پرسش و پاسخ عربی
-
کی گفته این جمله ی وصفیه ست؟ شما خودتون دیفالت ترجمه می کنید
-
@Mohsen-M-T در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
کی گفته این جمله ی وصفیه ست؟ شما خودتون دیفالت ترجمه می کنید
الا ترجمه کردم لیذهب جمله وصفیه واسه موصوف صدیقا هست اعرابشم تابع موصوفشه یعنی صدیقا وچون صدیقا مفعوله و منصوب اعراب این فعل هم محلا منصوبه
-
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 فک کنم محلی باشه، چون چندبار دیدم که همون حالت اصلیش بوده
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 فک کنم محلی باشه، چون چندبار دیدم که همون حالت اصلیش بوده
منم میگم محلا منصوبه ولی تهش علامت ساکن میمونه
-
-
-
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 اون که مجزوم میشه
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 اون که مجزوم میشه
خب میدونم ولی تو این جمله چی؟/
نری صدیقا لیذهب الی المدرسه -
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 اعرابش اینجا محلیه، ولی مجزوم نیست، محلا مجزوم میشه
میبینیم دوستی را که باید به مدرسه برود
مگه صدیقا نکره نیست و بعدش لیذهب فعله خب میشه جمله وصفیه
اعراب صفت تابع موصوفش یعنی صدیقا که مفعوله میشه منصوب محلا -
@Amir-Bernousi در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 اون تو نقش کل جملشه، دوتا اسم دارن یادم رفته، در کل توی جمله میشه محلا منصوب، ولی جدا نگاش کنیم میشه محلا مجزوم
-
@Mohsen-M-T در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 داداش اومدم جواب بدم سایت قطع شد ببخشید!
الان این جمله ک نوشتی از خودتون بود یا ی جایی دیدی؟ رای صدیقا لیذهب...اره قطع شد
یه مثال گفتین بزن که منصوب باشه اینم مثالش بود خودم گفتم -
99 آخه نمی تونیم بگییریم جمله وصفیه میدونی چرا...چون تو فعل امر اون کسی ک بهش امر میشه رو می شناسیم یعنی معرفه هستش ولی تو جمله وصفیه باید برگرده ب یک اسم نکره!
عربی با فارسی فرق داره ی کم!!!
لیذهب: یعنی او باید برود. یعنی می شناسیم طرف رو!
ی مثال بگم از اون قاعده ک میگه اعراب یک فعل محلی میشه وقتی بخواد اعراب بگیره(البته ن همیشه): آیه قرآن: إنّ الصلاةَ تنهی عن الفحشاء والمنکر: اینجا الصلاة میشه اسم انّ و منصوب/و تنهی که یک فعل هست میشه خبر إنّ و محلا مرفوع -
@Mohsen-M-T در پرسش و پاسخ عربی گفته است:
99 آخه نمی تونیم بگییریم جمله وصفیه میدونی چرا...چون تو فعل امر اون کسی ک بهش امر میشه رو می شناسیم یعنی معرفه هستش ولی تو جمله وصفیه باید برگرده ب یک اسم نکره!
عربی با فارسی فرق داره ی کم!!!
لیذهب: یعنی او باید برود. یعنی می شناسیم طرف رو!
ی مثال بگم از اون قاعده ک میگه اعراب یک فعل محلی میشه وقتی بخواد اعراب بگیره(البته ن همیشه): آیه قرآن: إنّ الصلاةَ تنهی عن الفحشاء والمنکر: اینجا الصلاة میشه اسم انّ و منصوب/و تنهی که یک فعل هست میشه خبر إنّ و محلا مرفوعما اون شخص را که نمیشناسیم میشه نکره خطابش نمیکنیم که بشناسیم اینطور فرض کن من یه دوستی دارم باید درس بخواند الآن شما دوست منو میشناسین؟/ واسه من شناخته شدست ولی واسه شما نه . پس واسه شما نکره میشه واسه من معرفه . من هم که چیزی رو بهش امر نکردم که .
توی اون سوال هم اون شخص واسه طراح معرفست واسه ما که نکره است
چه پیچیده شد -
99 نه عزیز اینجوری نیست! گفتم عربی فرق داره و نباس اینجوری تحلیل کنی اینکه برای من معرفه ست و برای اون نکره و فلان و بهمان...باید با ساختار ها پیش بری!!
الان اینی ک شما گفتی با ساختار جمله ی وصفیه جور درنمیاد: رای(!!!!) فلانی لیذهب..2 جمله ست و جور در نمیاد.
جمله ی وصفیه: رایتُ تلمیذاً یذهب الی المدرسه: دانش آموزی را دیدم که می رفت به مدرسه! یذهب داره به تلمیذ نکره رجوع میکنه و راجع بهش توضیح میده!
الان عبارت شما 2 جملست درواقع:رایتُ صدیقا....لیذهب دیگه جمله ی جدیده!
ی آش شلم شوربایی پختی تو این جمله ت ک نگو