-
در کودکي او را بدست موجهاى نيل ميسپارند تا برسد به خانه ي فرعونِ تشنه به خونَش
ديگري را برادرانش به چاه مى اندازند ,سر از خانه ي عزيز مصر در مي آورد
مکر زليخا زندانيش مي کند , اما عاقبت برتخت مينشيند
آتشي نمیسوزاند ابراهيم را..
دريايى غرق نميکند موسى را...
اگرهمه عالم قصدضرر رساندن تورا داشته باشند
وخدا نخواهد نميتوانند او يگانه تکيه گاه من و توست
به تدبيرش اعتماد کن
به حکمتش دل بسپار
و به او توکل کن ... -
خــوب ِ مــن ،
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم -
فرمول برنده شدن اینه:
به برنده ها نگاه نکن
به برنده شدن نگاه کن -
زخمی در پهلویم است...
روزگار نمک میپاشد...
و من به خود میپیچم...
و همه فکر میکنند میرقصم!!! -
ما میتوانیم
خیلی چیزها به آدمهای اطرافمون هدیه کنیم.
مثل عشق, لذت و محبت...!
اما لیاقت داشتن اینها رو,
ما نمیتونیم بهشون بدیم!
-
گاهی با دویدن به سمت کسی...
نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت
پس با کسی بمان...
که حداقل نیمی از راه را به سمت تو دویده باشد... -
عاشق محکومی است که محاکمه نمی شود…
دیوانه ایست که معالجه نمی شود…بیگانه ایست که شناخته نمی شود…
سکوتی است که شکسته نمی شود…
وفریادی ایست که ارام نمی شود… -
در روزگار غریبی که سزای خوب بودن
خنجر از پشت خوردن است.....پس بزن که سزای من
از درد به خود پیچیدن استبزن که یک عمر تکرار اشتباه
داستان تکراری زندگی ام شده است...فرو کن خنجرت را نارفیق
تا که دردش بیدارم کند
از خوابی که در آن همه را خوب می بینم...این یکی را محکم تر بزن...