ایهام و ایهام تناسب های رایج
-
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیا -
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیاArshia Yazdian
مرسی مرسی مرسی -
Arshia Yazdian
ممنون بابت نوشتن این متن
فقط یه سوال آهو به معنای آفتاب هم میشه؟
دقیق یادم نیست آهو بود یا غزال یا غزاله (هرچند سه تاش یکی)
-
Arshia Yazdian
ممنون بابت نوشتن این متن
فقط یه سوال آهو به معنای آفتاب هم میشه؟
دقیق یادم نیست آهو بود یا غزال یا غزاله (هرچند سه تاش یکی)
دریا دریایی من همچین چیزی نشنیدم راستش!
-
دریا دریایی من همچین چیزی نشنیدم راستش!
Arshia Yazdian در ایهام و ایهام تناسب های رایج گفته است:
دریا دریایی من همچین چیزی نشنیدم راستش!
منم الان دقیق یادم نیست چی بود ولی فکر کنم تو جزوه ی کلمات ایهام داره آرش دیدمش
-
قلب چ جاهایی میتونه معنی تقلبی بده
و اصلا چ ربطی بهم دارن؟
Arshia Yazdian -
قلب چ جاهایی میتونه معنی تقلبی بده
و اصلا چ ربطی بهم دارن؟
Arshia YazdianFragile سلام. در بیت زیر حافظ اذعان میکنه که معشوق به عدم صدق و خلوص او در راه عاشقی پی برده و با طعنه گفته برو خرقه ت رو بسوزون چون نه مرد راه عشقی!
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این %(#ff0000)[قلب شناسی] ز که آموخته بود
معنی مصراع2: از کجا می دونست %(#00ff26)[در قلب من چ خبره] یا از چه کسی یاد گرفته بود %(#00ff26)[جنس تقلبی] را تمییز دهد
Arshia Yazdian -
Fragile دستگاه موسیقی هستش
-
Fragile سلام. در بیت زیر حافظ اذعان میکنه که معشوق به عدم صدق و خلوص او در راه عاشقی پی برده و با طعنه گفته برو خرقه ت رو بسوزون چون نه مرد راه عشقی!
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این %(#ff0000)[قلب شناسی] ز که آموخته بود
معنی مصراع2: از کجا می دونست %(#00ff26)[در قلب من چ خبره] یا از چه کسی یاد گرفته بود %(#00ff26)[جنس تقلبی] را تمییز دهد
Arshia Yazdian@رهـــــــا در ایهام و ایهام تناسب های رایج گفته است:
Fragile سلام. در بیت زیر حافظ اذعان میکنه که معشوق به عدم صدق و خلوص او در راه عاشقی پی برده و با طعنه گفته برو خرقه ت رو بسوزون چون نه مرد راه عشقی!
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این %(#ff0000)[قلب شناسی] ز که آموخته بود
معنی مصراع2: از کجا می دونست %(#00ff26)[در قلب من چ خبره] یا از چه کسی یاد گرفته بود %(#00ff26)[جنس تقلبی] را تمییز دهد
Arshia Yazdianمررسی
-
Fragile دستگاه موسیقی هستش
-
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیاArshia Yazdian ببخشید یه سوال مردم دار که معنیاش رو نوشتید اهل معاشرت-داری معاشرت چه فرقی با هم دارن ؟ و اینکه نمیشه مردم دار رو به معنی دارای مردمک برداشت کرد ؟
-
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیاArshia Yazdian ببخشید دستان مگه لقب رستم نبود؟میگفتیم رستم دستان ن زال دستان
-
اینو از کتاب میکرو گرفتین؟ Arshia Yazdian
-
Arshia Yazdian ببخشید یه سوال مردم دار که معنیاش رو نوشتید اهل معاشرت-داری معاشرت چه فرقی با هم دارن ؟ و اینکه نمیشه مردم دار رو به معنی دارای مردمک برداشت کرد ؟
zahra bahreini بله درسته حق با شماست!!! دارای مردمک/اینکه هوای مردم رو داره.
-
Arshia Yazdian ببخشید دستان مگه لقب رستم نبود؟میگفتیم رستم دستان ن زال دستان
MAHSAA26 رستمِ دستان اضافه ی بُنُوّت است: یعنی رابطه ی پدر و فرزندی دارند مضاف و مضاف الیه! مثل ناصرِ خسرو: ناصر بن خسرو قبادیانی...
دستان لقب زال است..
رستمزال
سام
نریمان
-
خیلی عالیه مرسی
فقط شما که اصطلاحات و دستگاه های موسیقی رو نوشتید ((شهناز )) رو هم اضافه کنید
شنهاز : 1 . اسم 2. دستگاهی در موسیقی
جاش تو این لیست خالی بود -
MAHSAA26 رستمِ دستان اضافه ی بُنُوّت است: یعنی رابطه ی پدر و فرزندی دارند مضاف و مضاف الیه! مثل ناصرِ خسرو: ناصر بن خسرو قبادیانی...
دستان لقب زال است..
رستمزال
سام
نریمان
-
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیاArshia Yazdian سلام استاد ببخشید من یه سوال داشتم از خارج۹۷ میشه جواب بدین
-
واژه هایی که می توانند آرایه ی ایهام وایهام تناسب داشته باشند:
كام
آرزو-دهان
باب
رايج -در
آيت
آيه -نشانه
شام
شب -كشور شام(سوریه)
عزيز
دوست داشتنی-مقام مملكتی در مصر
رخ
صورت و روی - مهره " قلعه " در شطرنج
راح
شادمانی - شراب
روان
جاری - روح ، جان
رود
رودخانه - از ابزار موسیقی
روی
متضاد زیر - چهره - نوعی فلز
زال
پیر زن - شخص سرخ روی سپید موی - نام پدر رستم
سو
سمت و جهت - نور ، روشنایی
سرگرم
مشغول بودن - از مستی گرم و پرنشاط بودن
شانه
کتف - ابزار آراستن مو
شکر
ماده شیرین خوراکی - معشوقه خسرو پرویز و هووی شیرین خانم
شمس
خورشید - شمس تبریزی
شور
هیجان ، هیاهو - نوعی مزه
شهریار
پادشاه - تخلص محمد حسین بهجت
شیرین
معشوقهی فرهاد - نوعی مزه
عهد
روزگار ، دوران - پیمان
عود
نوعی ابزار موسیقی - چوب سوختنی خوشبو
عین
چشمه - چشم - ادات تشبیه به معنی " کاملا شبیه به "
قابل
قبول کننده ، پذیرنده - لایق ، سزاوار
قربان
فداشدن - تیردان
قلب
تقلبی - میانه ی لشکر - عضو مرکزی دستگاه گردش خون
قلم
شکسته (قلم شده ) - ابزار نوشتن
کنار
آغوش - ساحل - جّنب چیزی
گلستان
اثری از سعدی شیرازی - گلزار
گور
قبر - گور خر
لاله
نام گل - نام نوعی چراغ
لب
عضوی در صورت - لبه ، کناره
مالک دینار
نام شخصیتی تاریخی - صاحب ثروت
ماه
قمر - ماه سی روزه
مجنون
لقب "قیس بنی عامر" که دل داده لیلی بود - دیوانه
مخفی
پنهان - تخلص شعری "زیب النسا"
چين
كشور چين كه مظهر زيبايي بوده -پيچ و تاب
ورق
كاغذ- برگ گل
مدام
شراب- هميشگی
قانون
قاعده و مقررات- اسم نوعي ساز است.
شفا
صحت- نام كتابی از ابوعلی سينا
كيمياي سعادت
راز خوشبختی- نام كتابی از امام محمد غزالی
مهر
محبت -خورشيد
مدام
همواره ، همیشه - شراب
مردم
مردمک چشم - انسان ها
مردم دار
اهل معاشرت - داری معاشرت
دیده
چشم- دیده شده
مشتری
خواهان و خریدار - نام سیاره ای در منظومه شمسی
منصور
پیروز - حسین بن منصور حلّاج
مهر و وفا
محبت و وفاداری - نام شخصیت های اصلی افسانه ای عاشقانه
نای
نی - نام قلعه و زندانی که مسعود سعد در آن زندانی بود.
روی
چهره-نوعی فلز
دو رنگی
دو روی- دو رنگ بودن
تاب
پيچ و تاب-گرما- تب و تاب- عصبانيت
آب
همان آب- آبرو
نطع
سفره - صفحه شطرنج
صبر
بردباری و صبوری - دارویی تلخ
عین
مثل و شبیه - چشمه
روزی
رزق-يك روز
لاله
گل- حباب دور چراغ
سياه دل
بي رحم- ميانه اش سياه است.
نگاه
ديدن-حفظ كردن
آهو
غزال- ايراد، عیب
دارا
شاه ايراني، داريوش سوم- دارنده
پريشانی
به هم ريختگی- عاشقی
پرده
ستر و حجاب- اصطلاحی در موسيقی
راه
مسير-نغمه
حجاز و عراق
اسم مكان- اصطلاحی در موسيقی
عشاق
عاشقان-اصطلاحی در موسيقی
نوا
ساز و چاره- دستگاهی در موسيقی
شور
هيجان- نمكدار- دستگاه در موسيقی
شكسته
خرد شده- گوشه ای در موسيقی
چنگ
دست- نوعی ساز
نواختن
نوازش كردن-ساز زدن
زد
ضربه زد- ساز زد
دستان
دستها-حيله و مكر- لقب زال پدر رستم
زبان
لسان-فتيله ی شمع
لب
عضو بدن-كنار
ديدار
ديدن-چهره
نگران
نگرنده ، نگاه کننده - دل واپس، مضطرب
دور
روزگار - به دور گرداندن شراب توسط ساقی
بر آید
طلوع کند- ممکن بشود
دم
نَفَس - دم عربی به معنای خون
نهاد
سرشت - فعل ماضی به معنی قرار داد
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @ریاضیا @تجربیا