سلام
سعی می کنم یه توضیحاتی از فیزیک بدم، شاید به دردتون بخوره.
•خب ما یه سنگ رو از بالای ساختمون می‌اندازیم پایین، چه اتفاقی می افته؟
خب می افته پایین
•یه توپ یه گوشه سالن ساکن ایستاده، ما اون رو شوت نمی کنیم، خب چه اتفاقی می افته؟
خب معلومه ساکن می مونه.
•خب حالا می آییم توپ رو یه شوت محکم می کنیم، چه اتفاقی می افته؟
حرکت می کنه
||حالا هر چی توپ ما سنگین تر، مثلا یه توپ آهنی باشه، نسبت به توپ اول یه شتاب کمتری میگیره||
می بینید، همه جا ما می آییم یه سری روابط رو بررسی می کنیم که اتفاقا مربوط به همین دنیایی هست که ما درون اون زندگی می کنیم.
مثلا نیرو چیزی هست که می دونید چیه
ولی چرا با کف دست به سطح کاغذ نیرو وارد می کنیم کاغذ سوراخ نمیشه ولی با یه سوزن راحت کاغذ سوراخ میشه؟
خب میگیم نیرویی که دست ما وارد می کنه، روی مساحت زیادی از کاغذ پخش میشه و مثل نیرو سوزن متمرکز نیست.
خب اینجا هست که می بینیم به یه مفهوم تازه نیاز داریم، اسمش هم میذاریم فشار، و این فشار، مقداری رو به ما میده که بر واحد سطح هست.
توی فشار برخلاف اون نیرو، این مساحت دوتا چیزی که با هم تماس دارن اثر داره
حالا بعد از اینکه مفهومات و این چیزا رو توی فیزیک فهمیدیم، می آییم از یه ویژگی دیگه فیزیک استفاده می کنیم و اون، به دست آوردن کمیت هست.
یعنی عدد نیرو رو به دست می آوریم، عدد شتاب توپ رو به دست می آوریم. عدد هر چیز دیگه ای رو می تونیم به دست بیاریم و باهاش کارایی که دلمون می خواد رو انجام بدیم
مثلا ببینیم اون سنگی که اول کار از طبقه پنجم آپارتمان رها کردیم آیا وقتی به نزدیکای زمین میرسه انرژی جنبشیش به اندازه ای هست که اگه بخوره تو سر یه آدمی سرشو بشکنه؟
یا اینکه توپی که شوت کردیم چقدر می تونه بره بالا(تا چه ارتفاعی(برحسب متر) بالا میره)؟
خب پس یسری عدد ها هم می تونیم بدست بیاریم
خب این اعداد از کجا میان؟ چطوری میشه حسابشون کرد؟ اصلا چطوری دانشمندا فرمولا رو کشف می کنن و چطوری یه فرمول رو مفهومی بفهمیم؟
خب همین مثال فشار رو ادامه بدیم،
فشار،
خب وقتی با سوزن یا دستمون نیروی زیادی وارد بکنیم، فشار بیشتر میشه یا کمتر؟
-خب معلومه بیشتر میشه
پس میگیم فشار، با اندازه نیرو، رابطه مستقیم داره
-یعنی چی؟
یعنی اگر نیرو بیشتر بشه، نیرو هم بیشتر میشه
اگر نیرو دو برابر بشه، فشار هم دو برابر میشه
اگر نیر نصف بشه، فشار هم نصف میشه
خب حالا با وجود وارد کردن نیرو های مساوی، فشار سوزن، خیلی خیلی بیشتر از فشار دست بود، این به خاطر چیه؟
-خب چون سوزن در سطح کمتری نیرو وارد کرده، مساحت اون قسمت کمتر بوده
آفرین، پس مساحت اون قسمتی که نیرو وارد شده با فشار رابطه عکس داره
یعنی با وجود نیرو های ثابت
اگر مساحت نصف بشه، فشار دو برابر میشه
اگر مساحت دو برابر بشه، نیرو نصف میشه
اگر مساحت سه برابر بشه، نیرو ثلث میشه
و بعد از اون، فیزیک دانان میان فرمولی رو ارائه می کنن که به این صورته: P = F/A
که طبق همون چیزایی هست که گفتیم، چون نیرو رابطه مستقیم داشت میاد توی صورت و چون مساحت رابطه عکس داشت، میاد توی مخرج. و با زیاد شدن نیرو فشار زیاد و با زیاد شدن A فشار کم.
این شد مثلا فشار
بقیه چیزا هم شبیه همینه
مثلا چگالی؛
ما می خواهیم یه چیزی داشته باشیم تو مایه های جرم جسم باشه ولی به مقداری از اون جسم داریم بستگی نداشته باشه
مثلا گفتن اینکه آهن سنگین تره یا پنبه خیلی معنی خاصی نداره
ولی اینکه بگیم چگالی آهن بیشتره یا پنبه خیلی حرفه ای تره.
پس میاییم چگالی رو تعریف می کنیم که به نوع اون جسمی که داریم بستگی داره
فرمولش هم که می دونید، چگالی مساوی جرم به روی حجم، (رابطه مستقیم یا عکس داشتنش رو خودتون بررسی کنید؛ مثلا با دو برابر شدن حجم و ثابت موندن جرم، چه اتفاقی می افته)
حالا دیگه بقیه راه رو با توجه به همین ها میشه رفت جلو، مثلا یه تیپ تستی که توی همین چگالی هست، چگالی مخلوط چند ماده هست،
مثلا میگیم اینقدر آهن با اینقدر مس رو مخلوط میکنیم، چگالی آلیاژ حاصل چقدر میشه
خب اینجا مجبور به حفظ کردن آنچنانی فرمول خاصی نیستیم، میاییم میگیم چگالی هر چیزی میشه جرم به روی جچم، پس چگالی ماده حاصل میشه جرم اون به روی حجم اون، جرم آلیاژ هم که برابر با مجموع جرم آهن و مسه و حجمش هم جمع حجم آهن و مس، و راحت چگالی آلیاژ رو به دست می آوریم.
اینم از فرمول ها و به دست آوردن یه کمیتی یا چیزی در فیزیک
البته بعضی مواقع برای به دست آوردن فرمول بعد از اینکه روابط رو پیدا کردن(روابط مستقیم یا عکس و...) ضرب در یه عدد ثابت هم میکنیم که یکاها و اینها درست در بیاد وگر نه مثلا با دوبرابر شدن بار الکتریکی یک ذره، همیشه نیروی وارده دو برابر میشه.
یا اینکه بعضی مواقع با خود یه کمیت رابطه عکس نداریم، بلکه با مجذورش یا جذرش رابطه مستقیم یا عکس داریم. مثلا اگر این رو سه برابر بکنیم، اون نه برابر میشه.
پس فیزیک شد کلا بررسی اعداد(کمیت ها) و اینها که توی این جهان ما هستن.
که دیگه برای هر کمیت یه یکا میدیم که معیار اندازه گیری هست.(چون مثلا می خواهیم یه بسته بنر یه متری از خارج وارد کنیم، میگیم راحت یه متر، دیگه نمیگیم هشت وجب که بعدا سر یکسان نبودن وجب ها مشکل ایجاد بشه)
و بعدش دیگه میاییم روابط بین این کمیت ها رو میگیم
پس شد روابط کمیت ها
اینها چطوری به هم رابطه دارن
حالا بعد از اینکه اینها رو فهمیدیم، دیگه بقیش مهارته
مثلا شما جرم و حجم رو بهتون دادن، چگالی رو حساب کردید،
اگر حجم و چگالی رو به شما دادن، باید بتونید جرم جسم رو حساب کنید.
یعنی با مجهول دادن هر کدوم از کمیت ها، باید بتونید اون رو حساب کنید،
و اینکه برای حل تست های سطح بالاتر، بتونید ترکیبی از اینها رو به دست بیارید
مثلا شما جرم رو برای حساب کردن انرژی جنبشی لازم دارید، باید برید اون رو از رابطه چگالی حساب کنید بذارید اینجا بعدش اگر SI نبود به SI تبدیل کنید
یا اینکه بعضی مواقع نیاز به استفاده از ریاضیات دارید
حالا چه قدرت جبری،چه مثلثات، چه قدرت محاسبات
مثلا می یه فاصله رو می خواهید که باید از مثلثات به دستش بیارید
اطلاعاتی که از مسئله بهتون دادن،عدد نیست بلکه باید توی فرمولتون یسری متغیر جایگذاری کنید و یسری کارای جبری رو انجام بدید تا متغیرهاتون رو به دست بیارید.
یا مثلا با مفهوم های درصدی سر و کار داشته باشید.
توی آزمون ها هم از این کارا زیاد می کنند. مثلا باید از چند تا فرمول که مفهومی بلد شدید به یه چیز برسید و بعدش درصد رو تحویل بدید.
در کل فیزیک همینا هست و دیگه چیز خاصی احتمالا وجود نداره و در کل تنوعش نسبت به ریاضی و شیمی کمتره چون در کل شما یسری فرمول دارید که تیپ تستاشون هم خیلی خیلی شبیه همن
یعنی درصد خواستن ممکنه برای یکی اول کار سخت باشه، ولی خب توی همه فرمولا و مباحث روال کارش یکیه
یا حتی محاسبات یا استفاده کردن از روابط جبری هم همینطور
برای قوی شدن هم توی فیزیک، مثل همه درسها، تست زیاد می طلبه
البته ممکنه یه معلم خوب توی علاقه‌مند شدن و روی روال افتادن شما در فیزیک نقش خوبی رو داشته باشه ولی، قدرت شما توی فیزیک تست زیاد می طلبه
توی آزمونا هم اگر درصدتون کم شد، فکر نکنم صلاح باشه که نگران بشید؛ چون شما اول باید مفهوم فرمول و مسائل ساده رو یاد بگیرید و کم کم با تست زدن بیشتر و بیشتر به مسائل سخت تر برسید ولی توی آزمون ممکنه بیشتر سوالات سخت باشه و همون اول کار نشه نتیجه مفهومی خوندن رو توی آزمون دید.
به نظرم فیزیک آسون ترین درس تخصصی ها هست چون نسبت به ریاضی، تنوع سوالاتش واقعا واقعا کمتره (تیپ تستا یکیه، فقط فرمول ها فرق می کنه) و نسبت به شیمی، حفظیات واقعا واقعا کمتری داره(کل فرمولای فیزیک کنکور رو میشه روی یه کاغذ آ۴ جا داد و این بیشتر نود درصد سوالات فیزیک رو تشکیل میده؛ تنها چیزی که می مونه مهارت استفاده از اینها هست.)
یکم طولانی شد، امیدوارم کمکتون کرده باشه.
