بچه های کنکور تجربی99
-
zahra_yp در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
zahra_yp در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
یه لطفی کنید فقط بخونید هر جا سوالی حرفی داشتید در نهایت صحبتام منشن کنید امشب تا ساعت ۱۲ خواهم بود
میخوای بری از انجمن؟؟
توضیح میدم
یه آره یا نه است جوابش فکر کنم
اجازه بدید صحبت کنم در بین حرفام متوجه میشید
به سان خورشید اوکی بفرمائین
-
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
-
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
صحیح...
-
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
صحیح...
@Amin-th در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
صحیح...
میشه پارازیت نشیییی؟؟؟
-
سه سال تحصیل در دبیرستان، به من نشون داد که سختی ها و دشواری ها در عین حال اسودگی ها و راحتی ها توامان و دوره ای شکل در زندگی من و شما رواج داشته رواج دارد و در آینده هم رواج خواهد داشت
-
تابستان سال یازدهم تابساتن عجیب و غریبی برای من بود... خیلی دیدگاه و درس خوندن من تغییر کرد و البته دلیلش رو هم خوب میدونم که چی شد و چه شد!
-
من اومدم
-
من اومدم
دکتر علی ف ادامه نده وایسا سعادت حرفش تمومشه برادر
خوش اومدی -
من یاد گرفتم که اگر خیلی رو دارم و بقیه ندارن و بهش نیاز دارن بخل و خست نورزم.
تابستان سالی که گذشت اینجا اومدم و خوشحالم که اینجا اومدم. چیزی رو اینجا پیدا کردم که شاید کمتر کسی پیدا کرده باشه. -
اولین پست هام بیشتر در مورد درس بود. سوال و نکته و تست و اینا....
دست نویس بود اما به درد کنکوری ها میخورد.
خب بر خورد ها جالب نبود.
یکی میگفت دست خطت تو افتاب بزاری راه میره.
خودم قبول داشتم چون زیاد جالب نبود.
یکی میگفت حاجی میشینی اینا رو حفظ میکنی؟
یکی دیگه که دوازدهمی بود میگفت فلان فرمولی که فرستادی تو سینماتیک هست نیاز به حفظ نیست .
سوالم اینجا بود که چه انتظاری از یه دانش اموز یازدهمی میره که مطلب دوازدهم رو بلد باشه. من اگر بدونم دریغ نمیکنم و کسی رو نمی پیچونم
انتقادات سازنده بود و انصافا جای تشکر داشت.
عده ای بودند که تاپیک زدن برای کار گروهی من جمله خود من که دو حالت داشت یا فقط رای مثبت میخورد یا ترک میشد.
یکی از اون تاپیک ها همینجا بود که از هم پاشید!
از هم پاشیده شدن گروه های درسی یک طرف، رفتار ناجور و عجیب غریب با غریبه هایی مثل من یک طرف و بد از همه بد رفتاری و کل کل کردن بی جا و بی خودی عده ای که من هیچ وقت فراموش نمیکنم همه اینها منجر شد که شهریور ۹۸ از انجمن خدا حافظی کنم -
با اینکه این موارد بود اما از ته قلبم دلم میخواست اون دوستانی که راه گم کردن یا هیچ امیدی ندارن رو کمک کنم.
کم و بیش شب ها ساعت ۱۲ و نیم ، یک شب که بعد از درس خوندن طولانی میخواستم بخوابم هر از گاهی میومدم و افلاین یه سرکی تو انجمن میکشیدم. -
چشم خورد به درخواست کمک یه دوستی که توی این تاپیک هست و الان داره پیام منو میخونه. بله zahra_yp که منشن کرده بود از بچه های فعال من جمله خود من که دوباره حضور پیدا کنن و تاپیک رو مثل اول بسازن
-
چشم خورد به درخواست کمک یه دوستی که توی این تاپیک هست و الان داره پیام منو میخونه. بله zahra_yp که منشن کرده بود از بچه های فعال من جمله خود من که دوباره حضور پیدا کنن و تاپیک رو مثل اول بسازن
به سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
چشم خورد به درخواست کمک یه دوستی که توی این تاپیک هست و الان داره پیام منو میخونه. بله zahra_yp که منشن کرده بود از بچه های فعال من جمله خود من که دوباره حضور پیدا کنن و تاپیک رو مثل اول بسازن
نگو اونووو
مامانم دقیقا 2 روز بعد منو انداخت تو تحریم اینترنت
پاشیدم از همه چیلازم بود بگم
-
این شد که من دوباره توی اسفند ماه اومدم اینجا!
چون دیدم بچه های فعال تابستون همه شون دارن دچار همون چیزایی میشن که کنکوری های پارسال شده بودن و من هر وقت میدیدم مو به تنم سیخ میشد و اعصابم خورد که چرا باید بچه های مردم اینقدر درگیر اینجور مسائل باشن -
به سان خورشید آقا از منم خاطره نگی قهر میکنم 7 روز نمیام تاپیک
-
این شد که من دوباره توی اسفند ماه اومدم اینجا!
چون دیدم بچه های فعال تابستون همه شون دارن دچار همون چیزایی میشن که کنکوری های پارسال شده بودن و من هر وقت میدیدم مو به تنم سیخ میشد و اعصابم خورد که چرا باید بچه های مردم اینقدر درگیر اینجور مسائل باشنبه سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
این شد که من دوباره توی اسفند ماه اومدم اینجا!
چون دیدم بچه های فعال تابستون همه شون دارن دچار همون چیزایی میشن که کنکوری های پارسال شده بودن و من هر وقت میدیدم مو به تنم سیخ میشد و اعصابم خورد که چرا باید بچه های مردم اینقدر درگیر اینجور مسائل باشنبعدشم یه اکیپ 4 نفری درست شد که 2 نفر همون موقع گفتن نیستن و نمی خواستن تراز 8000 شون خراب بشه با انجمن
منشن نمی کنم
-
اومدیم اینجا و اول کار چهار تا بودیم فقط من موندم و زهرا خانم عزیز .
بعدش امین اومد بعدش برهان اومد بعدش خواهر شکوره اومد خلاصه شدیم اینی که هستیم -
اومدیم اینجا و اول کار چهار تا بودیم فقط من موندم و زهرا خانم عزیز .
بعدش امین اومد بعدش برهان اومد بعدش خواهر شکوره اومد خلاصه شدیم اینی که هستیمبه سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
اومدیم اینجا و اول کار چهار تا بودیم فقط من موندم و زهرا خانم عزیز .
بعدش امین اومد بعدش برهان اومد بعدش خواهر شکوره اومد خلاصه شدیم اینی که هستیماین چ خاطره ای بود از من گفتی
-
اومدیم اینجا و اول کار چهار تا بودیم فقط من موندم و زهرا خانم عزیز .
بعدش امین اومد بعدش برهان اومد بعدش خواهر شکوره اومد خلاصه شدیم اینی که هستیمبه سان خورشید در بچه های کنکور تجربی99 گفته است:
اومدیم اینجا و اول کار چهار تا بودیم فقط من موندم و زهرا خانم عزیز .
بعدش امین اومد بعدش برهان اومد بعدش خواهر شکوره اومد خلاصه شدیم اینی که هستیمواقعا هنوز اون پسره ریاضی رو درک نکردم هنوز
میگفت افت داشتم از 8700 رسیدم به 8000 -
در این مدت تلاشم این بود که ضعف تون رو بفهمید و اینکه انگیزه ای داشته باشید برای درس خوندن!
شرط مون این بود.... ستارگان آلا بشیم!