هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
طرف با خواهر دوست قدیمیش
خیلی بده
خاک برسرش
البته خودم نوشتم
-
عه :| این خواهر اون بوده
چه جالب شد
-
به من میگن جغد پیر
_MILAD_ -
spd2000 در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
Brilliant
یه کتاب بگیر دستت دردت دوا میشه
برعکس من یه چیزی بخونم هوشیاذ میشم که تهش برم
-
Brilliant
بجایی رسیدیم بجای نظر مردم که بهش بگن چشم
باید بگن هرچی موسسات اموزشی بگن همون چشم -
نهنه خدا رو شکر پیدا شد آقا راحت باشید
http://www.kanoon.ir/Public/Entrance?mc=1&gc=4 -
Brilliant
بجایی رسیدیم بجای نظر مردم که بهش بگن چشم
باید بگن هرچی موسسات اموزشی بگن همون چشم -
_MILAD_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
_MILAD_
کاظم جان امروز هوس تاثیر نصفه قطعی معدل کردن
چشم الساعه حاضر میشهمن اشتباه کردم
-
یه پیکان سبز که حسابی خوابیده بود و شیهشه هاشم دودی بود و رینگاش تمیز بود و برق میزد داشت رد میشد.
همچین پیکانی تو محلمون هست
-
یه پیکان سبز که حسابی خوابیده بود و شیهشه هاشم دودی بود و رینگاش تمیز بود و برق میزد داشت رد میشد.
همچین پیکانی تو محلمون هست
@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یه پیکان سبز که حسابی خوابیده بود و شیهشه هاشم دودی بود و رینگاش تمیز بود و برق میزد داشت رد میشد.
همچین پیکانی تو محلمون هست
@Amir-Bernousi در هرچی تو دلته بریز بیرون 3 گفته است:
یه پیکان سبز که حسابی خوابیده بود و شیهشه هاشم دودی بود و رینگاش تمیز بود و برق میزد داشت رد میشد.
همچین پیکانی تو محلمون هست
ما یه صورتیش تومحله مون هست
-
ادما یهو میان و یهو میرن
یهو نفس راحت میکشن و حذف میکنن..
یک.. دو.. سه.. پشت سر هم خط میزنن و نگران شبای بعدشم نیستن...
انقد خط میزنن که میبینن دیگ هیچکسو ندارن
حتی خودشونو هم خط میزنن لا به لای اشکا بغضا کنایه ها..
بعد وقتی میبنن هیچ کس نمونده یه نفس راحت میکشن و میرن..
میفهمن که هیچ کس وظیفه نداره..
که وظیفه ندارن..
که همه دنیا ی کمدی دراماتیک هست که ته تهش اونی که ادم خوبه بود صرفا برنده نمیتونه باشه
که اگر نجنگی شاید باهات نجنگن!
که لازم نیس بخوری تا خورده نشی. چون تو فقط ی طعمه ای
وقتی بیخیالی رو تو چشمات دیدم فهمیدم داشتم برای طعمه بودن میجنگیدم
اما دیگه تموم شد
بزار بگن غلطه بزار بگن نمیشه
دلم میخاد نمیشه بشنوم دلم میخاد انقد سخت باشه که احتمالش برسه به صفر
اما تموم شد..#فلبداهه
سلام (:
-
خانومه که مانتوی خاکستریِ بلند پوشیده بود و یه شال آبی رو سرش بود، کاغذایی که روی میز پذیرش بود و برداشت و رفت سمت صندلیا.
-من یه سرم داشتم. چقدر تقدیم کنم؟
-آقای طالبی؟
-بله طابی هستم. طالبی قزوینی.
با شنیدن این جمله که طالبی هستم، رومو برگردوندم و با دستام جلوی دهنمو گرفتم تا صدامو کسی نشنوه. تازه تاییدم میکنه! طالبی قزوینی! با دندونای فکِ پایینم لب بالاییمو گرفتم و برگشتم.
رسیدشو گرفته بود داشت میرف. یه آقای کچل بود. با دیدن قیافش بیشتر خندم گرفت. دوس نداشتم کسیو مسخره کنم ولی دیگه دستِ خودم نبود.داره ازش خوشم میاد
-
خانومه که مانتوی خاکستریِ بلند پوشیده بود و یه شال آبی رو سرش بود، کاغذایی که روی میز پذیرش بود و برداشت و رفت سمت صندلیا.
-من یه سرم داشتم. چقدر تقدیم کنم؟
-آقای طالبی؟
-بله طابی هستم. طالبی قزوینی.
با شنیدن این جمله که طالبی هستم، رومو برگردوندم و با دستام جلوی دهنمو گرفتم تا صدامو کسی نشنوه. تازه تاییدم میکنه! طالبی قزوینی! با دندونای فکِ پایینم لب بالاییمو گرفتم و برگشتم.
رسیدشو گرفته بود داشت میرف. یه آقای کچل بود. با دیدن قیافش بیشتر خندم گرفت. دوس نداشتم کسیو مسخره کنم ولی دیگه دستِ خودم نبود.داره ازش خوشم میاد
من اصلا این طالبی رو با اون طالبی قاطی نکرده بودم تا اینکه یکی از همسایه هامون خودش بحثو پیش اورد :|
تا اون موقع به این نکته پی نبرده بودم :|
@Amir-Bernousi -
به به جناب برنوسی (:
خوشحالم اسمتون رو جزو همیار ها میبینم مباررکه
شاد و موفق باشین دکتر@Amir-Bernousi