ردپا
️
️
هرچی تو دلته بریز بیرون 3
-
روزی گدایی به دیدن درویشی رفت و دید که او برروی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است. گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: «این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریف های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم.»
درویش خنده ای کرد و گفت : «من آماده ام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم.»
با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد. او حتی درنگ هم نکرد تا دمپایی هایش را به پا کند. بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت: «من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم.»
صوفی خندید و گفت: «دوست من، گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب می کند.»
در دنیا بودن، وابستگی نیست.
وابستگی، حضور دنیا در ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید می شود به آن وارستگی میگویند...بینظیر
-
از دست مامان دوستم که اینقدر فضوله چیکار کنم
ای خدا مردم چقدر بیکارن
تلفنشو جواب نمیدم میاد خونه سوال پیچم کنه
-
روزی گدایی به دیدن درویشی رفت و دید که او برروی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است. گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: «این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریف های زیادی از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم.»
درویش خنده ای کرد و گفت : «من آماده ام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم.»
با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد. او حتی درنگ هم نکرد تا دمپایی هایش را به پا کند. بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت: «من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم.»
صوفی خندید و گفت: «دوست من، گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب می کند.»
در دنیا بودن، وابستگی نیست.
وابستگی، حضور دنیا در ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید می شود به آن وارستگی میگویند...بینظیر
-
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
revival گفته است:
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
این ادم کشه دیشب تو خواب من بوده
بعدیا کیان
#شوخی -
@نازی-79
اتفاقا بگو وگرنه به مرور زمان اسیب می بینی
حتما هر کی ناراحتت کرد بهش بگو
بروز بده
برخورد کن باهاش -
revival گفته است:
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
این ادم کشه دیشب تو خواب من بوده
بعدیا کیان
#شوخیBrilliant گفته است:
revival گفته است:
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
این ادم کشه دیشب تو خواب من بوده
بعدیا کیان
#شوخیاتفاقا باید به revival گفت
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها -
Brilliant گفته است:
revival گفته است:
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
این ادم کشه دیشب تو خواب من بوده
بعدیا کیان
#شوخیاتفاقا باید به revival گفت
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلهاresearcher گفته است:
Brilliant گفته است:
revival گفته است:
researcher گفته است:
باز دوباره خواب پریشون دیدم
خواب عززائیلو دیدم
دودفه اومد....
همش خواب مرگمو می بینم
کسی می دونه تعبیرش چیه؟....بچه ها ب شام داریم نزدیک میشیم
این ادم کشه دیشب تو خواب من بوده
بعدیا کیان
#شوخیاتفاقا باید به revival گفت
کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
-
@نازی-79
خیلی وقتا ما فک می کنیم که از بقیه ضربه دیدیم توو زندگیمون یا اونا باعث حال خرابمونن
ولی اکثرا از خودمون شکست خوردیم از رفتارای خودمون
خیلی وقتا باید تجربه بگیری بزنی قاب دیوار دلت
-
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد -
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شادBrilliant گفته است:
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شادشاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیممن تهی پیمانه بودم، سر کشیدم خویش را
