دستاورد هایِ کوچکِ من

[the end]

سرور و دلبر استارتری
سنجاق قفلی عم ببیرین واسه کارت
مهم نیست واقعا ولی یه خودکارم ببرین یهومیگن کادر را با خودکار پ کنین هول نکنین . اینا راهاییه که تلفات داده نخندین
کارتتونو استمپ بزنین بهتره که اگه گیر ندادن دوباره بزنین اونجا دستاتون جوهرینشه
طرف نفهم باشه میگه بزن دیگه دوباره که مثلا جای عمه ت نیومده باشی کنکور بدی
دستمال پارچه ای هم ببرین
بگم واسه چی؟
یه استدلال دارم توضیح میدم تو پست بد اگهموافق بودین باهاش باز میکنم جریان دستمال پارچه ایو
برعکس بودین جواب نمیداد نمیگم ولی شما ببرین
dlrm

[the end]

خب یه فرضیه ای هست میگه شب کنکور بشینین به بدترین چیزای ممکن فک کنین
بعد تو ذهنتون هی خودتونو تجسم کنین بگین اگه اینطوری شد من فلان کارو میکنم
مثلا اومدیمو دیر رسیدم چی کار کنم بعدش؟ قشنگ تصور کنین
( همینجا بگم تو شهرای بزرگ حواستون به ترافیک باشه. بچه های حوزه فردوسی شهر ما اونایی که دانشکده علومن فقط نه اون ته یطوری میتونین وصل شین بهمترو ایستگاه دانشگاه سریع پیاده شین. بچه ها دانشکده علوم فقط نرین اون تو آویزون ماشینا شین برسوننتون به فلان دانشکده )
خب برگردیم به فرضیه
شما هی بدتر از بدو میاری تو ذهنت واسههمه ی موارد
یکی یکی خودتو تجسم میکنی که خیلی جنتلمن داری مدیریت بحران میکنی

اینطوری با خودت میگی هر چی بشه دیگهآماده ام
مگه مثلا زلزله بیاد بمیریم دور از جون
اون جا هم خوش بین باش کنکورو واسه شماها لغو میکنن سهمیه تپلم میدن چی ازین بهتر
سمت خروجی نرو که شلوغ میشه توباید زنده بمونی
خب اگه با اینموافقین ماجرای دستمالو بگم
اگه تو مخ بروئه نگم

[the end]

من منتظرم ببینم اینایی که لایک میکنن میخونن حداقل؟
آیم نات عه ربات
گوگل اگه یه روز فهمید من ربات نیستم منم میفهمم این پستا مخاطب داره
بگم لنتیا یا خمش باشم در این مجمع

[Sharllot]

@پوکر-فیس-خدایی
میخونیم عزیز جان میخونیم
بفرما مستفیض شیم

[اکالیپتوس]

اگه خونده نشه لایک نمیشه مطمعن باش
@پوکر-فیس-خدایی

[the end]

نه خب پرسیدم بگم اون قضیه دستمالو یا فرضیه های منفی بیشتر اذیتتون میکنه؟
فرضیه من این بود به بدترینا فک کنین تجسم مثبت کنین راه حل پیدا کنین تو ذهنتون
اگه شماها فقط باید مثبت فک کنین و این چیزا نگم ماجراشو

[MOHAMMAD80]

:smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: :smiling_face_with_open_mouth: پیازم بخورید شب بخیر التماس دعا

[the end]

خودشه
با همین فرمون برو جلو
برخیز و مخور غم جهان گذران
بشین و دمی به شادمانی گذران
اشاره به همون بشین پاشوئه صبح کنکور داره
موفق میشی
کرمونی جماعت موفقه حتی اگه نخواد
روحیه دادنم به کی رفته
موج خیابانی نیفته رو گیرندم ایشالا
شبت بخیر
آروم باش و سرحال
MOHAMMAD80

[the end]

@پوکر-فیس-خدایی میتونم مکالمه ی فرضی بسازم جای بقیه نظر بدم جای خودم جواب بدم از این یکنواختی دربیاد
سوال پرسیدم مثلا
دو پست بالاتر فک کنم سوالی بودشا

[the end]

خب ما بگیم دیگه خسته این خیلی
دستمال داستانش این بود که پسر دبیر بنده که شاخ بود تو شهر روز کنکور دستمال پارچه ای میبره عرق کف دستشو خشک کنه
ایشون خون دماغ میشه همون دستمال یکم اجازه میده بهش یه کارایی بکنه
بیچاره رو به زور میبرن بیرون حوزه برش میگردونن رتبه 20 میشه
ایشون با اختلاف نفر اول کشور بود قبلش
ولی خودشو نباخت حدود یه ربع از تایمش رفت
نتیجه اخلاقی:
1-دستمال پارچه ایو ببر مامان جان
2-خودتو نباز تو روخدا
طرف دستاش یهو چوب شده انگار سر کنکور بازم رتبش اونقدری بد نشد
کلا شیمی به بعدو( بازگشت و اینا ) هنگ بود طفلک
اینا واسه همه س
دیر برسی، ساعتت خواب بمونه، شکلاتت وا بشه، حالت به هم بخوره ، وقت کم بیاری، فلان درس سخت شه...
هی فک کن هی راه حل بده
صدا پاشنه کفش
بوی نامطبوع حتی
انقد داغون کن صحنه رو تار و مار کن که دیگه از اون بدتر نشه
بعد آروم برو سر جلسه بگو من آماده اممممممم
وقتی چترت خداست بگذار روزگار هر چه میخواهد ببارد
بباربرایم

[the end]

نکته ی بعدی: یه دبیر فیزیک داشتیم یه خودکار میگرفت دستش سیخ
میگفت این یه پسره
سوال اولو نمیتونه حل کنه همچنان همون زایه قائمه ش حفظه
دوم همون استایل
سومی حل نمیشه همونه
چارمی همونه
و ...
میگفت حالا دخترا
سوال اولو حل نکرد 30 درجه کج
دومی کج تر
سومی احتمالا مماس با سطح افقه
بیخیالی طی کنین
از الان تمرین کن هی به خودت بگو مث ذکر هی بگو هر چی بشه من آرامش خودمو حفظ میکنم . هر چی بشه

[the end]

ده تا سوال نزن اصن پیش میاد واقعا سختی غیرقابل پیش بینی حتی
ادبیات اون سالی که سخت شد نفر اولم دست و پاشو گم میکرد کارش تموم بود که
70 زد چن زد نفر اول؟
یه چیزی شنیدم درست یادم نیس اصن

[the end]

نکته بعد
یه چیزی قلم چی داره هی میگه
خودنگاری آغازین
بنویسین خوبه
شب تو خونه اصلا
حال و احوالتونو بگین
حتی وقتی میگی خراب میکنم گفتنش نتیجه رو بهتر میکنه
به خودت بگو
بنویس دقیق حست چیه
حال داشتی روزشم بنویس ولی فک نکنم وقت شه
بیشتر خودتو میشناختی وضعیتت تو هر درسم تخمین بزن
کلی بگو
باز ریز شی بهتر
فلان مبحث فلان طورم
اینو احتمالا بزنم اونو فلان
این آروم میکنه
میتونی واسه خواهر، برادری، دوستی، کسی توضیح بدی

[the end]

خوشحال میشم کسی توصیه ای داشت ، اینجا و اگه آرزو و حال خوب بود اونجا ( تاپیک ول کن ... ) بگه
ممنون

[the end]

یه توصیه خودم تو آزمون بهش رسیده بودم
سوالی که غلط حل میکنی . ینی میری راه حلو ولی جواب تو گزینه ها نی. به نظرم رد شو با تکنیک زمان نقصانی برگرد دوباره حل کن
اون موقع که درگیر حل مجدد اون سوال هستی احتمالا دوباره همون خطا رو تکرار میکنی . واسه من اینطوری بود
مثلا گافم این بودش که تقسیم بر 2 نکرده بودم مساحت مثلثو یا در مواردی دو سه تا 5تا میشد حتی
دوباره حل میکنی همون تله تکرار میشه
بعد میفتی تو تله ی بزرگیتر
اینکه من این همه وقت گذاشتم عمرا رد شم از روش
من این کار تباهی بود برام باید فورا رهاش میکردم
شما بهش فک کنین

[the end]

آها یه چیزم یه جا دیگه گفته بودم اینکه پاسخنامه طرف پاره شده! آخر آزمون نگهش داشتن یه پاسخنامه دادن بهش وارد کرده
حساس نباسین رو پاسخبرگ یسری افسانه میگن در موردش نمیدونم حاصل کدوم ذهن خلاقه
مراقبا اصولا آدمن
اونجا اینم گفتم که حتی شنیدم پاسخبرگو دستگاه تشخیص نده و نتونه اسکن کنه جوابو یه نفر دستی وارد میکنه
شما فقط پاک کناتونو چک کنین سیاه نکنن همین
سخت نگیرین کلا
یه آزمونه اینم برمیگردین مث عصرای جمعه همینجا توسر هم میزنین بعدش
فرقش اینه یه کیف بزرگتری هس بعدش اونم تابستونی که لش کنی جلو کولر به برنامه های تفریحتم نرسی ولی خوش باشی با دوستات
دوازدهمیا یه کیف اساسی دارن اونم آموزش رانندگیه که دیگه باید آستیناشونو بزنن بالا
همونجا تا تنور داغه آزمونم بدین مث من یکی همیشه وبال گردنتون نباشه

[the end]

با تشکر از سکوت شما
امید است رستگار شویم
یه جمع بندی مختصر : تا الان یه کارایی کردی کلی کارم نکردی
ربطش به روز آزمون چیه؟
به من داداشم گفت چهلم رد شد لرنگ باستو تغییر بده من گفتم میخواستم عوض کنم همون چهلم میکردم
همونجا گفت خراب استدلالتم خندیدیم کلی
روز قبل کنکورتو ، روز آزمونتو خوب باش
چرا قصه میگی ؟
نخوندم و فلان و بهمان
چه ربطی داره
الان آروم باش ، خوب باش
به احترام خودت
انقدم فوش نده به خودت
منم بلد بودم امشب بیام فوش بدم به خودم تودلی
خیلی میخورد به حالم
سو وات؟
ما زورمونو زدیم
بقیش با خودت
خواه پند گیر خواه تو گوشی میزنم
بخندینم این دو روزو

[the end]

به من داداشم گفت چهلم رد شد لرنگ باستو تغییر بده من گفتم میخواستم عوض کنم همون چهلم میکردم

همون رنگ لباس دیگه
لعنت به بی خوابی

[the end]

پستای قبلیمو نمیخونم آمار غلطا زده بالا تایم ویرایشم رفت
چه خنده ها که سر همین سوتیا بر لب نمیاد
بخند شما اصن به خودم

[the end]

سوال خوبی بود عمومی هم بگم
بچه ها دوست من با شال رفته بود سر جلسه
ولی مقنعه ش همراش بود که اگه گیر دادن بتونه سریع سرش کنه
میخواین دوتا رو ببرین اینکارو بکنین ولی به مقنعه هم عادت بدین خودتونو که دادین حتما
مراقبای آقا معمولا واسه توزیع دفترچه میان بعدش میرن
میشه بعدش حتی درآورد
شاید نشه!
آمادگی نشدنشو داشته باشین حالا اگه شد بکنین اون کارو
پ.ن : کاش بدونین دارم با چن نفر مشورت میکنم سر پستای این تاپیک
اینا آدمای بیکاری نیستن مث من
قدر نقل قولا رو حداقل بدونین
امروز من هیچی فردای خودت :| نه یه چیز دیگه بود اون
حالا اگه خندید