کافــه میـــم♡
-
تو
اصلا نیامدهای که بِروی
تو
همیشه اینجا بودی
همینجا
مدفون پشتِ پلکهایم
قدم میزنی خیابانهای خیسِ این شهرِ غمگینِ دوست داشتنی را
میایستی رویِ پلِ عابر
غرق میشوی در ترافیکِ این شهرِ بی عابر
فکر میکنی به آن آمبولانسی که
گیر کرده در انتهایِ ترافیک
و کسی خواهد مُرد
تو
اصلا نیامدهای که بِروی
تو
روزی “خواهی” آمد، در ۱۰ ثانیهی آخر عمر
و من
کافر میمیرم…
#
. -
دلم میخواهد خودم را از تنم در بیاورم
بشورم
بچلانم
و روی طناب حیاطمان پهن کنم
فردا بیایم
و ببینم که مرا
باد با خود برده است...| محمد قاسملوی |
-
گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن؛
به رفتن که فکر میکنی،
اتفاقی میافتد که منصرف میشوی،
میخواهی بمانی،
رفتاری میبینی که انگار باید بروی.
و این بلاتکلیفی، خودش کلی جهنم است.| سیمین دانشور |
-
صاعَتِ بیصت و پَنجِ
روزِ صی و دومِ
مآهِ صیزدَهُمِ صآل...
همه چی خوب میشع...۰۰:۵۶
-
صاعَتِ بیصت و پَنجِ
روزِ صی و دومِ
مآهِ صیزدَهُمِ صآل...
همه چی خوب میشع...۰۰:۵۶
این پست پاک شده!