تو دلم خیلی وقته پرشده.اونقدر پر ک بااضافه شدن هرقطره ب محتویاتش لبریز میشه
اونقدرپر ک سنگینی میکنه و جون تو تنم نمیمونه واسه دویدن واسه تلاش کردن
اونقد خستم ک گاهی دعا میکنم جای خواب بمیرم تا ارروم بگیرم فارغ از همه چیز این دنیا
این خستگی و سنگینی داره نفس می بُره..