-
Mono در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@دختر-بهار نه نه اشتباه نکن دوست داشتن از عاشق شدن بالاتره
عاشق شدن مثل وقتیه ک دوتا ادم از تاریکی زیاد بدون دیدن هم پناه میبرن به هم ولی وقتی روشن شد همو میبینن و خوب احتمال بهم خوردنش زیاده اما دوست داشتن داخل روشنتیی باهم اشنا میشن و عشق دست خوش زمان میشه و دوست داشتن ن!
بازم بگم؟شدت عشق بیشتر از دوست داشتنه
دوست داشتن حالت اولیه عشقه
و عشق در تکامل سیر دوست داشتن ب حقیقت می پیونده
ادم تا وقتی عاشق نشه نمی تونه بفهمه این چیزا رو
نفهم بفهم -
گوشی ک میشکنه کمر منم میشکنه همراهش
-
آدم وقتی عاشق میشه کور میشهع
و این ینی با تمام خوبیا و بدیاش اونو عاشقانه دوست دارهع
دوست داشتن وقتی ب درجه اعلی خودش می رسه که عشق هم در برش باشهع
وگرنه ما داریم دو تا دوست که همو دوست دارن
و دو تا دوست که عااشقانه همو دوست دارن مثل ........... -
@دختر-بهار اینو بخون
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی
دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال
عشق بیشتر از غریزه آب میخورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصلها و عبور سالها بر آن اثر میگذارد
دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند
عشق طوفانی و متلاطم است
دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار وسرشار از نجابت
عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست
دوست داشتن، دراوج، از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن را از زمین میکند و باخود به قلهی بلند اشراق میبرد
عشق زیباییهای دلخواه را در معشوق میآفریند
دوست داشتن زیباییهای دلخواه را در دوست میبیند و مییابد
عشق یک فریب بزرگ و قوی است
دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق
عشق در دریا غرق شدن است
دوست داشتن در دریا شنا کردن
عشق بینایی را میگیرد
دوست داشتن بینایی میدهد
عشق خشن است و شدید و ناپایدار
دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار
عشق همواره با شک آلوده است
دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر
از عشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم
از دوست داشتن هرچه بیشتر، تشنه تر
عشق نیرویی است در عاشق،که او را به معشوق میکشاند
دوست داشتن جاذبه ای در دوست، که دوست را به دوست میبرد
عشق تملک معشوق است
دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام میخواهد تا در انحصار او بماند
دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد و میخواهد که همهی دلها آنچه را او از دوست در خود دارد، داشته باشند
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که: ”هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
عشق معشوق را طعمهی خویش میبیند و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هر دو دشمنی میورزد و معشوق نیز منفور میگردد
دوست داشتن ایمان است و ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است، که از جنس این عالم نیست -
ی سر جمعی بخوام از کل حرفامون داشته باشم اینه که
دوست داشتن لازمه عاشق شدنه
و عاشق شدن لازمه دوست داشتن
کسی که دوست دارن بی شک عاشقت هم هست
وکسی که عاشقته قطعاا ب مراتب دوستت دارهاول دوستت دارم بعد عاشقتم بی حد و مرز
-
Mono در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@دختر-بهار بشم ک دیگ مبی نداری ولی شدم
عااا همینو میخواستم بهت بفهمونم
اگه تو فدام شی دیگه مبی ندارم وقتی مبی نداشته باشم ینی هیچی ندارم و وقتی هیچی نداشته باشم ینی خودمم نیستم
پس اون دهنت مبارکت رو ببند و دیگه فدام نشو
حله؟