقتم سوالارو دیدم ک همه چی یادم رفت و هرچی اطلاعات از پدر پدرجد روانشناسی داشتم براش نوشتمتنها درسیه ک تو طول تحصیلم فقط میخوام پاس شه
این شد سرنوشت امتحانم دتر