ردپا
️
️
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
-
این پست پاک شده!
-
ققنوس در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
دقیقا الان کیا پی وی هستن
پی وی حرامعوالا من ک الان بیدار شدم
-
از دیشب ک بخشیش رو گذاشتم،همش داره باهام....
کامل بذارمش..همت چه برفرازد از شرم فقر ما دست
عریان تنی لباسیم کو آستین کجا دستبیانفعالی از ما ناموس آبرو برد
تا جبهه بیعرق شد شستیم از حیادستهرجا لب سؤالی شد بر در طمع باز
دیگر به هم نیاید چونکاسهٔگدا دستقدر غنا چه داند ذلتپرست حاجت
برپشت خود سوار است از وضع التجادستیاران هزار دعوی از لاف پیش بردند
از اتفاق با لب طرح است در صدا دستگردون ناپشیمان مغلوب هیچکس نیست
سودن مگر بیازد بر دست آسیا دستای صحبت ازدل تنگ تهمت نصیب شبنم
این عقده گرگشودی تا آسمان گشا دستچاک لباس مجنون خط میکشد به صحرا
اینجا هزار دامن خفتهست جیب تا دستتغییر رنگ فطرت بیننگ سیلی ئی نیست
روز سیاه دارد درکسوت حنا دستدریوزهٔ طراوت یمنی ندارد اینجا
چون نخل عالمی را شد خشک بر هوا دستبر قطع زندگانی مشکل توان جدا کرد
از دامن هوسها، این صدهزار پا، دسترعنایی تجما، مست خراش دلهاست
هرگاه پنجه یازید، شد ناخنآزما دستحرصحصول مطلب، بینشئهٔجنون نیست
از لب دو گام پیش است در عرصهٔ دعا دستاز دستگیری غیر در خاک خفتن اولیست
همچون چنار یارب روید ز دست ما دستحیف است سعی همت خفتکش گل و مل
بایدکشید از این باغ، یا دامن تو، یا، دستبیدل درین بیابان خلقی به عجز فرسود
چون نقشپا شکستیم ما هم به زیر پا دست -
از دیشب ک بخشیش رو گذاشتم،همش داره باهام....
کامل بذارمش..همت چه برفرازد از شرم فقر ما دست
عریان تنی لباسیم کو آستین کجا دستبیانفعالی از ما ناموس آبرو برد
تا جبهه بیعرق شد شستیم از حیادستهرجا لب سؤالی شد بر در طمع باز
دیگر به هم نیاید چونکاسهٔگدا دستقدر غنا چه داند ذلتپرست حاجت
برپشت خود سوار است از وضع التجادستیاران هزار دعوی از لاف پیش بردند
از اتفاق با لب طرح است در صدا دستگردون ناپشیمان مغلوب هیچکس نیست
سودن مگر بیازد بر دست آسیا دستای صحبت ازدل تنگ تهمت نصیب شبنم
این عقده گرگشودی تا آسمان گشا دستچاک لباس مجنون خط میکشد به صحرا
اینجا هزار دامن خفتهست جیب تا دستتغییر رنگ فطرت بیننگ سیلی ئی نیست
روز سیاه دارد درکسوت حنا دستدریوزهٔ طراوت یمنی ندارد اینجا
چون نخل عالمی را شد خشک بر هوا دستبر قطع زندگانی مشکل توان جدا کرد
از دامن هوسها، این صدهزار پا، دسترعنایی تجما، مست خراش دلهاست
هرگاه پنجه یازید، شد ناخنآزما دستحرصحصول مطلب، بینشئهٔجنون نیست
از لب دو گام پیش است در عرصهٔ دعا دستاز دستگیری غیر در خاک خفتن اولیست
همچون چنار یارب روید ز دست ما دستحیف است سعی همت خفتکش گل و مل
بایدکشید از این باغ، یا دامن تو، یا، دستبیدل درین بیابان خلقی به عجز فرسود
چون نقشپا شکستیم ما هم به زیر پا دست -
از دیشب ک بخشیش رو گذاشتم،همش داره باهام....
کامل بذارمش..همت چه برفرازد از شرم فقر ما دست
عریان تنی لباسیم کو آستین کجا دستبیانفعالی از ما ناموس آبرو برد
تا جبهه بیعرق شد شستیم از حیادستهرجا لب سؤالی شد بر در طمع باز
دیگر به هم نیاید چونکاسهٔگدا دستقدر غنا چه داند ذلتپرست حاجت
برپشت خود سوار است از وضع التجادستیاران هزار دعوی از لاف پیش بردند
از اتفاق با لب طرح است در صدا دستگردون ناپشیمان مغلوب هیچکس نیست
سودن مگر بیازد بر دست آسیا دستای صحبت ازدل تنگ تهمت نصیب شبنم
این عقده گرگشودی تا آسمان گشا دستچاک لباس مجنون خط میکشد به صحرا
اینجا هزار دامن خفتهست جیب تا دستتغییر رنگ فطرت بیننگ سیلی ئی نیست
روز سیاه دارد درکسوت حنا دستدریوزهٔ طراوت یمنی ندارد اینجا
چون نخل عالمی را شد خشک بر هوا دستبر قطع زندگانی مشکل توان جدا کرد
از دامن هوسها، این صدهزار پا، دسترعنایی تجما، مست خراش دلهاست
هرگاه پنجه یازید، شد ناخنآزما دستحرصحصول مطلب، بینشئهٔجنون نیست
از لب دو گام پیش است در عرصهٔ دعا دستاز دستگیری غیر در خاک خفتن اولیست
همچون چنار یارب روید ز دست ما دستحیف است سعی همت خفتکش گل و مل
بایدکشید از این باغ، یا دامن تو، یا، دستبیدل درین بیابان خلقی به عجز فرسود
چون نقشپا شکستیم ما هم به زیر پا دست -
revival مداح لعنتی
آسمان ِ آبی
پست بالاZrex
حله : )
منم همسنش بودم جغد بودم
2 سال بزرگترم
