خــــــــــودنویس

[revival]

@پرهام-صادقی
ندای درون من؛خدا گوگل ترنسلیت رو از هیچکدوممون نگیره...

[Zrex]

اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبید

[Acola]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

Acola یا ابرفض
من یه لحظه ازت ترسیدم

نترس کاریت ندارم ‍️
با پسر عموم پارکور کار میکردم
حرکت چرخشیو میرفت ولی بهم یاد نمیداد ک هیچ نمیزاشت حتی امتحانشم کنم ..ترقه انداختم جیب شلوارش ..پاش از نشینمنگاه ب فنا رفت‍️

[ققنوس]

Zrex یعنی انقد خندیدم شیکمم درد گرفت

[revival]

شب خوش همگی

[Zrex]

ققنوس امکان فوت هست؟

[Acola]

Zrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبید

وای ینی تیکه اخرررش

[masoud]

[ققنوس]

Zrex نه من هنوز هستم ب این راحتیا تو صدرا رو تنها نیمزارم

[Zrex]

ققنوس پس راه سختی رو در پیش گرفتی

[MaryaM._.sh]

Zrex وای خدا چقدر خندیدم
منم ی بار غرور اومد سراغم آنچنان با مغز اومدم تو آسفالت جلو همه ک دیگه یادم رفت غرور

[ٍeAtShItDiE]

Zrex در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

اینو یه بار گفتم ولی خب تحربه ی خوبی بود بزار بازم بگم
اوایل داشتم میرفتم کاراته فک میکردم همه رو میتونم بزنم با یکی دعوام شد رفتم پشت مدرسه دعوا کنم پنج نفری ریختن سرم تا میخوردم زدنم
بعدش دیگه هیچوقت دعوا نکردمقبلشم البته دعوا نمیکردم اینم سر غرور کلاس کاراته بود که رفع شد
یه بارم تو کوچه دعوا شد من از لای در داشتم نگا میکردم یکی از اونایی که از کوچه بغلی اومده بود سرمو گذاشت لای در درو کوبید

چه خاطرات تلخی حاجی
منم کلا دعوایی نیستم
کل دعوایی هم که توش پیروز شدم یبار
بود که با پسر خالم متحد شدیم و پسر داییمونو نیم ساعت کتک زدیم

[Acola]

هنوز زخمای تو روباله من
هنوز از خوابه خوشت میپرم هرشب:)

[__chakisaldva__]

من ایلقارو میشناسم سعی کنین خودتون بمیرین یجوری
ققنوس

[ققنوس]

Zrex من بیشتر از ت کتک کاری کردم

[آسِمان آبی]

Acola

[ققنوس]

@m__sadra__b منو نشناختی هنو

[Acola]

آسمان ِ آبی در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:

Acola

[__chakisaldva__]

نه مشکل اینه کتک کاری نمیکنه ایل
اسلحه مخوفی داره
ققنوس

[Zrex]

@m__sadra__b نگران سر انجام مورچه هستی؟