کافــه میـــم♡
-
سرخپوست پیری
برای کودکش از حقایق زندگی چنین گفت :
در وجود هر انسان،
همیشه مبارزه ایی وجود دارد
مانند ، مبارزه ی دو گرگ
که یکی از گرگها سمبل بدیها
مثل، حسد، غرور، شهوت، تکبر، وخود خواهی
و دیگری سمبل مهربانی، عشق، امید، وحقیقت است.
کودک پرسید :
پدر کدام گرگ پیروز می شود؟
پدرلبخندی زد و گفت ،
گرگی که تو به آن غذا می دهی -
دلم که برایت تنگ می شود
زل میزنم به ماه...
شاید تو...
یکی از همین ثانیه ها چشم هایت را به ماه دوختی
و من را غرق خوشبختی کردی... -
%(#990cf0)[در این عمری که میدانی]
%(#109de3)[فقط چندی تو مهمانی!]
به جان و دل
%(#ff0000)[تو عاشق باش]
%(#ff00f2)[رفیقان را مراقب باش]
%(green)[مراقب باش ﺗﻮ ،به آنی]
%(blue)[دل موری نرنجانی]
%(#75370b)[که در آخر تو میمانـی و]
%(#750b63)[مشتی خاک که از آنی] -
خسته ام .. اما کسی را برای مرحم ندارم ..
-
شرمنده ام جوانی ،تو را چه تلخ گذراندم...
-
به سلامتی پسری که سرباز بود ...
یهش خبر دادن رفیقت عشقتو نشون کرده ...
از شدت عصبانیت داشت میمرد ...
به رفیقش اس داد مبارک باشه داداش ...
رفیقش جواب داد :...
مبارک صاحبش باشه ....
داشتن به زور عشقتو عروس میکردن رفتم نشونش کردم
تا تو برگردی ...
سلامتی همجین رفیقاییی ...
-
دختر که باشی هیچ وقت نمیفهمی که خانوادت همیشه نگران ""خودتن "" یا """ ابروشون """....
-
خدایا ...
سیر شدم ...
صورت حساب
لطفاا !!!!
-
كاش ميشد برای ساعتی مرد
آنوقت است که میفهمی چه كسی
در نبودنت دق ميكند
و
چه كسي ذوق مي کند
دلم ساعتی مردن می خواهد
-
دلم كه برايت تنگ ميشود ميگيرد
فرياد می كشد…
می تپد و باز تنگ ميشود
دلم كه تنگ ميشود
دلم ميخواهد يه دل سير نگاهت كنم
يک بغض سنگين گريه كنم
يك چشم پر اشک بريزم
به اندازه يک قهر و آشتی در آغوشت بگيرم
و يک عمر بگويم دوستت دارم …
-
آدمـای دلتنگ
وقتی خیلی بهشون خوش میگذره و میخندند
یهو سرشونو بر میگردونند اونوری
یکم ثابت میشن
یواش یواش چشماشون پر از اشک میشه
-
ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ
ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ
ﮔﺎﻩ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ نمی شود
ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ
ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ
ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ
ﺗﻨﻬﺎﺋﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ
-
نیستی ،
و کوچه های تنهایی ام را . . .
هیچ شمعی
روشن نمی کند
بی تو . . .
هر شب ،
شام ِ غریبان من است -
یکی از لذتهایی که دیگه ندارم اینه که…
تو این هوای سرد… سرما خوردم…
لحظه به لحظه چِـــکم کنه..
حالمو بپرســـه..
صد تا دکتر پیشنهاد بده و وقتی خونسردی منو ببینه خودش وقت بگیره و به زور ببرتم…
هزار تا خوردنی مفید برام آماده کنه..
وقتی تب دارم…می خوابـــــم…
کنارم باشه و نگرانـــــ و بیــدار…
وقتی با کابوس از خواب می پرم…
به آغـوشش پنــاه ببرم ….
بگه آرومــــ بــــــاش ..مــــن اینجــــام…
یـکـی بـه مـن بـگـه چـطـور بـه ایـن مـخـاطـبِ خـاص بـفـهـمـونـم پـشـیـمـونـی دیـگـه فـایـده نـداره..؟
اون روزی کـه خـواسـتـی بـــری عـَربـده مـی زدم نـــــرو.. نـمـی تـونـم .. مــیمــیــرم.. بـمـون
نـدیـدی.. نـدیـدی..
جــلـو روت خـودمـو مـی زدم نـرو.. فـکـرشـم دیـوونـه ام مـی کـنـه..نــــــرو
نـفـهـمـیـدی.. نـشـنـیـدی..
حـالـا چـه فـایـده داره.. چــیـزی از مـن نـمـونـده..مـی بـیـنـیـد چـطـور بـلـده آتـیـشـم بـزنـه؟
-
می آیی ٬نمی آیی٬ می آیی ٬نمی آیی٬ می آیی ٬
نمی آیی . . . نمی آیی . . .
تسبیح هم تسبیح های قدیم !!
-
زمین به مرد بودنت نیاز داره …
مرد باش . مردونه حرف بزن . مردونه بخند . مردونه عشق بورز …
مردونه گریه کن ، مردونه ببخش ….
مرد باش ، نه فقط باجسمت ، بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت …
مردباش و هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده مرد باش... -
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
-
خُــــدایـــآ!
بیـــا قَـــدَمـــ بِـــزَنیمــ
سیـــگآر از مَــن! بـــــآران از تــــو!.......