-
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ
البتّه ما مىدانيم كه سينهات بواسطه آنچه مىگويند، تنگ مىشود.
برای گیاهی موندم(:
تموم بشه رفع زحمت میکنم(:خداحافظ تودلی(:
عزیزدل منی خب؟؟(:️
@بر-باد-رفته -
من گیج شدم
همیشه این دنبال نکردن پستا منو از باغ خارج میکنه :|
هنوزم نمیدونم چی به چیه
فقط یادمه یه بار وقتی گفتم بعید میدونم راست بگی ولی خوشحال شدم علی آقا اومدن، یکی دو تا پست بعد من @fatemeh_banoo داشت با اون فرد جدل میکرد که داره آبروی یه آدم شریفو میبره
ببخشید که درست در جریان نیستم
فقط خواستم بگم درستکاری هنوز هست بین دوستام...
امیدوارم شری تو این پست نبینین
بذارین به حساب بی اطلاعی
دلم هوای آزاد میخواد... -
@بر-باد-رفته چه عمیق گفتی
-
یه وقتایی آدم تو زندگیش کم میاره، میبره، خسته میشه از همه چی...این روزا فاصله ی بریدنام کم شده اتفاقی میفته و باز میشکنم اما باز چنگ میزنم به زمین و بلند میشم اما نمیدونم چرا طولی نمیکشه تا باز بشکنم...این روزا م میگذره ...این دل شکستن ها... این خستگیا... این ....ادما واسم عجیب شدن، دوستی هاشون ، رفتاراشون...همیشه به همه خوشبین بودم همیشه همه رو دوست داشتم همیشه فکر میکردم همه خوبن مگر اینکه خلافش ثابت شه و این روزا دارم مقاومت میکنم و نمیذارم خلافش بهم ثابت شه! یه چیزایی هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشن ...شاید آدم تو همین موقعیتا دوستای واقعیشو بهتر پیدا میکنه...دلمبراتون تنگ میشه( حتی همه ی اونایی که از لیستشون حذف شدم )
زمان میگذره ما هفتادیا میریم ازینجا هشتادیا و نودیا میان جامون هممون یه روزی میریم .. هر کدوم یه وری ..هر کدوم پی زندگیامون...همو گم میکنیم... اما یه روز یاد هم میوفتیم....یاد خندیدنامون...گریه هامون .... شب بیداریا ...بیخوابیا ...خستگیا... اشتباها ...دروغا ... تلخیا ...گاهی وقتا آدما با یه حرف ...با یه کار ...نمیدونن که پاشونو میذارن رو گلوی ادم و فشار میدن...نمیدونن ذره ذره ادمو داغون میکنه...نمیدونن یه زخمی میذارن رو دل ادم که مدتها دردش حس میشه....کاش بفهمند میفهمی اما اونقدری خسته ای که به به روی خودت نمیاری! برم گم و گور شم یه وری ...همه ی خاطرات خوبی که اینجا از تک تکتون داشتم میذارم سر جاش بمونه واسه ی همیشه و هر چی تلخیه رو میریزمش دور به خاطر تموم اون روزای خوبی که داشتیم.. !..دیگه تحمل یه آوار دیگه رو ندارم ظرفیتم تکمیلِ تکمیله....همیشه معتقد بودم یکی که بخواد بره تو سکوت میره ...بی حرف...ولی نخواستم این حرفا توی دلم واسه همیشه بمونن... گاهی ادم میمونه بین موندن و رفتن...به رفتن فکر میکنی یه اتفاق میفته که منصرف میشی ... ولی رفتاری میبینی که میفهمی نه انگار باید بری که بری !
آدما فراموش نمیکنن فقط ساکت میشن همین!
) به سادگی فراموش میشوی ...تمام میشوی ...فقط کافیست دکمه ی دیلیت را بزنی و پایان: ) محبت واقعی دنیایی بیرون از کلیک هاست....
دیگه نه دنبال چراهای ذهنمم نه دنبال سوالای بی جواب....از یه جایی به بعد دیگه مهم نیست هیچی ...فقط میشی یه کوه ِ تجربه.... اینجا خیلی چیزا یاد گرفتم ممنونم به خاطر همه ی اون روزای خوب : ) خدانگهدارتون -
?What the hell is going on here
:|
چه قمر در عقربی شده
-
آسمان ِ آبی چرا اینطوری شد وااااا
-
@roya-صادقی در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
آسمان ِ آبی چرا اینطوری شد وااااا
خیلی ناراحت کننده بود
-
چه جالب داره میشه
1400 سال پیش مردم نتونستن حقو از باطل تشخیص بدن و با سر رفتن تو باطل
این روزا هم زیاد از این اتفاقا میفته که بین حقو باطل برای ما فاصله ای نیست
-
Amir b در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
چه جالب داره میشه
1400 سال پیش مردم نتونستن حقو از باطل تشخیص بدن و با سر رفتن تو باطل
این روزا هم زیاد از این اتفاقا میفته که بین حقو باطل برای ما فاصله ای نیست
اتفاقا این اتفاقاتی که اخیرا افتاد فاصله ی حق و باطلشون زیاد بود ولی یسریا ندیدن